موثرترین داروها برای درمان پانیک
در کنار روان درمانی، دارو درمانی نیز می تواند برای درمان اختلال پانیک، حملات پانیک و آگورافوبیا (گذر هراسی) کمک کننده باشد. در این مطلب از دپارتمان سلامت روان مجله سلامت دکتر بهشتیان به بررسی دارو درمانی پانیک می پردازیم که برای کنترل علائم پانیک و آگورافوبیا استفاده می شوند و اشاره ای هم به موثرترین داروی پانیک به خصوص در شرایط اورژانسی می کنیم.
پزشک یا روانپزشک تان میتواند برای کاهش حملات پانیک، بهبود کلی احساسات اضطرابی و درمان مشکلات هم آیندی مثل افسردگی از تجویز دارو استفاده کند.
در حالت کلی داروهای اختلال پانیک را میتوان در دو دسته داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب طبقه بندی کرد.
ضد افسردگی ها
داروهای ضد افسردگی برای اولین بار در دهه ۱۹۵۰ برای درمان اختلالهای خلقی مورد استفاده قرار گرفتند. بعدها مشخص شد که این داروها به نحو کارآمدی برای کاهش اضطراب، بهبود علایم پانیک اتک و کاهش شدت و فراوانی حملات پانیک مفید هستند. داروهای ضد افسردگی در حال حاضر برای درمان اختلالهای اضطرابی زیادی از جمله اختلال پانیک و آگورافوبیا به کار میروند.
ضد افسردگیها روی پیام رسانهای شیمیایی درون مغز تحت عنوان نوروترنسمیترها اثر دارند. انواع مختلفی از این پیام رسانهای شیمیایی باعث برقراری ارتباط میان سلولهای مغزی میشوند.
مطلب پیشنهادی: دلایل حمله پانیک در خواب چیست؟
اولین دارو برای پانیک: بازدارندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI ها)
بازدارندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI ها) متداولترین طبقه از داروهای ضد افسردگی تجویزی برای کاهش علایم اضطراب و افسردگی هستند. ترنسمیتر سروتونین به طور طبیعی درون مغز ترشح میشود.
این داروها با اثرگذاری روی سروتونین و با پیشگیری از جذب سروتونین (باز جذب) به وسیله سلولهای عصبی مغز، عمل میکنند. داروهای SSRI با متعادل سازی عملکرد سروتونین قادر به کاهش اضطراب و بهبود خلق هستند.
از جمله SSRI های متداول شامل موارد زیر هستند:
پژوهشهای انجام شده حاکی از اثربخشی SSRIها هستند. این داروها عوارض جانبی محدودی دارند و به داروهایی متداول برای اختلال پانیک هم تبدیل شدهاند.
ضد افسردگیهای سه حلقهای (TCAها)
داروهای ضد افسردگی سه حلقهای از زمان معرفی SSRI ها دیگر برای درمان اختلالهای اضطرابی و خلقی چندان تجویز نمی شوند. با این حال TCA ها هنوز هم گزینه درمانی کارآمدی در درمان افراد مبتلا به اختلالهای اضطرابی هستند.
مطلب پیشنهادی: ۱۳ روش برای کنترل سریع حمله پانیک
ضد افسردگی های سه حلقهای هم مثل SSRI ها مانع از بازجذب پیام رسان شیمیایی میشوند. بعلاوه، بسیاری از TCA ها هم مانع از بازجذب نورواپی نفرین میشوند که یکی دیگر از نوروترنسمیترهای درون مغز و مرتبط با واکنش جنگ و گریز در برابر استرس در مغز یا همان واکنش ترس و اضطراب در مغز است. از جمله TCA های متداول شامل موارد زیر هستند:
- دوکسپین
- آموکساپین
- آمی تریپتیلین
- دسیپرامین
- نوروتریپتیلین
- تریمی پرامین
- ایمی پرامین
- پروتریپتیلین
بازدارندههای مونوآمین اکسیداز (MAOI ها)
بازدارندههای مونوآمین اکسیداز (MAOI ها) یکی از جدیدترین ضد افسردگیهای مورد استفاده برای درمان کارآمد اختلالهای خلقی و اضطرابی هستند. این داروها با بازداری فعالیت آنزیم مونوآمین اکسیداز عمل میکنند.
این آنزیم میتواند نوروترنسمیترهایی مثل نورواپی نفرین، سروتونین و دوپامین را تجزیه کند. دوپامین به تنظیم عملکردهای زیادی از جمله حرکت، سطح انرژی جسمانی و هیجانها کمک میکند. از جمله MAOI های متداول شامل موارد زیر هستند:
- سلگیلین
- فنلزین
- ایزوکربوکساید
- ترانیل سیپرومین
داروهای MAOI علی رغم کارایی که دارند؛ چندان تجویز نمیشوند. چون رژیم های غذایی خاصی برای مصرف نیاز دارند و احتمال تداخلهای دارویی در صورت مصرف سایر داروها وجود دارد.
داروهای ضد اضطرابی
داروهای ضد اضطرابی به خاطر التیام فوری علایم پانیک، تجویز میشوند. این داروها سیستم عصبی مرکزی را آرام میکنند که همین امر میتواند شدت حملات پانیک را کاهش داده و فرد را آرامتر کند. این داروها به دلیل اثر آرامبخشی و تسکین سریع برای درمان اختلال پانیک تجویز میشوند.
مطلب پیشنهادی: اگر حمله پانیک متوقف نشود، چکار کنم؟
دارو برای پانیک:بنزودیازپین ها (Benzodiazepines)
بنزودیازپینها از جمله داروهای ضد اضطرابی تجویزی و متداول در درمان اختلال پانیک هستند. آنها به خاطر آرامبخشی معروف بوده و به سرعت علایم پانیک را کاهش داده و باعث ایجاد آرامش بیشتری میشوند.
بنزودیازپینها گیرنده های گاما آمینو بوتریک اسید (GABA) درون مغز را هدف قرار میدهند که حس آرامش را به همراه داشته و سیستم عصبی مرکزی را آرام میکند. بنزودیازپینها با وجود عوارض جانبی و مخاطرات بالقوه باز هم برای درمان مطمئن و کارآمد اختلال پانیک مناسب هستند. بنزودیازپینهای متداول به شرح زیر هستند:
- لورازپام
- کلونازپام
- کلرودیازپوکساید
- دیازپام
- آلپرازولام
خلاصه و جمع بندی
دارو درمانی در کنار روان درمانی می تواند به کاهش علائم پانیک و آگورافوبیا کمک کند. فقط فراموش نکنید که دارو درمانی باعث درمان کامل پانیک شما نمی شود و باید در کنار دارو درمانی حتما از روان درمانی هم کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ درباره بیماری پانیک
چطور حمله پانیک را در ۲۰ ثانیه متوقف کنیم؟
در مقاله ۱۳ روش برای کنترل حملات پانیک به روش های مختلفی فوری کنترل حمله پانیک اشاره کرده ام. داروهای ضد اضطرابی هم می تواند به شما کمک کند حمله پانیک خود را به سرعت متوفق کنید.
موثرترین دارو برای پانیک چیست؟
همانطور که قبلا هم اشاره کردم چون اثر بخشی هر دارو روی افراد مختلف متفاوت است نمی توان گفت که موثرترین دارو برای پانیک چیست؟ و یا بهترین دارو برای درمان حملات پانیک چه دارویی می باشد؟ به عبارت دیگر یک داروی مشخص ممکن است روی افراد مختلف اثربخشی متفاوتی داشته باشد.
اما معمولا در اکثر افراد داروهای ضد اضطراب مثل آلپرازولام، کلونازپام و کلردیازپوکساید و داروی پروپرانولول اضطراب شما را به سرعت کاهش می دهند و باعث می شوند حمله پانیک سریعا فروکش کند. به همین دلیل اگر هدف کاهش سریع علائم پانیک اتک باشد می توان گفت که موثرترین دارو برای پانیک داروهای ضد اضطرابی یا همان بنزودیازپنی ها هستند.
معمولا روانپزشک در کنار تجویز داروی های ضد اضطراب که به کنترل سریع علائم پانیک کمک می کند، یک داروی SSRI هم برای شما تجویز می کند که باید آن را به طور مرتب مصرف کنید. اما در هر صورت فراموش نکنید که دارو به تنهایی برای درمان حملات پانیک کافی نیست و باید در کنار آن روان درمانی هم داشته باشید.
با سلام و عرض ادب
دوستان تمام مشکلات شمارو خوندم از ۲۳ سالگی همین حمله پانیک رو دارم الان ۶۵ سالمه اون زمان به یه دکتر اعصاب روان رفتم به من گفت نیاز به دارو نیست با اصرار من پراپرانولول۱۰ تقاص امینی پرامین برام تجویز کرد چن ماه خوردم خوب شدم ولی با اتفاقات و مشکلات زندگی دوباره بر می گشت ولی کمتر اتفاق می افتاد اکثرا حدود ۹۰ در صد وقتی خونه بودم سراغ من می اومد هر موقع به سراغم می اومد پراپرانول ۲۰ چند روز میخوردم تنها راهش قرص پراپرانوله هیچ عوارض این قرص نداره اصلا نترسید موقع تپش قلب دولا بشینید یه پایتون عقب یه پاتون جلو تپش آرام میشه اصلا نترسید مرگ و هیچ اتفاقی نمی افته فقط یه مقدار تحمل کنید ودولا بشینید رفع میشه من ۴۰ سال نمردم شما هم نمیمیرید نگران نباشید به فکر خوشبختی آینده تون باشید اگه شبا خوب خوابتون نمیبره نصف گلونوزپام ۱ میلی شرکت سبحان سبز کم رنگ شبا بخورید بخوابید قول میدم بیش از ۸۰ سال همتون عمر میکنید
من دوسال پیش درگیر شدم پیش پزشک قلب و.. رفتم جواب نداد آخرش خودم شروع به جستجو توواینترنت کردم متوجه شدم پانیک رفتم دکتر اعصاب گفتم پانیک دارم متاسفانه آلپرازولام تجویز میکرد فقط واسه کنترلش ولی حملات داشت بیشتر میشد که رفتم ی دکتر دیگه اون گفت درمانش چند تا قرص داره باید ببینی کدومش بهت میفته اول اسنترا داد جواب نگرفتم بعدش سیتالوپرام اونم خوب نبود آخرش پاکسیل داد که به شدت خوب البته باعث چاقی و … شد ولی درمان شدم حدود ۱۳ ماه استفاده کردم که دکتر گفت دیگه کافی و به مرور کم کن اما بعد از ۸ ماه ی مشکل خانوادگی واسم ایجاد شد که دوباره اوود کرد ولی نه به اون شدت دوباره رفتم دکتر همون پاکسیل رودداد با هالوپریدول ولی الان حمله ها تو خواب اتفاق میفته بنظرم فقط باید دردمعرض استرس و اضطراب قرار نگیریم والا برمیگرده بایدهمه چی رو حواله کرد .
سلام منم سارا هستم ۲۴آبان ۴۰۲مادر بزرگم منزل ما آومد با دوتا خاله هام میخاستن ببرنش دکتر چون حالش خیلی بد بود خلاصه بردنش ماهم کمی نگران بودیم اما دم غروب پیامی به گوشیم اومدوخبر فوتش رو شنیدم اما هنوز به مادرم نگفته بودم که یهو دیدم مادرم به طور ناگهانی و بی خبر از فوت مادر استرس و دلهره شدید گرفت و شروع به لرزیدن کرد به طور وحشتناکی سرما وجودشو گرفت سه تا پتو انداختیم سرش اما سردش بود خیلی منموحشت کردم سه روز مراسم ترحیم بود و خیلی اذیت شدم بعد از چند روز اولین حمله پانیک سراغم اومد خیال کردم دارم میمیرم اون لحظه حتی اشهد رو درست نمیدونستم بخونم یه هفته هر شب حس میکردم میخام اینطور بشم و منو سریع میرسوندن اما وسط راه خوب میشدم بعدن خیال میکردم خونمون باعث میشه اینجور بشم چون با ماشین میرفتم بیرون خوب میشدم و یه سری سرروم تقویتی میزدم نمیدونستم چمه دکتر درمانگاه همش قرص آهن روس اسید فولیک میداد بعدش میگفت یه دکتر مغز و اعصاب برو منم از قرص عصاب بدم میومد گوش نمیکردم دیدم بی خابم و گیج و منگ و شبا فشارم میوفتاد و ترس داشتم دل زدم به دیارفتم دکتر گفتم دکتر بعد از فوت مادربزرگم یهو استرس و دلشوره شدید گرفتم انگار داشتم وارد تونل سیاهی میشدم و فرو میرفتم سر جام و تپش قلب داشتم و ترس شدید اما شبای بعدش کمی خودمو کنترل میکردم چشامو میبستم و نفس عمیق و ریلکس میکردم خودمو و فورا به درمانگاه میرفتم هرشب اینطور میشم دکتر بدون اینکه چیزی بگه سه تا قرص ریز نوشت گفت بعد یک ماه بازم بیا منم رفتم گرفتمش قرصارو سر شب کمی شام خوردم و قرصارو خوردم فوری خابم برد صبح با صدای پچ پچ بابامامانم که (میگفتن خدارو شکرخوب شد دیشب بعد از یه هفته قشنگ خابید) بیدار شدم آقا میخوردم قرصا رو دیگه نشدم زدم اینترنت اسم قرصارو نوشته بود واسه استرس و اضطراب و پانیک آقا یک ماه تموم شد منم قرص تموم کردم پول نداشتم بازم برم پیشش بگم خوب شدم بیخیال دکتر شدم مطالعه درمورد پانیک و استرس و اضطراب انجام میدادم که چجور مهار کنم کنترل کنم علل حمله رو ریشه حمله رو پیدا کردم ریشه حمله در من خیلی هست اولیش ترس از خبر مرگ و میر دومیش فکر راجب آذار و اذیتایی که بهم شده در طول این سی ساله ی زندگیم، سوم وجود افرادی که با حرفاشون و رفتاراشون حالمو خراب میکنن مث سرزنش کوچیک کردن خارو خفیف کردن بی احترامی بی حرمتی سرکوفت توسری زدن و دیگران رو تو سرم زدن و چهارم ترس از اشتباه که به کزینه سه ربط داره، از اینکه اشتباهی کنم و باز بهم سرکوفت بزنن و رو عصابم برن با غر غر
از بچگی نباید بچه هارو سرشون داد زد یا بچه مردم رو تو سرشون زد نباید حسرت به دل گذاشتشون نباید اگه همدیگرو دوست ندارن بگن اگه تو رو نداشتم طلاق گرفته بودم پیش بچه ها دعوا نکنید نباید اشتباهای گذشته رو بهشون یسره بگن دختر تو ظرف عروسیمو شکستی دختر تو ساعت منو بردی بجاش شکولات گرفتی همه ریشه ها شده یه حمله من یکماه فقط قرص خوردم بعد دیگع خود درمانی کردم حمله رو مهار میکردم چهار پنجماه دیگه ولمکرد چون محیط و فکر و همه چیزمو خودم خوب نگه داشتم تا اینکه بازم شروع شد میرفتم بازار سر پوشیده وحشت میکردم از شلوغی میرفتم صف کالا برگ وحشت میکردم از ازدحامو کلکل هاشون کنترل میکردم خودمو مهار کردنش برام آسون شد اما هر دفه یه جا از بدنمو میگرفت یه بار سبکی سرو گیجی و حواسپرتی یه بار سنگینی فک و فشار پایین طوری که داخل بینیم یخ میکرد یه بار یخی شانه و بازو حالا هم تنگی نفس چونکه امروز اتفاقای پر تنشی افتاد تماشای فیلم ترسناک و دعوای خیابونی و خبرای. بد اطرافم باعثش شد دلم میخاد خوب بشم اماهم پول ندارم برم دکتر سر دربیارم بیشتر هم از اعتیاد به قرص عصاب خوشم نمیاد
چه قرصی داد دکتر بهت
سلام وقت بخیر دوستان من شش هفت ساله دچار این بیماری هستم اوایل خیلی شدید بود که تا حدی یک هفته تا ده روز نمیتونستم غذا بخورم حالم خیلی خیلی بده بود که واقعا کلماتی در وصفش نمیتونم پیدا کنم با مصرف دارو ها کنترل شد.ولی یه مدت قبل که شش هفت ماه از ترک خودسرانه گذشت باز دچار حمله شدم که دیگه زندگی م باز زیرو رو شد .الان دکتر پانزده روزه یه سری دیگه دارو برام تجویز کرده ولی اصلا نمیام رو حالت نرمال زندگی قبلی نه اشتها دارم نه حوصله ذهنم درگیره کل بدنم عرق سرد میکنه.امید به زندگی کردم صفر شده ارتباطم با مردم کم شده هیچ چیزی دلمو خوش نمیکنه خیلی دلواپسم یکی کمک کنه بگه چمه 😭😭😭
سلام وقت بخیر به دکتر بهشتیان مراجعه کنید تنها دارویی درمان پانیک اون داره انشاالله که حالتون خوب میشه اصلأ جای نگران نباشید استرس هم نداشته باش
منم عرق میکنم بدنم میلرزه مخصوصا فکم تپش قلب میگیرم مشکلات گوارشی از جمله یبوست ی حس افتضاحی ولی چرا من ۱۶ ساله (:
سلام داداش منی ک ۱۵ سالمه چی ؟
حالا میشه بهم بگی خوب شدی یا نه؟
پنیک تپش احساس مرگ زودرس فشار بالا احساس خفگی نیاز به اورژانس قفل شدن به زمین عدم توانایی تحرک نفس اخر با سردی دست و پا و عرق . قبل اینا نصف آلپرازولام زیر زبون نیمساعت بی تحرک و تمام . گور بابای دنیا و مشکلات و ادمای بدش . یه نون میخوریم . هر وقت خدا خواست . اجازه نده هوش و حافظه ات برات مهملات ببافه و پیش بینی چیزی را کنه .
با سلام شبتون بخیر باشه. دوستان اینجا کسی هست که سوالمو جواب بده؟
آیا علائم پانیک و سندروم کارسینوئید میتونه باهم اشتباه گرفته بشه؟ یعنی کاملا شبیه هم هستند؟
من حدود ۸ ماه متناوب دچار حملاتی شبیه به پانیک میشدم و بعد بیرون روی و بیحالی تا چند روز افزایش اسیده معده و خشکی دهان و بی اشتهایی و بعد هم تا چند روز مشکلات گوارشی.
چند جایی گفتند که این علائم حملات پانیک هست. و حالا رفتم متخصص داخلی ایشون آزمایش سروتونین نوشت و گفت احتمال داره تومور خوش خیم باشه.
آزمایش سروتونین نوشت که تو اینترنت جستجو کردم گویا برای شناسایی تومورهای کارسینوئید هست.
حالا میخواستم بدونم که آیا در این سندرم هم این علائم دقیقا ظاهر میشه؟
آخه سندرم کارسینوئید در موقعی میتونه اتفاق بیوفته که تومور بدخیم باشه و به کبد و سایر ارگانها متاستاز بزنه. درحالیکه پزشک گفت احتمالا اگر باشه خوش خیم هست که گویا قصدش این بوده که روحیه من خراب نشه.
آیا در سندروم کارسینوئید هم علائم دقيقا مثل حملات پانیک، اظطراب و ترس و وحشت رو بهمراه داره. و آیا حملات در این سندرم هم متقابلا متناوبی و دورهای و محدود هست و یا دائمی و مستمر و در طول زمان شدتش افزایش پیدا میکنه و آیا با درد هم همراه هست؟
چون این حملات در هر ماه و یا ده روز بهم دست میده، که بعد از اون تا چند روز بیحال میشم و مشکلات گوارشی پدیدار میشه و بعدش حالم خوب میشه و دوباره تا حمله بعدی. اوایل حملات هر چند ماه بود ولی الان به ماهی چند بار رسیده.
البته من در این حملات دچار اسهال نمیشم فقط اون لحظه نیاز به دستشویی پیدا میکنم و بعدش با رفلاکس و نفخ مواجه میشم.
با تشکر از سایت و مطالبتون.🙏🏻
من بیشتر از ۲۵ ساله باهاش درگیرم . ولی یک ماه پیش فهمیدم اسم بیماری چیه همش فک میکردم یه مشکلی تو بدنم هست کمبود ویتامینی چیزی دارم. .
ازدچه قرصی استفاده میکین الان وضعیتت خوب منم خودو یک سالی میش دارم هم از مرگ میسترم هم از زند بود
دوست عزیز.من هم داشتم ولی به لطف خدا درمان شدم .تنها درمانش اینکه تنها نباشی و برو کوه طبیعت بگرد تفریح کن قصه هیچ چیزی نخور .با دوست های شوخ بگرد فیلم های خنده دار ببین
چیزه که قضیه رو بدتر میکنه اینه که هیچیک از اطرافیانت درکت نمکنن و تو اون لحظه شاید مسخرت هم کنن بگن تمارض میکنه .
واقعا همین طور هست اصلا درکت نمیکنن تاز مسخرت هم میکنن خیل سخت هست
گفت یه پیامبری از ترسو بودن مردمش ناراحت بود خدا گفت اسفند بخورید…
مقدارش ۴ تا ۵ گرم در روز هست و باید با آب قورت بدید و یک سال باید ادامه بدید…
و این که همراهش خوراکی های سرد و تر مثل خیار و … بخورید چون اسفند طبعش گرم و خشک هست
در ضمن اسفند رو نباید جویده بشه چون ۴ گرم عصاره درمیاد ازش که خیلی زیاده اگه تو ویکی پدیا بخونید میبینید که فشار خون و تپش قلب میده چون MAOI درش وجود داره
و اینکه اسفند با دارو های ضد افسردگی ssri تداخل داره و باید فاصله بدید دو هفته قبل و بعد از ssri
سلام دوستان من ١٧ سال اين مريضى مسخره دارم
تمام مراحل پزشكى رفتم
فقط يك راه داره
و اون هم ذهن خودت هست
پانيك يعنى همه ذهن به خودت
تو اون حمله نه مشكلى دارى نه قراره بميرى
فقط ذهنت اين حالتو بهت ميده
پس ذهنتو سعى كنى به چيزهاى خوب ببرى
و فكر كن تو نميميرى و اين فقط يه بازى ذهن هست
خيلى سخته تو اون حالت به چيزهاى خوب فكر كنى
ولى خوندن اين پيام شايد بهت ارامش بده
چون به من موقع حمله پانيك ارامش ميداد
مگه میشه کنترلش کرد . چطور؟ واقعا میتونی کنترلش کنی؟
سلام چها سال درگیرم خیللللی دردناکه وقتی میگیره ۳تا هفت دقیقه طول میکشه زمین و زمان رو چنگ میزنم درد قفسه سینه پیش خیلی دکترها رفتم هیچ نتیجه ایی نگرفتم واقعا زندگی کردن سخته زنده بودن دردناکه . انواع دارو ها رو امتحان کردم فقط الپرازولارم خوبه بعضی روزها از ۳ تا ۱۰ بار حمله دارم . خدا خودش کمک کنه مثل اینکه درمان قطعی نداره .
چرا روزی ۱۰ بار باید الکی حمله داشته باشی . از اون محیط استرس دار و پر تنش دور شو خودتو نجات بده
درمان داره فقط ازش نترس بکنش بالشت زیر سرت
سلام به همه من ۲۳ساله دارو مصرف می کنم الان ۵۳سالمه . اوایل احساس مردن و تنگی نفس شدید داشتم چند بار اورژانس رفتم و حالا بعد از سالها داروی کلونازوام و آسنترا و نورتپتلین بیماری کنترل شده ولی ماهی یکبار با وحشت از خواب بیدار میشم و جیغ می زنم . خیلی خیلی سخته کنا آمدن با این پنیک کوفتی
آی کنار دستش باشه زمانی با فشار ازخواب بیدار میشی یه مقدار آب بخور سریع فروکش میکنه
اونایی که اعتقاد دارن اعتیاد به قرص به جون میخرن حد اقل از شر بیماری خلاص میشن کاملا خودشونو درگیر یه اهریمن و افیون به معنا واقعی مرده متحرک بدل میکنن طرز فکر خودم ۱۵سال قبل نسخه پیچیدم واس خودم در حد فوق تخصص نمیدونم انواع پام دارمثل لوراز. دیاز. کلوناز. آلپراز و ضد افسردگی ها .چون اینا بیحالی داشت مصرف الکل بهش اضافه شد که باهم سازگار نبودن ولی من متوجه نبودم تخریب روزانه تا جایی که بدن جواب نداد و حتی با نصف قرص تشنج و یا بوی الکل حالت تهوع… جایگزین اینا باید پیدا میکردم پس قرصام شد ترامادول بایامادول متادون گل و ۶&8 هم واسه خلاصی که از مشکل عصبی نتیجه ۱۸۰ داشت تبدیل کردم به یک منزوی و افسرده ترسو باپرش افکار بدتر و تیک عصبی و …الان هم هنوز نجات پیدا نکردم فقط جایگزین شد با مورفین صنعتی و آمفتامین که جدا از مشکل عصبی که داشتم ترس اوردوز و تشنج و غیره اضافه شد که توصیه میکنم همون بیماری عصبی رو با جون و دل بپذیر اگه میخوای مثل یه سری از ماها زامبی نشی واقعا زامبی که پانیک میکنه بدتره هر کی هم میگه من جنبه دارم زیر نظر مصرف میکنم خودشو گول میزنه داره زامبی میشه یه شبه زامبی نمیشی یهو میبینی کارازکار گذشت ماهم بریم خونه تا آفتاب در نیومد خخخ
نظر شخصی خودم که حدود ۱۵ساله به طور نوسانی باهاش در گیرم مهمترین و بهترین کار صحبت کردن در مورد این بیماری با شخصی که درک کنه و بپزیره مثل بعضی از مشاور ها و راهنماها یا حتی همسر توجه دوست دختر و پسر توصیه نمیکنم چون اون خودش اول از همه فرار میکنه چون احتمالا دوستان میدونن جایی میرسه که خانواده هم پزیرا نیستن و واقعا دوره ی سختیه من ۳۳سالمه در طول ۱۵ سال چند حمله منجر به بستری و حتی دادگاهی شدم حالت من توی خواب نیست.و نشونه قبل از طوفانم ندارم خوبم خوشم ناراحتم فرق نمیکنه مثل این فیلم های جنگیر منو تصخیر میکنه اقدام به کارهای که حتی بعد از دهن شاهد ماجرا میشنوم سخته باورش و خیلی عذاب وجدان میگیرم خدا شکر تا امروز به خودم کسی لطمه و صدمه شدید نزدم ولی بارها نزدیک بود خودکشی و کشته شدن دسته جمعی خانواده یا دوستام شم که جدا شرمآور و عذاب اوره حتی یاآوری فقط میخوام بگم هستم هنوز جای شکر داره میتونم ببینمشون دوسشون دارم کسی که اقدام به ویرانی میکنه جدا من نیستم انگار دارم یه فیلمی رو میبینم اختیار با اونه تماشا بامن عین همین کلام.