اختلالات روانشناختیکلینیک وسواس

روش های درمان قطعی وسواس فکری و عملی + فایل صوتی

گاهی وقت ها چک کردن مجدد اتو برای اطمینان از خاموش بودن آن، نگرانی درباره آلودگی دست ها و داشتن افکار خشن و ناخوشایند، طبیعی است.در ادامه این مطلب از دپارتمان مشاوره روانشناسی مجله دکتر بهشتیان با درمان هایی برای وسواس فکری ، عملی آشنا خواهیم شد.

ولی اگر مبتلا به اختلال وسواس هستید، افکار وسواسی و رفتارهای جبری (یا همان وسواس عملی) در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد می‌کنند. اختلال وسواس (OCD) نوعی اختلال اضطرابی است که علایم آن، افکار ناخواسته، غیرقابل کنترل و تکراری است. که این افکار شما را وادار به انجام اعمال وسواسی می‌کنند. معمولا مبتلایان به وسواس می دانند که افکار وسواسی و رفتارهای جبری آنها غیرمنطقی هستند، با این وجود نمی‌توانند در مقابل‌شان مقاومت کرده و آنها را رها کنند.

وسواس درست مثل سوزن گرامافون که روی یک صفحه قدیمی گیر کرده است، مغز را درگیر فکری خاص و سپس وادار به انجام کاری خاص می کند. برای مثال، ۲۰ دقیقه از وقت‌تان را صرف بررسی خاموش بودن اجاق گاز می‌کنید؛ چون می‌ترسید که نشت گاز، خانه شما را به آتش بکشد. یا این که آنقدر دست‌تان را می‌شویید که زخم می‌شود، چون از میکروب‌ها می‌ترسید. اگرچه این اعمال تکراری حس ناخوشایندی در فرد ایجاد می کنند ولی اضطراب ناشی از افکار وسواسی را تا حدودی کاهش می دهند.

شاید از موقعیت‌هایی که باعث تحریک افکار وسواسی می‌شوند، اجتناب کنید یا با مصرف مواد و الکل به خود درمانی بپردازید، که در این صورت علایم شما تشدید خواهند شد. شاید فکر ‌کنید راهی برای فرار از افکار وسواسی و رفتارهای جبری وجود ندارد، ولی باید گفت برای رهایی از این افکار و اعمال و به دست گرفتن کنترل آنها، روش‌های بیشماری وجود دارند. که در این مطلب درباره آنها توضیح داده ام.

افکار وسواسی و رفتارهای جبری در اختلال وسواس (OCD)

افکار وسواسی شامل افکار، تصاویر یا تکانه‌های غیر ارادی هستند که بارها و بارها در ذهن‌تان تکرار می‌شوند و با این که علاقه‌ای به داشتن چنین افکاری ندارید؛ ولی نمی‌توانید آنها را متوقف کنید.

اعمال جبری یا همان وسواس عملی هم رفتارها و آدابی هستند که حس می‌کنید باید به طور مداوم آنها را انجام دهید. معمولاً اعمال جبری برای رهایی از افکار وسواسی انجام می‌شوند. برای مثال اگر از آلودگی می‌ترسید، احتمالاً آداب شستشوی پیچیده‌ای را دارید که از تمیز بودن خود مطمئن شوید.

اما متاسفانه حس آرامش به دست آمده بعد از انجام اعمال وسواسی طولانی نیست؛ و مجددا  افکار وسواسی با قدرت بیشتری باز می‌گردند. افکار وسواسی و رفتارهای جبری، وقت‌گیر و غیر قابل کنترل هستند، از این رو به عاملی برای تشدید اضطراب تبدیل می‌شوند. این فرایند، همان چرخه معیوب اختلال وسواس (OCD) است.

اغلب افراد مبتلا به اختلال وسواس در یکی از طبقه‌های زیر قرار می‌گیرند.

  • وسواس های شستشو و نچس پاکی: این افراد از آلودگی می‌ترسند. آن‌ها معمولاً در حال پاک کردن یا درگیر رفتارهای جبری شتسشو هستند.
  • وسواس چک کردن : این افراد به طور مداوم همه چیز را چک می‌کنند (خاموش کردن وسایل، قفل بودن درها و غیره).
  • وسواس شک داشتن و احساس گناه : این افراد می‌ترسند که اگر کارها کامل و یا خوب انجام نشوند، رویدادی هولناک به وقوع پیوسته یا تنبیه شوند.
  • وسواس های شمارش و نظم و ترتیب : این افراد درگیر ترتیب و تقارن هستند. آن‌ها به خرافاتی در مورد اعداد، رنگ‌ها یا ترتیب خاصی معتقد هستند.
  • وسواس اندوزش: این افراد می‌ترسند که اگر چیزی را دور بیاندازند، اتفاق بدی رخ دهد. آن‌ها به طور جبری چیزهای بدون استفاده را نگهداری می‌کنند.

نشانه‌ها و علایم اختلال وسواس (OCD)

داشتن افکار وسواسی و وسواس عملی به معنای ابتلا به اختلال وسواسی- جبری نیست. اگر این افکار و رفتارها وقت زیادی از شما بگیرند (حداقل یک ساعت در روز) و با زندگی و روابط روزمره شما تداخل پیدا کنند و تنش زیادی برای شما ایجاد کنند می توانیم بگویم به اختلال وسواس مبتلا هستید.

اغلب افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، هم افکار وسواسی و هم اعمال جبری را دارند؛ ولی برخی از افراد فقط یکی از آنها را تجربه می‌کنند.

افکار وسواسی متداول در اختلال وسواس به شرح زیر هستند:

  • ترس از آلودگی به وسیله میکروب‌ها یا آلوده کردن دیگران.
  • ترس از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران.
  • افکار یا تجسم‌های جنسی تهاجمی یا خشونت آمیز.
  • تمرکز بیش از حد روی عقاید مذهبی یا اخلاقی.
  • ترس از دست دادن یا نداشتن چیزهایی که شاید روزی مورد نیاز باشند.
  • این عقیده که همه چیز باید مرتب و منظم باشد (نظم و تقارن).
  • توجه افراطی به خوش شانسی یا بدشانسی در هر زمینه ای (خرافات).

رفتارهای جبری (وسواس عملی) متداول در اختلال وسواس به شرح زیر هستند:

  • بررسی افراطی و تکراری وسایل مثل قفل‌ها و کلیدها.
  • سرکشی مداوم به عزیزان برای اطمینان از سلامت و امنیت آنها.
  • شمارش، ضربه زدن و تکرار حرکات خاص یا انجام سایر امور بی معنی در جهت کاهش اضطراب.
  • صرف وقت زیاد برای شستشو و نظافت.
  • مرتب و منظم کردن وسایل.
  • دعا کردن افراطی یا اجرای آداب مذهبی به خاطر ترس از پیامدهای عدم انجام آنها.
  • جمع آوری اشیاء غیرضروری مثل روزنامه‌های قدیمی یا ظروف خالی غذا.

۶ گام برای خود درمانی وسواس (OCD)

در این بخش سعی می کنم به طور خلاصه مراحل درمان وسواس را توضیح دهم. همانطور که در مقاله دیگری بیان کرده بودم. ۲ روش کلی برای وسواس وجود دارد. درمان شناختی رفتاری و درمان روانپویشی.

درمان روانپویشی حتما باید تحت نظر روان درمانگر انجام شود اما درمان شناختی رفتاری که یک درمانی تکلیف محور و آموزشی است را می توانید خودتان هم با هدایت روانشناس یا در وسواس های خفیف به تنهایی انجام دهید.

در ادامه مراحل درمان وسواس در رویکرد شناختی رفتاری را توضیح می دهم.

گام اول: محرک‌ها را بشناسید

گام اول در مدیریت علایم اختلال وسواس، شناسایی محرک‌های این علایم است. این محرک ها معمولا شامل موقعیت و برخی از افکار است. مثلا فردی که وسواس شستشو دارد رفتن به دستشویی موقعیتی است که فکر آلودگی یا نجس بودن را در او ایجاد می کند.

پس فهرستی از محرک‌ها و افکار وسواسی حاصل از آنها تهیه کنید. شدت ترس یا اضطرابی که در هر موقعیت در شما ایجاد می شود را مشخص و از کم به زیاد رتبه بندی کنید. پس از نوشتن موقعیت ها، وسواس های عملی یا راهکارهایی که برای از بین بردن اضطراب، انجام می دهید را یادداشت کنید.

برای مثال اگر از آلوده شدن به وسیله میکروب‌ها می‌ترسید، به ترسی که از دست زدن به چرخ دستی فروشگاه، در شما ایجاد می شود نمره ۳ می دهید درحالی که وارد شدن به سرویس بهداشتی یک فروشگاه، ترسی با نمره ۱۰ در شما ایجاد می‌کند و برای کاهش این ترس و اضطراب  نیاز دارید ۱۵ دقیقه دست خود را بشویید.

شناسایی محرک‌ها، به پیش بینی وسواس های عملی شما کمک می‌کند. با پیش بینی این وسواس ها، قبل از انجام آنها، قادر به کنترل‌شان خواهید بود. برای مثال اگر رفتار جبری شما شامل بررسی بسته بودن قفل‌ها، پنجره‌ها یا خاموش بودن وسایل برقی است؛ می‌توانید بستن در یا خاموش کردن وسایل را با دقت و توجه بیشتری در همان بار اول انجام دهید.

  • تصویر ذهنی روشنی از انجام کاری که شما را نگران می کند بسازید و به خودتان بگویید: «پنجره بسته است» یا «دیدم که فر را خاموش کردم».
  • در مرحله بعد هنگامی که اجبار برای چک کردن مجدد وسایل در شما ایجاد شد به خودتان بگویید: «این فقط یک فکر وسواسی است».

شناسایی و ثبت محرک‌ها، ابزار مهمی برای یادگیری مقاومت در برابر انجام وسواس های عملی است.

گام دوم: مقاومت در برابر انجام وسواس عملی را یاد بگیرید

معمولا افراد وسواسی از موقعیت‌هایی که باعث تحریک افکار وسواسی آنها می شود اجتناب می کنند. در کوتاه مدت این روش مناسبی به نظر می رسد اما  هر قدر بیشتر اجتناب کنید، اضطراب شما کم نخواهد شد. و شما فقط وسواس های عملی خود اضطراب تان را کم می کنید و با این شیوه هیچ وقت وسواس و اضطراب شما کم نخواهد شد.

در این گام شما یاد می گیرید به جای اجتناب از وسواس های خود با آنها به مرور روبرو شوید. این مهمترین تکنیک شناختی رفتاری برای درمان وسواس است. این تکنیک به «مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP)» معروف است.

در فرایند مواجهه و جلوگیری از پاسخ، شما با منبع افکار وسواسی خود روبرو می شوید بدون اینکه اعمال وسواسی را انجام دهید.به عنوان مثال: اگر وسواس شستشوی دست دارید، وقتی به دستگیره درب سرویس بهداشتی عمومی دست می‌زنید، نباید دستان‌تان را بشویید. پس از مدتی که این کار را انجام دهید، اجبار برای شستن دست‌ها بعد از دست زدن به دستگیره درب دستشویی، به تدریج ناپدید می‌شود. با این روش یاد می‌گیرید که برای خلاصی از اضطراب نیازی به انجام آداب تکراری ندارید و تا حدی روی افکار وسواسی و رفتارهای جبری، کنترل پیدا می‌کنید.

البته مقابله با اضطراب های شدید در ابتدای کار، دشوار است، به همین دلیل این کار را با اضطراب های کوچک‌تر آغاز کرده و همینطور در نردبان ترس بالا می‌رویم. ابتدا با موقعیت‌هایی که کمترین شدت ترس را به همراه دارند مواجه می‌شوید و هنگامی که اضطراب ناشی از آن موقعیت را تحمل کردید، به مرحله بعد رفته و با چالش دشوارتری مواجه می‌شوید.

به زبان ساده تر انجام تمرینات مواجهه و جلوگیری از پاسخ باید برای شما اینقدر سخت نباشد که نتوانید آن را انجام دهید.

ساختن نردبان ترس خودتان: به هدف نهایی خود فکر کنید (برای مثال: استفاده از سرویس بهداشتی عمومی بدون ترس از آلودگی یا رانندگی تا محل کار بدون توقف و بررسی این که به چیزی زده‌اید یا خیر) و بعد گام‌های مورد نیاز برای رسیدن به این هدف را تفکیک کنید. با توجه به محرک‌هایی که در شما ایجاد اضطراب می‌کنند، فهرستی ازموقعیت‎‌های اضطراب‌آور تهیه کنید و این موقعیت‌ها را به ترتیب از شدت کم تا شدت زیاد لیست کنید.

حالا از نردبان بالا بروید. از گام اول شروع کنید و تا زمانی که به احساس راحتی نرسیدید به گام بعدی نروید. در صورت امکان آنقدر در این مرحله بمانید تا اضطراب‌تان کاهش یابد. هر چقدر بیشتر با محرک OCD مواجه و درگیر شوید، در صورت مواجهه مجدد با آن، میزان اضطراب‌تان کمتر می‌شود. هنگامی که گام اول را در موقعیت‌های مختلف تکرار کردید و دیگر اضطراب زیادی را تجربه نکردید می‌توانید به گام بعدی بروید. اگر گام اول برایتان خیلی دشوار است پس آن را به گام‌های کوچک‌تری تقسیم کنید، یا کندتر پیش بروید.

در حین مقاومت در برابر اعمال اجباری روی احساسات اضطرابی متمرکز شوید. به جای این که حواس خودتان را پرت کنید، در حین مقاومت جهت انجام رفتار اجباری، روی احساس اضطراب خود متمرکز شوید. شاید بر این باورید که با این کار، احساس ناخوشایندتان تداوم می‌یابد تا در نهایت عمل جبری را انجام دهید. در حالی که اینطور نیست، با تمرکز روی احساس خود، اضطراب‌تان ناپدید خواهد شد. متوجه می‌شوید که کنترل‌تان را از دست نمی‌دهید و در صورت رعایت نکردن برخی از آداب، مشکلی ایجاد نمی‌شود.

تمرین کنید. هر چقدر بیشتر تمرین کنید، پیشرفت بیشتری خواهید کرد. به آرامی پیش بروید تا بتوانید احساسات خود را مدیریت کرده و در آنها غرق نشوید. بدانید که در حین مواجهه با ترس‌هایتان، حس ناخوشایندی و اضطراب را تجربه خواهید کرد ولی این احساسات موقتی هستند. هر وقت که با محرک‌ها مواجه می‌شوید و با آنها کنار می‌آیید، اضطراب‌تان کاهش یافته و کنترل بیشتری روی افکارتان پیدا می‌کنید.

گام سوم: افکارس وسواسی را به چالش بکشید

همه ما، گاهی وقت ها افکار اضطراب آوری را تجربه می کنیم که باعث آشفتگی ما می‌شوند. ولی اختلال وسواس، مغز را روی افکار اضطراب آور خاصی متمرکز می‌کند که بارها و بارها در ذهن تکرار او می‌شوند. هر قدر که افکارتان اضطراب و تنش بیشتری ایجاد کنند، به احتمال بیشتری آنها را سرکوب می کنید. ولی معمولا سرکوبی افکار اثر موقتی دارد و تلاش در این جهت، اثر معکوسی به همراه دارد؛ و مجددا سر و کله ای افکار وسواسی پیدا می شود.

با انجام روش های زیر، می توانید با افکار وسواسی خود مقابله کنید.

افکار وسواسی خود را یادداشت کنید.

هنگامی که درگیر افکار وسواسی می‌شوید، تمامی افکار یا اعمال وسواسی خود را یادداشت کنید. می‌توانید آنها را روی کاغذ بنویسید یا روی موبایل تایپ کنید.

  • به نوشتن خواسته‌های وسواس گونه ادامه دهید و افکارتان را دقیقاً ثبت کنید؛ حتی اگر این افکار حاوی عبارت یا خواسته‌های تکراری هستند.
  • با نوشتن آنها می‌فهمید که چقدر افکار وسواسی تکراری دارید.
  • بارها و بارها افکار و خواسته‌های تکراری را بنویسید. نوشتن آنها باعث می‌شود تا قدرت این افکار کم شود.
  • نوشتن افکار، سخت‌تر از فکر کردن به آنهاست، پس احتمال کم شدن افکار وسواسی افزایش خواهد یافت.

روان شناس

دورۀ نگرانیِ اختلال وسواس را بسازید.

به جای سرکوب کردن افکار و اعمال وسواسی به زمان‌بندی آنها بپردازید.

  • درطول شبانه روز زمان هایی را ( مثلا دو زمان ده دقیقه ای) به افکار وسواسی خود اختصاص دهید. می توانید اسم این زمان را «وقت وسواس» بگذارید. در این زمان ها می توانید کاملا غرق در افکار وسواسی خود شوید.
  • در طول دورۀ «وقت وسواس» فقط روی افکار یا خواسته‌های منفی متمرکز شوید. نیازی به تلاش برای اصلاح این افکار در طول این دوره نیست. در پایان زمان «وقت وسواس» ، چند نفس عمیق بکشید، افکار وسواسی را رها کرده و به فعالیت‌های روزمره خودتان بپردازید. در ادامه روز سعی کنید به افکار وسواسی خود توجهی نکنید.
  • در طول روز، هر زمان که افکار به ذهن‌تان می‌رسند، آنها را یادداشت کرده و تا در دورۀ «وقت وسواس» به آنها فکر کنید.

افکار وسواسی را به چالش بکشید.

با طرح پرسش‌های زیر در طول دورۀ «وقت وسواس» ، افکار منفی و مزاحم را به چالش بکشید:

  • چه شواهدی برای درست بودن فکرم وجود دارد؟ ممکن است فکرم درست نباشد؟ آیا فکر را با واقعیت اشتباه گرفته‌ام؟
  • آیا روش مثبت‌تر یا واقع گرایانه تری برای بررسی موقعیت پیش رو وجود دارد؟
  • چقدر احتمال وقوع رویدادی که از آن می‌ترسم وجود دارد؟ اگر احتمالش کم است، پس پیامدهای محتمل‌تر کدامند؟
  • آیا این فکر مفید است؟ فکر وسواسی چه کمکی به من نموده و چه لطمه‌ای به همراه دارد؟
  • به دوستی که چنین افکاری دارد، چه باید بگویم؟

افکار وسواسی یا مزاحم خود را ضبط کنید.

روی فکری وسواسی خاصی متمرکز شده و آن را روی کاست یا گوشی موبایل ضبط کنید.

  • عبارت، جمله یا داستان وسواسی را به همان شکلی که به ذهن‌تان می‌رسند، تکرار کنید.
  • صدای ضبط شده را بارها و بارها در طول بازه زمانی ۴۵ دقیقه‌ای در طول روز گوش کنید، بطوری که گوش کردن به این وسواس‌ها باعث ایجاد تنش در شما شود.
  • با مواجهه مستمر با نگرانی و وسواس به تدریج، اضطراب‌تان کاهش می‌یابد. سپس می‌توانید همین تمرین را برای فکر وسواسی دیگری تکرار کنید.

گام چهارم: کمک بگیرید

هنگامی که احساس تنهایی و عجز پیدا می‌کنید، اختلال وسواس، اوج می‌گیرد؛ بنابراین باید سیستم حمایتی قدرتمندی ایجاد کنید. هر چقدر بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کنید، احساس آسیب پذیری کمتری پیدا خواهید کرد. صحبت کردن در مورد نگرانی‌ها و افکار وسواسی با فردی فهمیده، تهدید آمیز بودن این افکار را کاهش می‌دهد.

با خانواده و دوستان خود در ارتباط بمانید. افکار و اعمال وسواسی آنقدر زندگی و وقت شما را تلف می‌کنند که ممکن است باعث منزوی شدن شما بشود. و تنهایی و انزوا باعث تشدید علایم شما می‌شوند. به همین دلیل سرمایه گذاری روی خانواده و دوستان اهمیت پیدا می‌کند. در مورد نگرانی‌ها و خواسته‌هایتان به طور رو در رو با عزیزان‌تان صحبت کنید. این کار از تهدیدآمیز بودن این افکار می‌کاهد.

گام پنج: مدیریت استرس

با این که استرس ریشه اختلال وسواس نیست، ولی می‌تواند باعث تحریک بروز علایم یا تشدید آنها شود.به همین دلیل مدیریت استرس باید جزو بخشی از برنامه شما برای درمان وسواس باشد.

روش‌های آرام‌سازی را تمرین کنید. مدیتیشن ، یوگا، تنفس عمیق و سایر روش‌های آرام‌سازی به کاهش استرس و تنش کلی و مدیریت افکار وسواسی کمک می‌کنند. برای رسیدن به بهترین نتیجه، به تدریج یک روش آرام‌سازی را تمرین کنید.

گام ششم: سبک زندکی خود را تغییر دهید.

سبک زندگی متعادل و سالم، نقش بزرگی در تسکین اضطراب و کنار آمدن با اعمال، ترس‌ها و نگرانی‌های وسواسی دارد.

به طور مرتب ورزش کنید. ورزش کردن، درمان طبیعی و اثربخش اضطراب است. برای گرفتن بیشترین نتیجه مثبت، سعی کنید حداقل ۵ روز در هفته به مدت ۳۰ دقیقه یا بیشتر به فعالیت ایروبیک (هوازی) بپردازید.

به انداه کافی بخوابید. اضطراب و نگرانی باعث بی خوابی می‌شود، به‌علاوه فقدان خواب هم، افکار و احساسات اضطرابی را تشدید می‌کند. هنگامی که به اندازه کافی استراحت می‌کنید، راحت‌تر می‌توانید تعادل هیجانی خود را حفظ کنید. تعادل هیجانی عاملی کلیدی برای مقابله با اختلالات اضطرابی مثل اختلال وسواس است.

از مصرف الکل و نیکوتین اجتناب کنید. الکل به طور موقت، اضطراب و نگرانی را کاهش می‌دهد ولی با از بین رفتن اثر آن، علایم اضطراب باز می‌گردند. مصرف سیگار هم آرام بخش به نظر می‌رسد ولی نیکوتین موجود در آن، محرک قدرتمندی است. مصرف سیگار، علایم اضطراب و وسواس را تشدید می‌کند.

آیا درمان قطعی وسواس فکری با هیپنوتیزم امکان پذیر است؟

همانطور که در مقالات مختلف کلینیک هیپنوتیزم توضیح داده ام، هیپنوتیزم یک روش کمکی برای درمان هر اختلالی از جمله وسواس است. پس اگر بخواهم پاسخ صریح و کوتاهی به این سئوال بدهم که آیا درمان قعطی وسوواس فکری با هیپنوتیزم امکان پذیر است؟ باید بگویم بستگی به عوامل مختلفی از جمله علل وسواس فکری، نوع وسواس فکری، طول و شدت وسواس فکری فرد دارد.

البته قبول دارم که افرادی که از وسواس فکری یا عملی رنج می برند تمایل دارند به طول کامل و هر چه سریع تر وسواس آنها درمان شود اما متاسفانه بدون بررسی های اولیه نمی توان قطعا گفت که می توان وسواس فکری یا عملی را به طور کامل درمان کرد.

روان درمانی وسواس فکری و عملی

در مقاله ۱۰ شرط موفقیت وسواس توضیحات بیشتری درباره انواع روش های روان درمانی وسواس داده ام. اما به طور خلاصه می توان گفت سه روش اصلی برای درمان وسواس وجود دارد.

دارو درمانی: که معمولا برای وسواس ها با ریشه های فیزیولوژیک کاربرد دارد.

روان درمانی پویشی: که می تواند وسواس را به صورت ریشه ای و بدون بازگشت درمان کند. در بسیاری از شرایط وسواس واکنش ناهشیار به برخی از آسیب های فرد در گذشته است. در چنین شرایط تنها راه درمان وسواس درمان روانپویشی است.

هیپنوتیزم درمانی وسواس فکری و عملی: در درمان همه انواع وسواس ها می توان از هیپنوتیزم کمک گرفت.

درمان شناختی رفتاری: که در وسواس های خفیف یا تسکین وسواس های با ریشه فیزیولوژیک کاربرد دارد.

چگونه به فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی کمک کنیم؟

نحوۀ واکنش شما به علایم وسواس نزدیکان، غر زدن و انتقاد کردن، می‌تواند باعث تشدید اختلال  آنها شود؛ در حالی که برقراری فضای آرام و حمایت‌گر به تسریع فرایند درمان آنها کمک می‌کند.

در صورتی که یکی از نزدیکان شما به وسواس مبتلاست توصیه های زیر می تواند در روند بهبودی او مفید باشد.

از انتقاد کردن اجتناب کنید. به خاطر بسپارید که رفتارهای وسواسی در فرد مبتلا به وسواس، علایم بیماری او هستند و جزو شخصیت او محسوب نمی شود و عمدا یا برای لجبازی این کارها را انجام نمی دهد.

فرد مبتلا به وسواس را سرزنش نکرده و نگویید که از آداب وسواسی دست بکشد. او قادر به پیروی از خواسته‌های شما نیست و فشار برای متوقف کردن این آداب، فقط باعث تشدید آنها می‌شود.

تا حد امکان با مهربانی و صبورانه، رفتار کنید. هر فرد مبتلا باید با سرعت مناسب خودش وسواس خود را کنار بگذارد.

در انجام آداب وسواسی، با فرد مبتلا به وسواس همراهی نکنید. همراهی با قواعد وسواسیِ فرد مبتلا یا کمک به اجرای آداب و اعمال وسواسی، باعث تقویت این رفتارها می‌شود. به جای اعمال وسواسی، از خود فرد حمایت کنید.

ارتباطات مثبت و شفافی را با فرد مبتلا برقرار کنید. ارتباطات اهمیت زیادی دارند. پس باید میان حمایت از فرد، همراهی نکردن با او در انجام قواعد وسواسی و عدم آشفته نمودن او به تعادل برسید.

شوخی کنید. در مورد جنبه‌های بامزه علایم وسواس عزیزتان، شوخی کنید و با هم بخندید تا راحت‌تر بتواند از این اختلال جدا شود. باید محترمانه شوخی کنید و از شوخی زننده اجتناب کنید.

اجازه ندهید که اختلال وسواس زندگی خانوادگی شما را مختل کند. در مورد مقابله با علایم فرد مبتلا، با هم مشورت کنید. تا حد امکان زندگی خانوادگی طبیعی را دنبال کنید و محیطی با حداقل میزان استرس را فراهم کنید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۶۳ رای
منابع
12

تحریریه مجله دکتر بهشتیان

مطالب مجله دکتر بهشتیان ابتدا توسط کارشناس دپارتمان (روانشناسی، کودک، ازدواج، حقوقی، آموزش، تناسب اندام، تغذیه، مشاوره تحصیلی و آرامش) نوشته یا ترجمه شده، سپس توسط ویراستار مجله ویرایش و در نهایت توسط دکتر متخصص حوزه مربوطه از نظر علمی مورد ارزیابی و ویرایش علمی قرار می گیرد و در نهایت در سایت منتشر می شود.

مطالب مرتبط

guest
416 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر

با سلام بنده الان دو ساله که درگیر وسواس فکری شدم وسواس من از نوع مثلا میرم بیرون دیدن دیوار جا های پر دید مثل تابلو ها دیوار های خیابان داخل تیر برق روی سطل آشغال جا های پر بازدید که نکنه نوشته ای چیز بدی راجب خانواده یا کسانی که دوستشون دارم بنویسند که اگر نوشته باشند نکنه اتفاق بدی براشون بیفته یا آبروشون بره دیوار جا های پر دید نگاه میکنم و اطمینان پیدا میکنم که چیزی ننوشته اند یا در فضای مجازی مثلا اینستاگرتم کامنت ها را چک میکنم که زیر پست ها مبادا یه چیز بدی راجب خانوادم نوشته باشند و این اضطراب زیادی به من وارد میکنه و تا چک نکنم آرام نمی‌شوم یا کسی بهم زنگ میزنه جواب میدهم و بعد اتمام تماس سریع شمارش رو پاک میکنم از ترس این که مبادا یه متن بدی راجب خانوادش یا بستگانش بنویسم که باعث خشم طرف میشه و این باعث ترس من میشه یا گوشی دیگران در حالت پیام دستم میبینم اضطراب میگیرم که مبادا به تمام مخاطبین طرف پیام بد ارسال کنم و بنده ترس این که وقتی یه شیشه لیوان یا هر چیز شیشه ای شکسته میشه اضطراب میگیرم که مبادا شیشه خورده بریزم داخل غذا خانوادم و آنها خفه شوند و از مواد شویندگی مثل وایتکس که داخل ظرف شویی هست اضطراب میگیرم که مبادا آنها را داخل آب یا چایی که دم میکنم یا غدایی که درست میکنم قاطی کنم و باعث صدمه به خانوادم شوم تن امام حسین جان عزیزتون خیلی دارم اذیت میشم دیگه بریدم هر کی بلده کمکم کنه مرسی

فرهاد

دکتر جان من ۴ پنج روزه وسواس فکری شدید ذهنم همش دگیر نفس کشیدنمه انگاری دس خودمه فکرش میکنم انگار سرگیجه تنگی نفس میگیرم

محمد

سلام پسرم ۱۴سالشه خیلی زیادوسواس داره نمیدونم چکارکنم خستم کرده مثلادرشستشوی دست یابستن درخونه ساعتهاوقتشومیزاره

یاسر هستم

دکتر جان من سن ۴۲سال است گاهی در کارهای روزانم رو دارم انجام میدم مثلا دارم اب میخورم ولی خودم میدونم دارم عادی میخورم ولی ذهنم بهم داره با سرعت بالای دارم میخورم و یا انجامش میدم مشکلم کجاست

بهار

منم وسواس به شستشو دارم میخام باهاش مقابله کنم محل ندم نشورم ولی میترسم یهو وسط کار خول بشم و فکر کنم‌ که باید بطور وحشتناکتری بشورم🤣

ESA

ھمچنان من ھم دچار این وسواس ھستم و حالا خستہ شدم

عسل

سلام من ۱۵ سالمه بدجوری دچار وسواس فکری شدم دیگه نمیتونم تحمل کنم خانواده ام هم انگار فک میکنن خوبم ولی از ذهنم خبر ندارن دیگه همه چی بی اثر شده وقتی یکم با دوستام حرف میزنم احساس خوبی میکنم اونا رو هم نمیتونم زیاد ببینم چطور میتونم خوب باشم و از این فکر ها رهایی یابم

Nayan

سنت خیلی کمه به نظرم به خانواده ات بگو حتما و در جریانشون بذار و حتما از پزشک یا روان شناس کمک بگیر من از بچگی وسواس داشتم اگه خانواده ام تو همون سن کم توجه میکردن الان شرایطم بد نبود

1 14 15 16
دکمه بازگشت به بالا