۱۱ روش برای کمک به بیمار دوقطبی

دو قطبی

ممکن است یکی از نزدیکان شما (همسر، فرزند و …) به اختلال دوقطبی مبتلا باشد و بخواهید به او کمک کنید اما ندانید از کجا باید شروع کنید. شاید از رفتار او نا امید و ناراحت شوید و ندانید که چه واکنشی باید نشان دهید.در ادامه این مطلب از دپارتمان سلامت روان مجله سلامت دکتر بهشتیان با ۱۱ روش برای کمک به بیمار دو قطبی آشنا می شوید.

۱- گاهی به صحبت های او فقط گوش کنید

شاید دوست داشته باشید به دیگران بگویید چطور مشکل شان را حل کنند اما گاهی فقط باید شنونده باشید. گاهی عزیزان تان فقط می خواهند به حرفهای شان گوش کنید و نیازی به نظر شما ندارند.

در عوض به آن ها بگویید که همیشه هستید و هر وقت بخواهند می توانند با شما صحبت کنند. شاید همیشه تمایلی به حرف زدن نداشته باشند، اما بودن شما آن ها را دل گرم می کند.

۲- بیمار مبتلا به دوقطبی را به پیگیری درمان تشویق کنید

یادتان باشد که بیماران دوقطبی می توانند زندگی موفق و کاملی داشته باشند. به همسرتان بگویید که این اختلال مشکل بزرگی نیست و می تواند جلوی آن بایستد.

او را تشویق به ادامه روند درمان خود و مراجعه به روانشناس و روانپزشک کنید.

۳- با فرد مبتلا به دوقطبی وقت بگذرانید

با هم به سینما و کافه بروید و در پارک قدم بزنید. ارتباط اجتماعی، مخصوصا در شرایطی که همسرتان افسرده باشد، اهمیت بسیار زیادی دارد. ممکن است او خودش را منزوی کند و مشکلش شدیدتر شود.

حتی اگر دعوت شما را رد می کند باز هم تلاش کنید. با این کار متوجه می شود که برایتان مهم است. احتمالا کم کم به تلاشتان واکنش مثبت نشان می دهد و از شما تشکر می کند.

۴- در درمان دوقطبی او شریک شوید

اجازه ندهید عزیزتان به تنهایی فرایند درمان را طی کند. حمایت شما به موفقیت درمان او کمک می کند. به هر شکلی که دوست دارد با او همراهی کنید. می توانید در کار های زیر به او کمک کنید:

  • پیدا کردن روانپزشک و روانشناس خوب
  • وقت گرفتن و مراجعه به مشاور
  • دنبال کردن برنامه ی درمان

او را به مصرف داروهایش تشویق کنید. ممکن است با بهتر شدن و یا به دلیل عوارض جانبی، مصرف دارو را قطع کند. اگر دارو او را اذیت می کند، از روانپزشک بخواهید داروی دیگری را جایگزین کند.

۵- در برابر رفتارهای بیمار دوقطبی آرامش خودتان را حفظ کنید

ممکن است همسر شما در طول دوره ی شیدایی، عجیب و وقیحانه رفتار کند و یا در طول افسردگی، حساس و بد اخلاق شود.

یادتان باشد که در این زمان ها او واقعا خودش نیست و نشانه های بیماری باعث بروز رفتارهای نامناسب می شوند. پس آرامش خود را حفظ کنید و به این رفتارها واکنش نشان ندهید.

۶- حواستان به شروع نشانه های دوره شیدایی باشد

گاهی تشخیص نزدیک شدن به دوره شیدایی برای همسرتان سخت است. شاید بگوید خوب است اما شما باید مراقب نشانه های اختلال باشید. نشانه های شیدایی شامل موارد زیر است:

  • کم خوابیدن
  • زیاد و سریع حرف زدن
  • انجام دادن کارهای خطرناک مثل رانندگی با سرعت زیاد یا ولخرجی کردن

اگر متوجه نزدیک شدن دوره ی شیدایی شدید، می توانید از روانپزشک برای پیش گیری از شروع دوره کمک بگیرید.

۷- حواس تان به نشانه های شروع دوره ی افسردگی اختلال دوقطبی باشد

با توجه به نشانه های زیر، دوره ی افسردگی را نیز می توانید پیش بینی کنید:

  • تمایل کمتر به تعاملات اجتماعی
  • مشکلات خواب (مثل بی خوابی یا زیاد خوابیدن)
  • بی انرژی بودن
  • غمگین و ناراحت بودن

در این شرایط همسرتان را به پیاده روی تشویق کنید. به او کمک کنید به جنبه های مثبت زندگی تمرکز کند. اگر بهتر نشد، با روانپزشک تماس بگیرید.

۸- به بیمار دوقطبی برنامه منظم بدهید.

یک برنامه منظم می تواند به ثبات خلقی همسرتان کمک کند. استراحت بسیار مهم است زیرا مختل شدن خواب می تواند آغازگر نشانه ها باشد. او را به خوابیدن و بیدار شدن در ساعات مشخص تشویق کنید.

۹- به کاهش استرس بیمار دوقطبی کمک کنید

عوامل استرس زا مانند از دست دادن شغل می توانند آغازگر نوسانات خلقی باشند. شما نمی توانید عزیزتان را از تمام اتفاقات پر استرس دور کنید اما می توانید برای مقابله با استرس به او کمک کنید.

او را به ورزش کردن تشویق کنید،  با هم به کلاس یوگا بروید. این کار به هر دوی شما برای مقابله با چالش های اختلال دوقطبی کمک می کند.

۱۰- در انجام برخی از کارهای روزمره به او کمک کنید.

حتی کارهای ساده و روزمره هم برای یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی سخت به نظر می رسد. از او بپرسید که چطور می توانید به او کمک کنید. اگر برای خودتان غذا می پزید، برای او هم غذا بپزید و به خانه اش ببرید.

۱۱- از خودتان نیز مراقبت کنید

حضور یک فرد دوقطبی در زندگی تان می تواند بسیار سخت باشد. ممکن است شما به عنوان مراقب، افسرده یا بیمار شوید. اگر به نیازهای خودتان توجه نکنید، خسته خواهید شد. سعی کنید برای خودتان نیز زمان مشخصی را در نظر بگیرید. نقاشی بکشید، به موسیقی گوش دهید، یا کاری که دوست دارید را انجام دهید. با دوستان خود تفریح کنید و احساس گناه نکنید. اگر حالتان خوب نباشد نمی توانید از عزیزتان مراقبت کنید.

سوالات متداول

  1. چگونه می‌توان به بیمار دوقطبی کمک کرد؟
    با گوش دادن به صحبت‌های او، تشویق به پیگیری درمان، همراهی در فعالیت‌های اجتماعی، و حمایت در روند درمان می‌توان به بیمار دوقطبی کمک کرد.
  2. در برابر رفتارهای بیمار دوقطبی چگونه باید رفتار کرد؟
    آرامش خود را حفظ کنید و به رفتارهای ناشی از دوره‌های شیدایی یا افسردگی واکنش منفی نشان ندهید. این رفتارها ناشی از بیماری هستند و فرد عمداً آن‌ها را انجام نمی‌دهد.
  3. نقش مراقب در درمان بیمار دوقطبی چیست؟
    مراقب می‌تواند با کمک به بیمار در پیداکردن روانپزشک، پیگیری جلسات درمان، تشویق به مصرف داروها و نظارت بر نشانه‌های بیماری، به درمان بیمار کمک کند.
  4. چگونه می‌توان از شروع دوره‌های شیدایی یا افسردگی پیشگیری کرد؟
    با توجه به نشانه‌های اولیه (مانند کم‌خوابی، ولخرجی یا کم‌انرژی بودن) و تماس با روانپزشک می‌توان از شدت‌گرفتن دوره‌ها جلوگیری کرد.
  5. چرا مراقبت از خود برای کمک‌کنندگان به بیمار دوقطبی اهمیت دارد؟
    مراقبت از یک فرد دوقطبی می‌تواند استرس‌زا باشد. برای حفظ انرژی و روحیه، باید زمانی را به خودتان اختصاص دهید تا بتوانید بهتر از بیمار حمایت کنید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۸۱۲ رای
منبع
psychologytodayibpfhelpguide

دکتر محمد بهشتیان

دکتر محمد بهشتیان روانشناس، روان درمانگر ، پژوهشگر ، مدرس، هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، عضو سازمان نظام روانشناسی و انجمن روان پویشی و انجمن هیپنوتراپی آمریکا است. حدودا ۲ دهه است که در رویکردهای مختلف روان درمانی (روانپویشی، طرحواره درمانی، هیپنوتیزم درمانی و…) مشغول تدریس، تربیت روان درمانگر و مشاوره است. تربیت بیش از 1000 روان درمانگر، چاپ بیش از 40 عنوان کتاب، ثبت چندین نوآوری پژوهشی (از جمله دستگاه BWS ویژه هیپنوتیزم سریع) ، چاپ ده ها مقاله علمی پژوهشی، اجرای چندین طرح تحقیقاتی کشوری، برگزرای صدها کارگاه های تخصصی و عمومی؛ بخشی از فعالیت علمی اوست.

نوشته های مشابه

‫۲۴۶ دیدگاه ها

  1. سلام ممنون از توضیحات تون دختر من یک دو قطبی. و تصمیمات خیلی اشتباه میگیره و من چون اطلاعاتی در رابطه با بیماریش نداشتم خیلی رفتارهای اشتباه انجام دادم میتونم از شما خواهش کنم باهاتون ارتباط بگیرم تا کمکم کنید. متشکرم

  2. خدا لعنتش کنه پدر و مادری رو که فقط بچه به دنیا می‌آورند و به هیچ چیزی کار ندارند همسر من یه دوقطبیه روانیه و خیلی تحملش کردم فقط به خاطر دخترم،خودش هیچ دردی نگرفته ولی منو مریض و دردمند کرده خدا ازش نگذره بهتون توصیه میکنم قبل ازدواج حتما از لحاظ روانی بسنجید طرفتون رو تا مثل من گرفتار یه دیونه نشید

    1. سلام عزیزم نگران نباش مثل شما زیاد هستن من خودم همین مشکل ودارم پسرم که اتیسم شد دختر کوچیکمم عصبی خودمم که داغون اما اون هیچ مرگش نزده تاحالا

  3. سلام ودرود به همه عزیزانی که ازین افراد در خانواده هاشون دارند و با تمام مشکلات عظیمی که واسشون درست می کنند هنوز با هر سختی که هست، پاشون وایسادن. به نظر من حداقل‌ یه انجمن واسه ما خانواده ها تشکیل بدهند که خودمون بتونیم با کمک هم از مشکلاتمون کم کنیم. بعضی مواقع اتفاقی که میافته اینه که وقتی بیمارستان مراجعه میکنیم امکان بستری نیست و باید با خودت برگردونی خونه. من دو تاش دارم اما با توکل به خدا و کمکش و کمک اطرافیان تا حالا دووم آوردم. دعا کنیم واسه هم دیگه که حال همشون خوب بشه.

    1. سلام من هم دوتا از بچهام شوهرم همین مشکل رو دارن پسرم که با دارو خوردن مخالف سر سخت و همسرم که اصلا خودشو عقل کل می‌دونه تو این چهل سال زندگیمون شاید ده تا خونه خرییدم با چه زحمتی به لحظه تصمیم میگیره و بی خبر میفروشه خیلی داغونم یه گوش منو تو در گیری با پسرم زدن نابود کردن که الان منتظر نوبت عمل هستم موندم حتی گفتم جدا بشیم قبول نمیکنه

  4. سلام دوستان
    من ۴۰ سالمه و یک دوقطبی هستم
    فوق لیسانس دارم و دوتا مقاله علمی در معتبر ترین مجله های دنیا دارم خدارو شکر میکنم که تو کارم خیلی خیلی موفق هستم و یکی از سه نفر برتر کشور در تخصص خودم هستم
    چند سالی هست که ورزش میکنم و بعد از ورزش واقعا حالم خوب میشه وقتی تو دوره افسردگی هستم خیلی سخت میتونم باشگاه برم ولی هرجوری هست میرم
    الان که دارم این متن رو مینویسم در دوره افسردگی هستم و حالم اصلا خوب نیست
    زندگی ما با این نوسانات خیلی سخته و اطرافیان ما بعضی موقع ها خیلی اذیت میشن
    من تنها چیزی که میتونم بگم اینه که همیشه سعی کنید اتفاقات و جنبه های مثبت یک موضوع رو به فرد دوقطبی بگید تا انرژی بگیره مخصوصا تو دوره افسردگی هیچ موقع خبر بد یا جنبه منفی یک موضوع رو بهش نگید چون هزار برابر حالشو بدتر میکنه
    در آخر میخوام بگم که با کمی مراقبت یک شخص دوقطبی میتونه بهترین باشه بهترین
    و این که شک نکنید دست خدا همیشه همراه ماست
    پس اصلا نگران نباشید و سعی کنید تو دوره شیدایی و افسردگی شرایط دوره رو به عزیزانتون گوشزد کنید مثلا وقتی عصبانی هستند و میخوان اقدامی بکنند بهشون بگید که با توجه به این که تو دوره افسردگی هستن کاری که میخوان انجام بدن کاملا اشتباه هست و ناراحتیشون و قضاوتشون بر اساس واقعیت نیست و دارن اشتباه میکنن و حتما سعی کنید واقعیت موضوع رو بهشون بگید که خودشون هم به این نتیجه برسن که قضاوتشون اشتباه بوده این کار رو برای دفعه های بعد راحت تر میکنه
    اصلا نگران نباشید خدابزرگه با کمی مراقبت لتفاقا زندگی در کنار ما خیلی هم لذت بخشه
    دست خدا همراهتون باشه

    1. سلام‌ممنونم از توضیحاتتون من پسرم دوقطبی هست احتیاج به کمک شما دارم امکان نداره تماس بگیرم خدمتتون خیلی ممنون میشم

    2. سلام خداروشکر که موفق هستید همسر من این بیماری رو داره و متاسفانه اصلا قبول نمیکنه و در درمان کمکی نمیکنه باید چیکار کنم

    3. آفرین به شما وارادتون چطور میتونم به دخترم که فکر کنم همین اختلال رادارد کمک کنم زیر ا برای درمان نمی‌رود وکار من رابرای کمک بهش سخت کرده

    4. من که کم آوردم یه. تاشو دارم کم و زیاد مثل هم هستند کارشون پرس ۲۷ساله دخترم ۳۸سال وهمسرم ۶۳سالشه متاسفانه از پدر به ارث رسیده کاش از اول میدونستم

  5. سلام،خسته نباشید.
    خواهر من مدتی هست اصلا حالش خوب نیست دوبار یک کار خیلی خطرناک انجام داد.یکبار با مشت پی در پی زد به شیشه پنجره و همش ریخت پایین،بار دوم داخل مدرسه با مشت زد شیشه های اونجا رو شکست که همین دو روز پیش بود.بردمش دکتر و دکتر بهم گفت خواهرم اختلال دوقطبی داره و گفتن که حتما باید یک هفته بستری بشه و دارو بخوره و بعد از اینا ببریمش پیش خود دکتر.
    لطفا خواهش میکنم هر راهی دیگه ای هست بگید انجام بدم،نمیخوام خواهرم از دست بدم،حالم خیلی بده اینقدر ناراحت خواهرم هستم نمی‌دونم چکار کنم تا خوب بشه.

    1. سلام
      تا میتونید قوی باشید دو قطبی چیزی نیست فقط درمان میخاد ..تحت نظر دکتر دارو مصرف کنه و همیشه از مشاور براش استفاده کنید ..

  6. سلام،خسته نباشید.
    خواهر من مدتی هست اصلا حالش خوب نیست دوبار یک کار خیلی خطرناک انجام داد.یکبار با مشت پی در پی زد به شیشه پنجره و همش ریخت پایین،بار دوم داخل مدرسه با مشت زد شیشه های اونجا رو شکست که همین دو روز پیش بود.بردمش دکتر و دکتر بهم گفت خواهرم اختلال دوقطبی داره و گفتن که حتما باید یک هفته بستری بشه و دارو بخوره و بعد از اینا ببریمش پیش خود دکتر.
    لطفا خواهش میکنم هر راهی دیگه ای هست بگید انجام بدم،نمیخوام خواهرم از دست بدم،حالم خیلی بده اینقدر ناراحت خواهرم هستم نمی‌دونم چکار کنم تا خوب بشه.

  7. سلام و عرض ادب وخسته نباشید به همه ،،من مادر پسری هستم ۱۸ساله نزدیک به دو سه ساله که رفتار مناسب نداره گاه خوب و گاهی خشن که انگار درونش هیولا خوابیده ،گرایش به دعوا و چاقو اینجور چیزا داره ،،دکتر بردیم چند جلسه و دیگه نخواست که بره ،،،الان هیچ جوره نمی تونیم راضیم کنیم از همتون میخوام برای مادر دل شکسته و سلامتی سر قشنگم دعا کنید ،،،واقعا کمک میخوام نمیدونم چیکار کنم

    1. من هم دقیقا شرایط شما رو دارم فقط دارم کار میکنم برای خرج بچهام و یکسره هم گریه میکنم زندگی پرفرازو نشیبی داشتم از خیانت گرفته تا الان که دارم‌ از بیماری پسرم مثل شمع آب میشم

    2. سلام
      خواهر بنده ۱۸ساله بیماری دوقطبی داره یه مدت افسرده ست ویه مدت شیدایی
      بهترین راه اینه که بستری بشه تا دارو هارو مرتب مصرف کنه

      1. سلام…چطور میشه بستریشون کرد؟شوهر من دوقطبی هست و دوره شیدایش داره شروع میشه..امنیت جانی ندارم و تنها هستم نمیدونم چکار کنم و داروهاشم نمیخوره جدیدا…قبلنا که شیدا میشد ۲ تا بچه هام بودن ولی الان اونا رفتن و من تنها شدم…لطفا اگه میشه کمک کنید ممنونم…

  8. دختر منم دچار دوقطبیه اما دیر متوجه شدیم ده سال درگیرش وس سال ک منوجه شدیم خیلی سخت ک خودش قبول نداره دوره مانیا وشیدایی داره اللن فقط توکلم ب خداس ودکتروداروهاشون ولی از من ب شما نصیحت برا ازدواج دقت کنین وپرس وجو کنین ک ارث نباشه😞

    1. من دخترم دوقطبیه دوساله متوجه شدیم اول خیلی شدید بود الان بهتره ولی خوب بالا وپایین هستن خیلی مشکله راحت ارتباط نمیگیرن

  9. با سلام. برادر من ۳۵ سالشه اختلال دوقطبی داره دو ساله خوب شده بود، ولی ۱۰ روزی قرص نخورد و حالش خیلی بد شد، حالا رفته آسایشگاه ولی گفتن برق وصل میکنیم، نمیدونیم اجازه بدیم یا نه؟؟ میشه راهنمای کنید؟؟

    1. سلام …میشه لطفا راهنمایی کنید که چطور میشه بستریش کرد…همسر من دوقطبیه و داره شیدا میشه دوباره…واقعا دیگه توان ندارم این دفعه…

  10. من دو لیسانس دارم، فوق لیسانس دارم، نه دیپلم و دو کارت مربیگری در رشته کامپیوتر دارم، آیلتس دارم، پانزده سال دیپلومات بودم، بیست سال از پدرو مادر ‌ برادر و خواهرم سرپرستی کردم، مادر دو دختر فوق العاده هستم که شاگرد اول، نقاش، سفالگر و دارای مدرک ایتلس هستند، افتخار این داشتم که در عالی ترین سطح برای کشورم تصمیم گیرنده باشم و در سرنوشت میلیون ها آدم تاثیر گذار باشم، شاعر و نویسنده هستم و من یک دو قطبی ام.

    1. ببخشید به نظرتون شرایط اقتصادی زمان شما و الان اگر یکی بود…شما باز هم میتونستید این راهو بیایین با این بیماری؟و شرایط دقیقا یکسان شما

  11. سلام من یه روز در میان شاد و ناراحتم و این واقعا دست خودم نیست حالات روانیم جوری خود بع خود عوض میشه که اگه یک شنبه شاد باشم فردا میدونم ک غمگینم و واقعا همینم یرور حالم خوبه یه روز نه یروز انقد شادم همه میگن تو همون ادمی؟ یروز اعصاب ندارم و این واقعا دست خودم نیست طوری که ارامش خودم داره بهم میریزه و این روزا ک شادم بیش از حده و غمگینیم هم بیش از حد منم اختلال دو ققطبی دارم؟

    1. سلام دوست عزیز
      منم دقیقا همین حالات و دارم خیلی خسته کننده س و اینکه با این حالات کسی آدمو جدی نمی گیره.
      چکار باید بکنیم؟

  12. ماشالا زیر مطلب، نفرت‌پراکنی علیه دوقطبی‌ها در قالب نصیحت و خفت دادن و هر کثافتکاری دیگه‌ای خوب داره کودکاری راه می‌ندازه تو زندگی دوقطبی‌ها. دوستان در نظر داشته باشن اگر بخواید دو قطبی ها و اوتیستیک ها و افسرده‌ها و ای‌دی‌اچ‌دی ها رو از شهر و زندگی بیش از این حذف کنید متوجه خواهید شد که ۱- بیشترتون حذف خواهید شد و خبر ندارد. ۲- از اونجا که اصولاً یکی از دلایل بروز و عود این مسائل جامعه و مخصوصاً تاکید میکنم مخصوصاً نظام خانواده س، شاهد بیشتر شدن این علایم در اطرافیانتون خواهید بود.
    با این چیزایی که می‌گید نظرتون چیه بگردیم هر کی یه اختلالی داشت عقیم کنیم، بلکه اندازۀ ملخ‌ها شبیه هم بشیم!

  13. سلام وقتتون بخیر
    من چندین ماهه که خیلی سریع حالت روحیم عوض میشه مثلا الان خیلی شادم و میخندم ولی ۲ یا ۳ دقیقه دیگه به حدی ناراحتم که میخوام فقط گریه کنم از طرف دیگه از فعالیت ها خیلی زود خسته میشم و میخوام رهاشون کنم . یا زمانی که توی خونه ام دلم میخواد با دوستام برم بیرون ولی وقتی میرم بیرون و یه تایم کمی میگذره مثله یک ربع بعدش فقط میخوام هر چه سریع تر برم خونه و جمع رو ترک کنم .
    باید چیکار کنم ؟ ممنون میشم راهنماییم کنین
    ۲۰ سالمه و دخترم

    1. ببخشید که اینو میگم ولی شما افسرده هستین و نشانه هاتونم‌ مال بیماری دوقطبی هست متاسفانه عزیزم انشاالله که حال دل هممون خوب بشه

    2. کمی ضعیف شدی بخاطر تحمل مشکلات استراحت فکر کردن چرا در دنیایی به این بزرگی من کم آوردم فقط من جا تنگ کردم خدا دکتر اعصاب یک آمپول بعد از مدتی بهتر می‌شویم برای هر کسی پیش میاد فقط من یا تو نیستی

  14. ما درنگهداری بیمار دوقطبی .خودمون هم افسردگی گرفتیم ومریض شدیم . همش غصه میخورم وهیچ کاری از دستم ساخته نیست . زندگی وحشتناکیه . بعد دکتر ودارو فقط خدا به دادمون برسه 🙏

  15. سلام مادرم ۴۰ سالش ۱۶ساله که قرص میخوره صدا میشنوه داد میزنه همه جارو بهم میریز دکترم بدم این ور اون ور بازم خوب نشد الان بعد ۱۶ سال بازم ادامه میده میگه صدا میاد از این حرفا واقعا نمیدونم چیکار کنم یه راهنمایی کنید

    1. سلام عزیزم درکنار این درمانها از طب سنتی هم استفاده کنیدخیلی کمک می‌کنه
      کلا افسردگی ازسردی بدن واین که مادرتون صدا میشنون نشانه یسردی مغزه البته از متخصصین طب سنتی استفاده کنید نه عطاریها ان شاءالله که موفق باشین

      1. سیستم درمانی پاسخی به این مشکلات و بیماریها ارائه نمی کند. چنین افرادی کجا ووچطور باید درمان شوند؟ بهزیستی میگوید کارش رسیدگی به معلولین است.بیمارستانهای روانپزشکی میگوید بیمارستان اقامتگاه نیست. پزشکان میگویند کار ما تجویز داروست. بیماری که از هرگونه همکاری برای درمان امتنا میکند چه بایدکرد؟

        1. سلام…منم همین درد رو دارم…همسرم دوره شیدایش داره شروع میشه و من دیگه توان ندارم..خیلی وحشتناک میشه و داروهاشو نمیخوره…چطور میتونم این دفعه بستریش کنم…لطفا اگه میدونید کمکم کنید…

    1. سلام مادر منم بیماری دو قطبی دارند یه دفعه بعد از ۲۰ سال که دارو می‌خوردند داروشونو سر از خود قطع کردند دیگه هم دارو نمیخورند وظیفه ما چیست؟

    2. شرایط ات رو درک میکنم
      ولی متاسفانه باید از اهرم زور و فشار استفاده کرد
      چون اگه داروهاشون رو نخورن خیلی خطرناک میشه
      ولی بعدا حتما ازشون دلجویی بشه

  16. سلام دوستان چندوقت هست متوجه شدم همسرم اختلال رفتار دو قطبی داره و ژنتیکی در خانوادشون هست
    اول متوجه نبودم چرا اینطوری هست
    بعد کلی تحقیق متوجه شدم این بیماری رو داره
    نمیدونم چطوری بهش بگم که قبول کنه بیاد پیش روان پزشک
    به امید خدا به دارو فکر کنم خوب بشه و تحت قرار بگیره

      1. اره واقعا، دوست دختر منم دوقطبیه، ولی اصلا نمیتونم به این فکر کنم ولش کنم، الانم داروهاشو استفاده میکنه، عاشق طبیعت گردیه، پرانرژی،تو زندگیس هدف داره، هر هفته دوبار مشاوره میره، گاهی اوقات حالش خوب نیس، باهم بیرون میریم یا حرف میزنیم، من عاشقشم. چون باوجود همه ی این مشکلات کم نیاورده

  17. سلام دوستان نامزد من یهو منو بی دلیل و با بهانه تراشی رها کرد و رفت خیلی قبلش همه چیز عالی بود یه عاشق به تمام معنا انقدر عاشقش شدم که حاضرم جونم رو براش بدم اونم واقعا عاشقانه دوستم داشت بعدها فهمیدم اختلال دو قطبی داره تازه منو از بلاک درآورده اما من میخوام برگرده براش پیام میزارم فقط میخونه من تمام فکر و ذکرم پیش اونه نمیتونم ازش بگذرم بگین چطوری میتونم برش گردونم و بهش کمک کنم من نو عروسی بودم که با یه دنیا آرزو داشتم خودمو آماده میکردم برم سر خونه و زندگیم الان همش حس رفتن دارم هر روز چشم انتظارشم

    1. به هیچ عنوان نمیخوام زندگی‌ شمارو قضاوت کنم و میدونم واقعا سخته. خواهشا منظورمو بد برداشت نکنید ولی دیدگاهتون کاملا احساسیه . تو اینجور مواقع خود طرف اگر به بیماریش پی نبره و تحت درمان قرار نگیره هیچ فایده ای نداره . هرچقد هم عاشقش باشید و بپاش بسوزید و بسازید هیچ فایده ای نداره. ممکنه به جایی برسه که روزی صد بار خودتون رو ناسزا بدید که چرا این کارو کردید. بیمار دو قطبی شاید خودش متوجه نباشه ولی اگر درمان نشه می‌تونه زندگی اطرافیانش رو سیاه و نابود کنه. تو این موقعیت خواهشا تصمیم منطقی و عقلانی برای زندگیتون بگیرید نه احساسی

    2. خیلی بچه هستی، عاشق یک روانی شدن زندگی ات را سیاه خواهد کرد فقط فرار کن، گاهی خدا با دور کردن فرد نامناسب دارد از تو حفاظت می کند خدا را شاکر باش که رفت

    3. خانم من حس و حال شما رو دقیقا در مورد پدرم لمس میکنم زندگی مادرم نابود شد بهش گفتم چرا همون اول جدا نشدی .خانم نذار فردا فرزندت بهت اینو بگه.شما با ایشون ازدواج کنی و بچه دار شی زندگی بچه ات سیاه میشه ن فقط خودت

  18. سلام و عرض ادب و احترام فراوان
    مطلبتون خیلی عالی و مفید بود
    من خواهرم درگیر این بیماری هست و سالها داروی اعصاب می خوردن ،اما الان ده ماهی هست که خودشون کنار گذاشتن ،به عبارتی من می گفتم معجزه شده
    خیلی خیلی بامحبت و خیلی مهربونه و خیلی به خانواده اش به مردم و اقوام و دوستان و آشنایان و همه و همه عزت میدهد .
    اما شرایطی پیش اومده که دلشکسته شده
    و خودش میگه خوبم ولی فشار روانی روش زیاد هست و تا الان قبول نکرده که دکتر برود
    و من بی نهایت نگرانم ،با خواندن مطلبتون خیلی خیلی بهم کمک شد
    خدانگهدار تون باشه ان شاءالله

    1. سلام بیماری دوقطبی هستم ممکن بیمارش عوددکنه مواظب باشید ممکن است به خودش یا دیگران آسیب بزند مواد سمی را از دسترس اش دور کنید

  19. سلام حدود یک سال با دوست فعلیم دوست شدم و حدود دوماه بعد دوستیمون گفت افسردگی داره جدیدن حرف از خاموش کرون احساسات میزد حدود دوروز عجیب شد روز خیلی ید باهام رفتار میکنه و بهم محل نمیده ولی شب میاد و معذرت خواهی میکنه باهم بع شدت دعوامون شد تا امروز که این مقاله خوندم و متوجه شدم اختلال دوقطبی داره بین حرف هاش فهمیدم قرص مصرف میکنه و ۱۵ سالش باید بهش بگم که فهمیدم با فکر میکنم همچین چیزی چجوری باید پشتش باشم؟

    1. سلام منم دختری دارم ۳۰ساله حدودا۶سال میشه بااین بیماری درگیرهستیم۵سال قرص مصرف میکرداخلاق نرمال داشت ولی خیلی چاق شده بودوحافظه کمی ضعیف باحرکات عمومی کندبه جزقرص هیچ حرکت دیگه جهت درمان انجام نمیدادیکی دو روزقرصاروبدون اطلاع من گذاشت کنارکه ناگهان دیدم بیماری عودکرده باروانپزشک ویزیت کردم قرصای جدیددادن الآن بهترشده ولی مثل سابق نیست وسواسهاش توغذا وآدما مانده

  20. اميدوارم كسايي كه اين بيماري رو دارن
    نظرم رو بخونن و بهم كمك كنن
    من دوست پسرم با توجه به علايمي كه كلي در موردش تحقيق كردم و مطالعه كردم و با ادماس مختلف بحث كردم متوجه شدم دچار اختلال دو قطبي است
    علايمش اينطوريه كه اومد جلو و اين رابطه ارو شروع كرد و بي دليل هر چند وقت يكبار بدون هيچ مشكلي ميخواد تموم كنه اين رابطه ارو
    بعضي موقع ها ميگه من از اول نميخواستم خودت خواستي ادامه بدي
    بعضي موقع ها هم ميگه منم دوست دارم و واقعا نبودن تو برام سخته ولي نميشه باهم باشيم
    ما رابطه امون يه رابطه عميق ه و هم اون منو دوس داره و هم من با تمام مشكلاتي كه ازش ميدونم دوسش دارم و دوس دارم كه باهم ادامه بديم و ازدواج كنيم

    هربار هذيان اينو داره كه يه نفر دنبالشه و تعقيبش ميكنه
    جديدا هذيان اينو بيان ميكنه كه اون ادم به برادرش گفته كه ميخوان بكشنش
    هربار ميخوام باهاشم صحبت كنم ازم فرار ميكنه و منو از همه جا بلاك كرده
    هربار من سعي كردم استرس بهش وارد نكنم و هذيان هاشو كنترل كنم ولي داره از خود من هم فرار ميكنه

    اخرين بار باهم صحبت كرديم گفت باش برگرد ولي مسيوليت همه چي با خودت
    و من قبول كردم
    ولي دوباره منو از بلاك در نياورد و ازم فرار ميكنه
    ميدونم مشروب ميخوره
    چند وقته ويپ كشيدن رو شروع كرده و خيلي زياد شده
    و البته مطمعن نيستم ولي ممكنه ترياك يا ماده مخدر ديگري رو هم استفاده ميكنه

    1. سلام.من هم این بیماری رو دارم.اینطور روابط اغلب انتهای جالبی نداره.واقعا عشق میخواد موندن و فقط علاقه کافی نیست باید صبر داشته باشی.کسی که دوقطبی داره در صورت درمان و کنترل موفق تر از هر ادم طبیعی دیگه ای میتونه عمل کنه و پیشرفت کنه.اما در صورتی که خودش مشکلش رو نپذیره پس دنبال درست کردنش هم نیست.با توجه به تعاریفتون و …مشخصه که درگیرش شدید و به عنوان یک دوقطبی میتونم بگم،این ادمها توانایی بالایی تو جذب و دفع اطرافیانشون دارند.گاهی خیلی احساسی اند و عاشقشون میشی.گاهی هم یک رفتار زننده و دور از انتظار ازشون میبینی و دور میشی.بعضی از این ادمها یک طورین که نه میتونی رهاشون کنی نه باهاشون بمونی.اگر میخوای باهاش باشی همه چیز رو با هم در نظر بگیر.این ادم میتونه تو رو خوشبخت ترین کنه یا بدبخت ترین.همه چیز به درمان و کنترل بستگی داره و البته کسی که عاشقت باشه.بیشتر تحقیق کن.بازم اوکی بودی برو تا تهش.درمان و کنترل.اگر از هر روش رفتی و باز پست زد رهاش کن.تا خودش نخواد نمیشه.

      1. نگين عزيزم
        ممنون از راهنمايي هات
        علايم انقدر شديد شد كه ساعتي تغيير وضعيت مي داد
        صبح باهم صحبت ميكرديم و ميگفت باش برگرد و دوباره انتهاي صحبت ميگفت ن

        با وجود تمام سختي ها نميتونم رهاش كنم و ميخوام بمونم ولي از طرفي هم اجازه موندن نميده بهم

        حتي يه بار بهم گفت ممكنه دوباره يك هفته ديگه اين اتفاق بيفته معلوم نيست

        تمام چيزايي كه ساختم و از دست دادم نميخوام واقعا پوچ بشه

        پيام شمارو تازه خوندم ولي جمله اخرتون واقعا درسته بايد رها كرد و تا خودش نخواد نميشه

        منو مجبور كرد رها كنم ولي اميدوارم بشينه فكر كنه و برگرده
        چون واقعا احساس ميكنم ديگه كاري نميتونم انجام بدم

      1. قبول دارم واقعا سخته
        چون انقدر دروغ و پنهون كاري دارن كه شايد حتي نهار مرغ خوردن ممكنه بگن ماكاروني خوردن

        ولي واقعا هيچ كدوم از ما نميدونيم در اينده كدوم استرس و اضطراب ممكنه شايد بلايي بدتر از اين رو سر خودمون بياره

        1. سلام
          واقعا جملات اخرتون،خیلی قشنگ بود.
          به شخصه تو مسیر موفقیت و شادی بودم.یه سال قبل از کنکور همه چیز خوب بود.خونواده ، اطرافیان تا دبیرهای مدرسه به عنوان شاگرد اول و ممتاز دبیرستان، یه حساب دیگه روم باز میکردن.فکرم پزشکی بود. یه هو نفهمیدم همه چی رو سرم آوار شد.مبتلا شدم و ترک تحصیل کردم.
          حق با شماست.کسی از آینده اش خبر نداره.
          هیچ چیز نمیتونست جلوم رو بگیره.به جز این مسئله که درگیرش شدم.
          اما همه جا میگن درمان قطعی نداره .اما نمیگن صددرصد. و از هر پزشکی بپرسی میگن قابل کنترله.
          پس خدا بزرگه و من امیدوارم.
          شما هم لطفا رهاش کنید.همونطور که گفتید خلق و خوش ساعتی تغییر میکنه و این نشون از این داره که دارو مصرف نمیکنه…
          امیدوارم که همیشه شاد و موفق باشید😊

      2. سلام.اینطوری نگید لطفا. فرق بین شما و آدم های دوقطبی تو شدت احساسات و خلق و خوشونه.
        من یه ماه پیش خبر ازدواج فردی رو که خیلی دوسش داشتم شنیدم.خودم میدونم با چه چیزی درگیرم.
        جمله ی خودت رو راحت کن ، خیلی سنگینه.
        هر چند که به عنوان یک دوقطبی، به نظرم تشکیل خانواده بزرگترین اشتباهه.پدر من دوقطبی داشت و من نمیدونم باید پدرم رو سرزنش کنم.یا مادرم رو.که رو اشتباهاتش اسم فداکاری می‌گذاره.
        تمام فرصت هام از دست رفت.
        ولی الان میدونم چه چیزیه.شرط اول حل مشکل، پذیرش اون مشکله.

      1. من این اختلال رو دارم بدون اینکه خانواده ام قبول کنن، همیشه میگفتم چمه، همه میگفتن چشه چرا اینجور اونجور، بالاخره جواب تمام خریت و دلسوزی ها و فهمیدم من ی مدت دکتر دارو تجویز کرد خوردم الان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنم ، دیگه ب خودم نرسیدم فقط ی روز حالم عادی بود و عادی بودن رو درک کردم، الان زود ب زود فاز میگیرم و کمی خطرناک شده چون هم ب مرگ هم ب زندگی در ی سطح فکر میکنم خستم خسته

    2. نمیدونم چه سری هست جدا شدن از یار دوقطبی خیلی سخته. شریکش هر خفت و خاری رو تحمل میکنه ک جدا نشه. بعد از اینکه جدا بشی میفهمی چ اشتباهی میکردی داخل اون رابطه بودی

    3. درود ،من خودمم این اختلال رو دارم و از نوع یک که شدیدترین نوعش هست هم دارم ،اما با دارو کنترل شده و هیچگونه مشکلی ندارم و توی این چهار سالی که متوجهش شدم حالم عالیه و بهتر از آدم های معمولی هم هستم (یعنی حالم با خودسازی از خیلی از اطرافیانم بهتره و دارم لذت میبرم از زندگیم ) امیدوارم که این دوست شماهم راه درمان رو پیش بگیره و به زندگی عادی برگرده 🌹

    4. ازش فاصله بگیر اون هیچ وقت نمیتونه برات زندگی بسازه خودش نیاز به کمک داره زندگی با این جور ادما جهنمه ما یکیشو داریم یک خانواده درگیرشیم اونم ۲۵ ساله این وضعمونه اگه از یک ادم با تجربه مشاور میخوای اینو قبول کن میتونی بری با یک دکتر متخصص اعصاب صحبت کنی اونا بهت میگن

    5. فقط بهت میگم ازش فرارکن.وگرنه بعدازدواج در دادگاه بالتماس بایدفرارکنی ازش.احساسات احمقانه روبزارکنار

  21. لطفا تکنیکهای درمان بدون دارو را ارائه بدید ممنونتان میشوم..کسی در روز دچار تحولات خلقی میشه وبهماه وبه هفته طول نمیکشه منظورم ساعت به ساعت دچار تغییرات خلقی میشه چه باید بکنیم .روانپزشک داره قرصهای رهاکین۲۰۰،الانزاپین۵، ولگزوپرام هرشب یکی را مصرف میکنه چکار خانواده براش بکنند خوبه ؟ممنون میشم پاسخ بفرمایید .باتشکر فراوان

    1. سلام علیکم. دارودرمانی و روان درمانی در کنار هم خیلی مؤثره. اگر دوقطبی ، نوع ۱ باشه، واسه تشخیص شیدا، بیمار حداقل باید به مدت یک هفته و در این یک هفته ، علائم شیدا رو هر روز و اغلب طول روز داشته باشه .واسه قطب افسردگی هم ، حداقل دو هفته باید علائم رو داشته باشه.ولی اینطور که میفرمایید ساعت به ساعت،تغییر خلق میده، احتمالا یا بیمار داروهاش رو نمیخوره یا هنوز داروها متناسب با حال ایشون نیست.مرتب باید ویزیت بشن.چون دوقطبی مثل سایر بیماری‌ها نیست و تغییر حالات و خلق و خو ممکنه باعث بشه دوز یا نوع دارو با توجه به نظر پزشک تغییر کنه.پس در درجه اول ویزیت مرتب و این که مطمئن بشید حتما داروهاشون رو مصرف می‌کنند. مورد دوم روان درمانی و اگر امکانش نیست، محیط خانواده خیلی مهمه.
      سه مسئله ی خواب،ورزش و تغذیه رو جدی بگیرید لطفا.
      اختلالات خواب مثل بی خوابی یا پرخوابی ، نشونه ی شروع شیدا یا افسرده میتونه باشه.یه قائده ی کلی اگه بخوام بگم: هر چیزی که واسه ادمهای دیگه مفید باشه واسه دوقطبی خیلی مفیده و هر چیزی که برا اونها بد و مضر باشه واسه دوقطبی خیلی بده مثل استرس و فشار که تشدید کننده است.مطالب زیاد هست.با یه سرچ ساده، میتونید اطلاعاتتون رو بالا ببرید😊
      انشاالله موفق و پیروز باشید.

  22. با سلام
    اقای دکتر من از بچگی بیش فعال بودم و نمیتونستم یکجا بایستم این باعث شد به من ریتالین بدن دقیقا نمیدونم چه مدت، و رفته رفته تو سن پونزده سالگی من دچار بیماری دوقطبی ،وهمچنین توهم های بیش از حد من تا سن بیست سالگی که الانم تحت درمان با داروهای لیتیوم پرونون رهاکین سرترالین
    هستم ایا امیدی برای کامل درمان شدن هست
    چون دیگ خسته شدم و میخام به زندگیم خاطمه بدم ممنون میشم زود جواب بدین
    با تشکر

  23. سلام من هم یه برادر معتاد دوقطبی دارم که زنش بعد از مدتها تحمل بیرونش کزده و سربار ما بایه پدر مادر سلمند بالای ۷۰ شذه.و بسیار دروغگو و دچار توهم خود بزرگ بینی و مرکز جهان خودشو میدنه سن کمی هم نداره بالای۴۵ .پدرم رو تهیدید کره اگه خونه رو نفروشه و بهش پول نده همه مارو میکشه و ازش برمیاد اینکار.هیچ کس رو قبول نداره و دکتر و درمان رو کلاهبرداری و کاسبی میدونه واصلا نمیشه باهاش در مورد رونپزشک حرف زد چون فحاشی میکنه و حمله و بعد شروع به کتک زدن خودش.خیلی عذابمون میده به همه چی دخالت میکنه و به زور باید همه چی خوشایندش باشه.سرحال و سالم هم هست خیلیم بهش خوش میگزره اصلا افکار خودکشی هم نداره.به زودی ما باید از دستش خودکش کنیم تا به ارامش برسیم.هیچ راهی وجود نداره همش مردابه

    1. وای عزیزم دقیقا انگار از زبون من نوشتی بااین تفاوت که من تنهام شماکه زیادین ببرین بهزیستی مهجوریت براش بگیرین که بستری بشه مرده خطرش بدتره دقیقا حرف منو زدی که اینا تا خانواده رو روانی نکنن و نکشن و خیالشون راحت نشه از مرگ ما هیچیشون نمیشه همیشه هم خوش و خرم زندگی میکنن

    2. هیچ کسی مثل خودمون نمیتونه وضعیت مارو درک کنه . واقعا با تمام وجود درکتون میکنم. منم برادرم ۸, ۹ ساله سر قضیه درس و کار و خودزشت بینی و جراحی های زیبایی بیچارمون کرده . همش پدر و مادرمو تهدید می‌کنه باید پول گنده واسم جور کنید و الا میکشمتون. با بدبختی یه مبلغی هرچند اندک واسش جور میکنن با وام و اینا ،میره قمار میکنه در عرض یک ساعت اون پولو به باد میده، بعدم قسطای اون وامو باید بابای بدبختم بده . همش تهدید به مرگ می‌کنه. تهدید به آتش زدن خونه و اینا. از لحاظ جسمی هم هیچ مشکلی نه داره نه پیدا میکنه که چن وقت بیفته گوشه خونه خیالمون راحت باشه. کار که نمیکنه ولی خوشگذرونیش هم از ما سه نفر دیگه تو خونواده با اختلاف خیلی زیاد بیشتره. خوشگذرونی؟! اصن روز خوش که واسه ما نزاشته. دائم جر و بحث و فوش و دعوا . بعضی وقتا بشکن و بریز و ضرب شتم بدنی . بخدا بعضی وقتا حرفاش بوی خون میده، ازشم بعید نیست. اسم دکتر هم نمیشه آورد میگه من سالمم شما روانی اید . خیلی مخصوصا نگران پدر و مادرمم . نه فکری نه جسمی نه مالی امنیت و آرامش نداریم . همش آرزوی مرگ یا واسه خودم یا اون میکنم که بالاخره یه نفر راحت بشه . بدبختمون کرده😖😢

  24. من دوازده ساله متوجه بیماریم شدم اعتیادو تجربه ‌کردم خودکشی کاملو تجربه کردم نظرم این ادم با این بیماری یا باید سازش کنه یا خودکشی کنه که دومی رو نکنه بهتره چون علم در حال پبشرفت بسیار زیادیه به احتمال زیاد درمان این اختلال تا سالهای اینده میاد پس صبر کنید در مواقعی که حالتون بده تصمیمات جدی نگیرید و خودتون رو با ادمای سالم که موفقند مقایسه نکنید خداوند برای ما روزی تایین کرده من به عینه تجربه کردم پس زیاد نگران مسائل مالی نباشید ولی بتلاشتون ادامه بدید

  25. سلام اگر همسرتون روان پریش است یا دو قطبی است اصلا سازش نکنید و در اولین فرصت طلاق بگیرید. مادرم ۳۰ سال با یک روان پریش که صرع هم داشت سازش کرد ولی بی فایده بود. حالا اون روان پریش فوت شده ولی اثرات اون لحظات ترسناک تا آخر عمر با ما هست. حاصل اون ازدواج شده دو تا بچه، خواهرم دوقطبی شدید داره و من همیشه مضطرب و نگران. با چنین افرادی هیچ حال و گذشته و آینده خوبی ندارید. حتما طلاق بگیرید و بچه دار نشوید.

  26. با سلام واحترام من دو نفر بیمار دو قطبی دارم پسرم ۴ساله که داره دارو مصرف می کنه نه تنها نتیجه نگرفته بلکه عوارض دارو هم داشته ودر حال حاضر دارو خاصی مصرف نمیکنه خودش دارو ها رو قطع کرد بارها اقدام به خودکشی کرده بهره هوشی بالایی داره وکارشناسی برنامه نویسه چند روز کار میکنه چند روز اصلا نمیتونه از جاش بلندبشه روی هم رفته وضعیت خوبی اصلا نداریم لطفا راهنمایی کنید

    1. درود بر همگی شب هایی که خوابش نمی بره تا صبح باهاش بیدارم صبح هم سرکار میرم چون کارمند ظهر که بر میگردم باید دوباره همه ی وقت در اختیار باشم مگر چند ساعتی بخوابه کهبه بقیه رسیدگی کنم بسیار بسیار ولخرجی میکنه بسیار صحبت میکنه وووووو

  27. سلام من یک دختر فرزند خوانده دارم ۲۸سابله هست از۴ماهگی من بزرگش کردم و۴ساله که خانوادشو پیدا کرده گاهی عاشق ماس گاهی از چشمهاش نفرت میریزه ومردمک چشمهاش خیلی کوچک میشه دکترهای زیادی بردم همه دوقطبی بودنش رو تایید کردن لاموژین ولیتیوم بهش دادن ولی نمیخوره میگه انرژیم پایین میاد متاسفانه بخاطر صدمه هایی که به من وشوهرم میزنه تصمیم به سکوت وحرف نزدن گرفتیم درحد سلام وشب بخیر خواهش میکنم ما رو راهنمایی کنید چون این دختر ثمره زحمتهای ماس ودوستشداریم فقط بخاطر ارامش ازش دورشدیم تا ناراحتی ایجاد نشه ممنون میشم کمکم کنی

  28. سلام شوهر من الان چن ماه ها هست که دچار بیماری دو قطبی شدن
    گاهی اوقات همش گریه میکنن به گذشته ها فکر میکنن
    کاهش وزن دارن و اصلا حوصله هم ندارن
    گاهی شاد و گاهی غمگین ترینند
    به زندگی امید نداره امیدش رو از دست داده
    از مرگ حرف میزنع
    از زندگی خسته شده

    1. سلام وقت بخیر ببخشید من بیماری دوقطبی خفیف دارم می خواستم گواهیناممو تمدید کنم بیماریمو توی فرم ننوشتم وبه دکتر نگفتم البته من رانندگی می کنم ولی همه جا نرفتم می خواستم بدونم رانندگی با بیماری دوقطبی مشکلی داره نظرتون چیه؟

  29. سلام من شوهرم دو ماه شده چپ کردن و از ماشین افتادن پایین .به سرشون ضربه خورده و الان دچار اختلالات رفتاری شده .به خدا خیلی نزدیک شده همش حرف می زنند و خیلی غیرتی شدن و خورشید رو همیشه نگا میکن و خیلی کم اعصاب شدن و سیگار میکشن …بنظر شما خوب میشن ویکم از این بیماری بهم بگید

    1. عزیزم به نظر من ازش طلاق نگیر ازش چون اگر ازش طلاق بگیرین خیلی باراحت میشه و افسرده میشه حواستون بهش باشه به حرفاش گوش بدید و هرچی میگه به اون گوش بدید ممنونم
      من یکی از فامیل هامون همین طوریه

    2. دو قطبی هست منم نگاه خورشید میکردم و قران میخوندم فکر میکردم امام زمانم اول روانپزشک بعدم خودش باید در مورد بیماریش بخونه

  30. دوقطبی آدمو به هلاکت میرسونه هر وقت یجوره زندگی پرازاسترس داره افکارای بیخودی حرفای اعصاب خوردکن تضطراب بالا عدم مسئولیت پذیری جوگیری تموم نکردن کاراغیرقابل اعتماددرروابط ضعیف النفس
    ترسو بی اراده هیچ کاری ازدستش برنمیاد و…من دوقطبی ام باما ازدواج نکنید حتی عاطفه ی درست حسابی هم نداریم جو میگیره بعدش خاموش میشه خیانتم ممکنه بکنیم

    1. سلام دوست عزیز به نظر من شما فقط دارید از زبون یه بیمار دو قطبی صحبت میکنید وگرنه اگه اطلاعات کامل داشتید اینو نمیگفتید ما بیست ساله با خواهر بیمار دو قطبی و همزمان اسکیزوفرنی تحت درمان زندگی میکنیم شاید گاهی اوقات خلقش شاد یا غمگین بشود اما خیلی با معرفت تر از بقیه آدماست و هیچ وقت حتی به مورچه هم آزارش نمی‌رسه اگه حرفی هم میزنه برا تهدید فقط برا دفاع از خودشونه که احساس خطر می‌کنه وگرنه آسیب نه زده و نه میزنه

  31. سلام یکی از هم‌دانشگاهی های من این مشکلی داره ،خیلی وقته بهم علاقمند شده ،پسر خوبیه ،ولی خودش گفت این مشکلی داره،دوست دارم کنارش بمونم،ولی یه ترس عجیبی دارم

  32. سلام دوست عزیز شما درجایگاهی نیستی که به فکر درمان این شخص باشی بهترین کاری که میکنی باید به حرف پدرتون گوش کنید وکلا رابطه رو تموم کنید

  33. منم جزء این گروه باحالم
    در حالت مانیا رفتارها بسیار متفاوت میشه …
    غیر قابل درک و عجیبه
    من دارو مصرف میکنم
    تو دوران افسردگی شرایط خیلی سخته خیلی
    متاسفانه کسی نمیتونه مارو درک کنه
    باید بدونید که حالت مانیا حالت بسیار خاص و بسیار لذت بخشیه … والبته کمی خطرناک
    اعتماد به نفس بالایی که پیدا میکنی باعث میشه هیچ چیزی رو مانع رسیدن به خواسته ت نبینی و حس میکنی به هر چیزی که بخوای میرسی
    در وجودت یه بیقراری لذت بخش داری
    عاشقی
    شیدایی
    برای من این حالت ها کاملا معنویه
    اصلا جنسی نیست
    ولی عاشق یک نفر میشم تو افکارم
    خیلی واقعی تر از دنیای واقعی
    البته من سعی میکنم کنترلش کنم و کار اشتباهی نکنم
    ما آدم های باهوشی هستیم
    در اوج مانیا به راحتی میتونیم شمارو گیج کنیم و کارمون رو پیش ببریم
    مارو اذیت نکنین
    زیادی به پرو پای ما نپیچین
    اگه این کارو کنید
    اگه دائم کنترلمون کنید
    ماازتون میترسیم
    فرار میکنیم ازتون
    در مورد خرج کردن اصلا از دستم کاملا خارجه …
    توحالت مانیا هیچ کس نمیتونه جلودار ماباشه
    هرکاری که اراده کنیم انجام میدیم
    ما مسائلی رو درک میکنیم که شما درک نمیکنین
    ما از عشق از محبت از زنده بودنمون از آسمون از درخت از خورشید … بیشترین درک رو داریم
    عالم ما عالم ماورائیه
    من هم خودم رو دوست دارم هم برای خودم احترام قائلم و هم به این تفاوت به چشم بد نگاه نمیکنم
    من الان تو دوران افسردگی ام
    بهم خیلی سخت میگذره خیلی زیاد
    ولی خودمو دوست دارم
    من هیچ وقت به خودکشی فکر نمیکنم
    خدای من خیلی مهربونه

    1. سلام سحر جان.
      کلمه به کلمه حرفهات رو با تمام وجودم حس می کنم. خودم هم جزو این گروه به قول تو باحال هستم. ما دوقطبی ها، توی چندتا دنیا همزمان زندگی می کنیم.. توضیح دادنش به آدمای اطرافمون خیلی سخته..
      ولی خب ما انتخاب شدیم که اینطور باشیم.

      1. سحر جان شما داری از حرکات و رفتارت لذت میبری ولی اون بنده خدایی که باهات زندگی میکنه از این همه تصمیمات عجیب و غیر امن در ترس و وحشت هستش و زجر میکشه.
        من شوهرم همین حال شما رو داره و زندگی مون داره از هم میپاشه. خسته شدم ازش بس که واسم اضطراب میسازه.

        1. دقیقیا برای خودشون لذتبخشه ولی اطرافیان به معنای دقیق کلمه نابود میشن باز خوبه برای تو شوهرته میتونی جدا شی ماچی که عضو خانوادمون بیماره هیچجوره نمیشه طلاقش داد

    2. لایک خدایی حرفات قشنگ بودن تو دوران شیدایی بهترین حالو داری سرخوش و پر انرژی میتونی ۱۰۰ تا آدمو دور ناخون کوچیکت بچرخونی .. هرکسیم که زورش بیاد از حرفامون میگه این داره یه چیزی مصرف می‌کنه.. فقط مخت بیشتر کار می‌کنه هرچیزیم اشتباه باشه از هرجای یه حرف منطقی جور می‌کنی میدی تحویل که طرف دهنشو ببنده.. من وقتی تو شیدایی پشت ماشین مشینم قرآنی مثه راننده های رالی رانندگی میکنم هواسم ده برابر جمع میشه .‌‌. ولی امان از افسردگیش که دنیا رو سرم خرابه یه آدمه پژمرده انگار تو یه سیاه چال تنها دارم زندگی میکنم .. هیشکی هم درکم نمیکنه خیلی تنها و دل مرده فقط میفتم زیر پتو .. کاش میشود باهم یه گروه داشته باشیم بیشتر حرف بزنیم ..

  34. سلام من ۱۷سالمه و من کلاس اول ک بودم زیر دست ناپدری بزرگ شدم و شکنجه های منو میکرد ک باحیوون نمیکنه آدم دار میزد منو و…چند ساله دارم دکتر میرم والان بیماری دو قطبی دارم من حتی خانوادمم بهم اهمیت نمیدن تو جمع هاشون منو راه نمیدن ب من ب اندازه ی بقیه اهمیت نمیدن از طرفی همه میگن تو مریضی تو دیوونه ای کی باتوعه روانی میاد تو رابطه با ازدواج کنه هروقت بایکی بحث میکنم سریع بم میگن روانی مریض کی تورو میخواد کاشکی نبودی و.. خیلی دوست دارم خودمو راحت کنم خیلیم تلاش کردم ولی تا دم انجامش میرم بعد میترسم ولی وقتی دوباره یکی بهم میگه مریض روانی روانی بدتر میشم ولی من خودم هیچ وقت ب کسی آسیب نزدم من تحمل دیدن گریه ی کسیو هم ندارم هرکاری میکنم هیچ آدمی اشکش درنیاد .ولی درستش نیست ب ما بگین دیوونه روانی کاشکی نبودی و غیره آدمو از دنیا سرد میکنین لطفا ماروهم مث خودتون بدونین من باهرکی می‌خوام دردو دل کنم ب مسخره میگیرن مجبورم با غریبه دردو دل کنم هرکاری میکنم یکم خالی بشم ولی نمیشم ولی یک هفتس کامل دارم ب خود کشی فکر میکنم خستم دیه از طرفی خانوادم برا درمانم وقت نمیزارن دارم پاسوز اونا میشم من چند سال پیش ی دکتر رفتم بادارو درمان میشدم ولی امروز دکترمو عوض کردم رفتم پیش ی دکتر دیه گفت باید بیمارستان امین بستری بشی اگرم بستری نمیشی چهار روز یک بار بیای پیشم ولی مامانم عوض اینکه منو درک کنه می‌پره ب من میگه چرا هرچی میگه میگی آره میگم خب باید دروغ بگم میگه نه تو کلا خری نمی‌فهمی میگه دکترم نمی‌فهمه چیزیت نی واقعا خسته شدم هیشکی منو نمی‌فهمه هیشکی منو درک نمیکنه دارم میمیرم.ببخشید ولی گفتم شاید یکی اینجا باشه منو درک کنه

    1. سلام . منم مثل خودتم . ۱۹ سالمه . حرفاتو خوندم بغض کردم . انگار زندگی‌مون رو از روی هم کپی کردن . ۱۱ سالم بود که فهمیدم تمایل جنسی‌م با بقیه فرق میکنه . دکترای مختلف میرفتم . یکی بهم میگفت انحراف جنسی داری . یکی میگفت شاید همجنسگرایی . منم تنها راهی که داشتم خوردن قرص و داروهایی بود که اونا بهم میدادن . من آسکشوالم یعنی به هیچ جنسی تمایل ندارم . اما اختلال مهرطلبی هم دارم . یعنی دوست دارم به همه محبت بی‌دلیل کنم و مشکلاتشون رو رفع کنم تا بهم محبت کنن . مغز من از حدود یازده سالگی مهرطلبی رو جایگزین میل جنسیِ نداشتم کرده والان اگه یه مرد هم سن بابام بهم لبخند بزنه تحریک میشم و میرم توی فکر و خیال. چون بابام هیچ وقت محبتش رو بهم نشون نداد . دائم هم به خاطر حرف مردم درمورد حال بدم کتکم میزد . من مثل تو دوقطبی هم هستم . دائم بین سرمستی و افسردگی حالم داغون بود . هیچ کس درکم نمیکرد . هزینه دکتر رو برام اضافی میدونستن. ازبچگی پیش همه انگشت نما شدم .همه منو مسخره میکردن . الان وقتی میرم پیش فامیل ، توی نگاهشون نفرت میبینم . اختلال پانیک هم دارم . یعنی استرس خالص، مطلق، و بی‌دلیل . کسی درکم نمیکنه. بچه بودم خونه فامیل با کنسول بازی میکردیم وقتی میباختم از استرس خودمو خیس میکردم .الان استرس از بازی به کل زندگیم منتقل شده . اگه کسی بهم بخنده داغون میشم . درکل ۸ ساله به دلایل مختلف دارم قرص میخورم . از پاروکستین و فلووکسامین بگیر تا بوپروپیون و آریپیپرازول که مجبور بودم و هستم که مثل نقل و نبات استفاده کنم . الان دیگه حالم از حرف زدن هم بهم میخوره اما این همه برات نوشتم شاید به دردت بخوره و یه ذره آروم شی . خوب میدونم اگه نزدیک ترین آدمات که پدر و مادرت هستن ازت متنفر بشن چه حسی داره . خوب میدونم وقتی داری برای یه غریبه از زندگیت میگی و گدایی محبت میکنی اونم بی توجه میزاره میره چه حسی داره . خوب میدونم اینکه دائم بخوای و نشه چه حسی داره .خوب میدونم اگه مثل حیوون باهات رفتار کنن چه حسی داره . اگه کسی این متن‌رو خوند به چیزی که میخوام بگم توجه کنه : (( برای بچه دار شدن بجز اندام جنسی‌ت ، از عقلت هم استفاده کن . داغون کردن روح یه موجود زنده حق‌الناس حساب میشه . آره جیگر … ))

      1. عزیزم اول با خودت کنار بیا، گرایشت رو بپذیر اسکشوال همجنسگرا یا هر چیز دیگه ای که هستی به خودت مربوطه، به هیچکس ربطی نداره
        سعی کن کار کنی تا از نظر مالی مستقل بشی و از اون خانواده ی سمی بیای بیرون
        برای شادی خودت زندگی کن و به همه ثابت کن که در اینده چه ادم قدرتمندی میشی

    2. سلام
      امیدوارم حالت خوب باشه – حتما یه روزی یکی تو رو پیدا میکنه و میفهمه چقدر ارزشمندی … من‌الان یکی رو دارم که مشکل شما و بقیه ی دوستانی که کامنت گذاشتن رو داره و من عاشقشم نگران نباش عشق معجزه س منتظر معجزه باش

    3. دوست عزیزم منم دوقطبی شدید داشتم ازدست خانوادم خیلی کتک خوردم وزجرکشیدم اما هم رواندرمانی پویشی بهم کمک کرد هم فرادرمانی عرفان حلقه که البته باید جای معتبر ودرست باشه
      بعدشم امید وتوکل بخدا

      1. سلام
        فرادرمانی عرفان حلقه یک انحراف دردین هست مواظب باشین اونا انسان رو به خودشون دعوت می کنن نه خدا

    4. سلام هموطن عزیز من به شما ایمان دارم شماها بهترین نوع انسانی اگر می خواهی از دارو و حرف نیشدار مردم و خانواده است فقط یک شغل برای خودت انتخاب که دوست داری و ایجاد کن برو بحرش تمام به هیچ کس نیاز نداری با افرادی صحبت کنی درک نمی شوند

  35. با سلام و خسته نباشید
    من یک برادر ۳۷ ساله دارم که بیماری دوقطبی داره و چند سالی هم اعتیاد پیدا کرد و قرص هاشو مصرف نکرد الان تقریبا ۳ سال هست ک قرص هاشو میخوره اما دوباره احساس میکنم مواد مصرف میکنه،سوالم اینه که ما از طریق قانونی نمیتونیم ایشون رو برای همیشه تو آسایشگاه روانی بستری کنیم؟ممنون میشم که جواب بدید

    1. الهی بمیرم برات کاملا درکت میکنم وضعیت ماهم دقیقا همینه باز خوبه برای شما پسره برای ماکه دختره و تو این جامعه …. خانوادمونو کامل نابود کرد بله میتونین مهجوریت بگیرین ببرینش بهزیستی براش کمیسیون پزشکی بذارن و مهجوریت و بستری بهش بدن ولش کن توهم زندگیتو مثل من براش نابود نکن

  36. سلاملطفا آقای دکتر من نیاز به مشاوره دارم من ۱۲ ساله با شوهرم که دوقطبی هست زندگی می کنم دوساله داروهایش را نمی خوره ومن بچه دارم دیگه تاقتم تموم شده همه پناه رفتار ازش دیده بودم که الان چند ماه به من خیانت می کنه اوایل نمی دونستم شک می کردم ولی چون زیاد کار می کرد خیلی ابراز علاقه می کرد احتمال نمی دادم که خیانت کنه چند روزه فهمیدم و خودش احتراف کرده که با چندین نفر بودم پشیمون ومن که می دونستم که علائمی از مریضیشه سخت بود ولی بخشیدم شب قول داد گریه کرد که ازش جدا نشم دیگه نمی کنه فردا بعدازظهر باز خیانت کرده بود که من از پیامها فهمیدم وقتی گفتم گفت ببخشید من فکر کردم تو هنوز بامن قهری ومن بایکی دیگه رابطه ب قرار کردم من نمی دونم بااین وضع چکار کنم لطفا دکتر کمکم کن

    1. اصلا این جوری نیست بیمار دوقطبی اگه درمان بشه و تحت کنترل باشه میتونه ازدواج کنه مگه چیش کمتر از بقیه اس

      1. برای همیشه که درمان نمی شوند مگر این که همیشه دارو بخورند اگه نخورند دوباره برایشون عد می کنه وچون هر گز خودشون و بیمار نمی توانند قانع کردنشون که دوبار دارو بخورند سخت

          1. معلومه خودت حس بدی به خودت نداری تازه کلی هم از ازار دیگران لذت میبری منتهی دیگران نابود میشن اینقدر باخودت حال نکن و داروتو مصرف کن حتما خواهش میکنم

        1. خدا حفظتون کنه وحال دلتون خوب بشه.نگران نباشید خدا حواسش بشماها هست ونگاه ویژه بهتون میندازه.هرکه در این درگه مقربتر است جام بلا بیشترش می دهند

    2. سلام من این مشکلو ندارم ولی کاش شما هم اینطوری نظر نمیدادید.همه ادما حق حیات دارن همه ی ما به نوعی مشکلاتی داریم حق نداریم به کسی انگ بزنیم ومواخذه کنیم.دوستان عزیزم از ته دل براتون دعا میکنم حالتون خوب بشه.منم یک همچین بیماری تو زندگیم هست که همه ی دنیامه وهرکاری ازم بربیاد براش انجام میدم

      1. چون بااینا زندگی نکردی نمیتونی درک کنی چقدر نابودت میکنن مگر از نوع خفیفش باشه و داروهاشو مصرف کنه تا بشه تحملش کرد واقعا از عهده تحمل ادمیزاد خارجه زندگی کردن با دوقطبی

  37. سلام
    با دختری۴ساله هستم و مشکل افسردگی داره ..اون اوایل داشت و خانوادش بردنش پیش پزشک و بعد یه مدت خودش بهتر شد ..الان دوباره همینجور شده..خواهشا کمکم کنین چیکار براش بکنم که از این فکر و خیال دورش کنم..با خانوادشم حرف زدم ولی میدونم که از اونا کمکی بر نمیاد و به دست خودم باید حل شه..طوری شده که بهم میگه برو دیگه نباش ولی نباید تنهاش بزارم تو این حال و بدتر میشع حتی..خواهش میکنم کمکم کنین..

    1. من دخترم نوجوان دو قطبی رواندرمان میشه ولی چند بار از خونه فرار کرده بااینکه روان پزشک از خطراتی که در کمینشه خیلی گفته ولی بازهم دنبال جنس مخالف فرار از خونه خسته شدم راهنمایم کنید

  38. منم دوازده سال با بیمار دو قطبی زندگی می کنم واقعا زندگی باهاش سخت ،ی بچه هم دارم نمی دونم چیکار کنم ،اگه جدا بشم بچم چی میشه ،خودم شاغل نیستم و خانواده هم حمایت نمیکنه

  39. من یه دختر ۱۹ ساله هستم و بیماری دو قطبی دارم و حتی خودمم نمیتونم رفتار خودم تحمل کنم اون بیمار واقعا نیاز به کمک داره من بعد ۷ سال تحمل کردن این وضع الان میخام خودکشی کنم و خلاص شم از این پراکندگی زهنی

    1. سپیده خانوم مطمعنن من نمیتونم شمارو درک کنم چون باید بسوزم که معنی سوختنو بفهمم ولی خواهر با توکل بیشتر واراده ی قویتر ومراجعات منظم به دکتر وپیدا کردن سیکل بهتر متناسب با این بیماری میتونید زندگیتونو معنا ومفهوم ببخشید.

  40. سلام وقت بخیر
    من دو ماه هست که با آقایی آشنا شدم که احساس میکنم دو قطبی هستن
    ایشون خودشون به من گفتن که خیلی احساساتی هستن و هر لحظه یه جوری هستن و از زندگی لذت نبردن ، بعد فوت مادرشون به خودکشی فکر می کردن، عکس دوستم که نشون دادم بهش زل زدن و به خانمی که پیشم نشسته بود برای چند لحظه خیره شد، احساس کردم قبلا رابطه جنسی داشتن ولی ایشون گفتن که قصدشون ازدواج هست و اگر پسری قصد ازدواج داشته باشه همه کارای بد کنار میذاره ، ایشون به خاطر من الان از ازدواج منصرف شدن چون فک میکنن من تو زندگی با ایشون اذیت میشم، من خیلی دوست دارم کمکش کنم به نظرتون درمان کامل دارن؟
    ایشون خیلی موجه به نظر میرسن و حتی در بدترین شرایط هم سعی می کردن آروم باشن

    1. سلام
      من،همسرم این بیماری را دارن وزندگی با این جور افراد به تمام معنا وبا تمام وجود سخت هست ،حتما حتما اگر ازدواج نکردین، حتما حتما خود را از این وابستگی رها کنید و حتما این رابطه را خاتمه بدین
      چون زندگی با این افراد سرتاسر رنج و غم و اندوه هست واینکه هر لحظه باید با ترس ودلهره زندگی کنید که مبادا به شما یا فرزندانتان آسیبی برسانند
      شما لیاقت زندگی بهتر را دارین

  41. سلام
    من با کسی که میخوام ازدواج کنم به مشکل برخوردم بخاطر دو قطبی بودنش . اغلب وقت ها باهام بد رفتاری می‌کنه خیلی بهم شک داره
    خودش میدونه تاحالا رابطه ی جنسی نداشتم ولی بهم میگه تو با صمیمی ترین دوست من رابطه ی جنسی داشتی
    من چجور میتونم باهات تشکیل خونواده بدم
    از طرفی هم دوسم داره و دوسش دارم
    ولی بابام که قبلا موافق بود وقتی بیماریش رو فهمید سرسختانه مخالفت میکنه میگه بدرد تو نمیخوره آخر سر میکشه تورو
    چیکار کنم من ؟
    راهی برای درمانش هست؟
    لطفا کمک کنید خیلی دوسش دارم خیلی برام مهمه

    1. ازدواج نکن
      من چندین سال هست که با یه بیمار دوقطبی زندگی میکنم
      اصلا قابل تحمل نیستن
      نه خرج کردن
      نه حرف زدن
      نه حرکات و رفتار شون
      خودت رو گرفتار نکن

  42. سلام آقای دکتر محبت میکنید به سوال من جواب بدید، یکسال پیش دستای داداشم که داشت با بنزین یه قطعه ماشین رو میشست آتیش گرفت ۴۰ روز بعد از اون قضیه فهمیدیدم مبتلا به بیماری دو قطبی شده بستری کردیم این بیماری تو خانواده ما ارثی نیست اصلا قرص کلونازپام و یه قرص وسواس و قرصی برای هزیان گویی و یه قرصی برای جلوگیری از تشنج یادم نیست اسماشون تقریبا یکسال تحت نظر پزشک بودن ت کمتر کرد قرصاشو دکتر تا نصف قرص بخوره دیگه ادامه نداد الان من گاها میبینم ک به بعضی افرا بدبینه به بعضی چیزا وسواس داره، آقای دکتر احتمال داره بیماری ایشون دوباره عود کنه ؟ تحت چه شرایطی بیماری ایشون عود میکنه ؟ ایشون میتونن ازدواج موفق داشته باشن ؟ یا اینکه میتونن شغل رانندگی کامیون انتخاب کنن عود نکنه بیماریش

  43. سلام اگر می شه درمورید دوقطبی های که دارومثل لتیوم مصرف مکنندهم توضیح دهیددوسال است زیرنظردوکتور بوده اما منصفانه مادرش بهش دارو نمی‌دهد رفته ازدوعانویس دوعا گرفته میگه خوب میشه لطفارهنمائ کنید

    1. برو دو دستی بزن تو سر مادرش و بهش بگو لیتیوم شوخی نیست اگه یه بار بخوره و یه بار نخوره آسیب بیشتری میبینه . حتما باید درمان رو ادامه بده اگه واقعا دوقطبیه . لیتیوم رو معمولا با داروهای دیگه مثل آریپیپرازول و ریسپریدون و بوپروپیون میخورن وگرنه تنهایی ضررش بیشتر از آسیبش میشه . از اعتبار روانپزشک هم مطمئن بشید چون نمیشه مغز یه آدم رو دست هر کسی سپرد و به بازیچه گرفت . به مادرش حق‌الناس رو یادآوری کن . واقعا راست میگن که دشمن دانا بهتر از دوست نادانه

  44. سلام خسته نباشید .
    خواهر بنده ۱۷ سالشه و متاسفانه دچار تغییرات سریع خلق خوی اخلاق هستش به طوری که حتی این تغییرات سریع میتونه در دقیقه یا لحظه رخ بده که اصلا ۵ دقیقه بعدش هم قابل پیش بینی نیست و یا ممکنه در هفته رخ بده یک هفته عالی باشه یک هفته افسرده اصلا موج ثابتی نداره متاسفانه .
    زمانی که خوشحاله حالت نرمال داره و شاده ولی یک دفعه ۵ دقیقه بعد حالت افسردگی میگیره و خودشو منزوی میکنه تا جایی که حتی کلا روابط اجتماعیش رو قطع میکنه و گوشیشو خاموش میکنه . یخورده پرخاشگر میشه ولی ارومه بازم .
    میتونه از علایم دو قطبی باشه دکتر ؟

  45. سلام جناب اقای دکتر ، مادر من بیماری دو قطبی دارد و با وجود مصرف دارو خیلی زود به زود دوباره عود میکنه بیماریش داروی لیتیوم ۳۰۰روزی یکی میخوره و رهاکین ۵۰۰هم یدونه .الان حدود پنج ساله که اینجوری شده اوایل همه دکترا میگفتن افسرده گیه و دارو های افسردگی میدادن و گفتن دو قطبیه .اوایل مثلا سالی یک بار یا دو سال یک بار بیماری عود میکرد ولی الان یک یا نهایتا دو ماه خوبه و بعدش به مدت یک ماه به شددت افسرده میشه.مادرم ۴۵سالشه و وقتی بیماریش عود میکنه به همراه لینیم و رهاکین قرص ترانکوئپین و کلوزپام هم میخوره ،اقای دکتر لطفا راهنمایی کنید چیکار کنیم که دیر به دیر بیمارش عود کنه

  46. سلام من به پسری علاقه دارم ک اختلال دو قطبی داره. ایشون نمیخاد کمکش کنم و کنارش باشم با اینکه خیلی به کمک نیاز داره. چون میترسه بهم وابسته بشه. و خانوادش مخالف ازدواج ما هستند.
    چطور میتونم کمکش کنم ؟ فکر رها کردنش واقعا عذابم میکنه چون از ته دلم بهش اهمیت میدم. ممنون میشم راهنمایی کنید.

    1. سلام از روی احساسات برخورد نکن چون زندگی با همچین آدمی خیلی سخته مادر منم بیماری دو قطبی داره بیست روز خوبه بیست روز حالش بده و نیاز به مراقبت شدید داره و من زندگی متاهلیم درگیر شده چون نمیتونم مادرمو ولش کنم باید برم مراقبش باشم تو این دوره کنارش باشم

      1. عزیزم جلوی احساساتتو بگیر چون یک عمر پشیمون می شی وگه بچه دار بشی ژنش روی بچه اسر می زار اگه اسر هم نزاره زندگیش خوبی نخواهد داشت من همسرم دوقطبی هست واز زندگی قبلیش یه پسر داره که سه بار تو تیمارستان بستری کردند و خوب نمی شه من دخترم ۱۲ ساله دارم همش گریه می کنه چرا بابای من مثل بقیه باباها نیست بخدا زندگی با این مریض ها خیلی سخته اصلا نمی شه بعنوان یه مردبهشون تکیه کرد لطفا از تجربه های ما استفاده کن

    2. عزیزم هیچوقت اینکارونکن اینجور افرادی به شددددد بهت ضربه میزنن فقط دوری کن پدرخودم دوقطبیه میدونم بودن بااین افراد چقدر زجر اوره

    3. سلام
      اصلا این اشتباه رو نکن
      من ۱۷ سال با یه آدم دو قطبی زندگی کردم آخرشم با تمام علاقه ای که داشتم ترکش کردم و طلاق گرفتم …اولش انرژی داری یواش یواش از پا می افتی و خودت میشی مثل اون …احمقی نکن تو رو خدا

      1. دختر چرا اینقدر بی فکری،من بیست سال از عمرم رفت،تمام و کمال پرستار همسرم بودم آخرش هیچی،خیلیییییی
        سخت با چنین کسی زندگی کنی،این اواخر دیگه واقعا حالش بدتر شده بود،الان در مراحل طلاق هستم با دوتا بچه
        از رو احساس تصمیم نگیر که آخرش خودتم دچار بیماری روحی روانی میشی
        اکیدا این کار رو انجام نده

    4. باهاش ازدواج نکن چون عمری باید توی جهنم زندگی بایک بیماردوقطبی بسوزی وروزی هزاربارآرزوی مرگ کنی مثل من که ۱۵ساله همسرهمچین بیماری هستم

    5. سلام عزیزم،من همسرم مشکل دو قطبی داره،الان ۲۰ساله با هم زندگی میکنیم،شکر خدا ۳تا بچه هم داریم،اینو خواهرانه بهت میگم،باید عاشقش باشی،تا بتونی دوام بیاری،اگر زیر نظر دکتر متخصص اعصاب و روان باشه ومرتب دکترشو بره ،مشکل خاصی پیش نمیاد ولی،سختیهای خودشم داره،،،فقط باید عاشقش باشی

      1. سلام عزیزم منم باهمسرم باعشق ازدواج کردیم امامتوجه شدم اختلال دو قطبی داره و الان ن دارو میخوره ن دکتره میاد حرکاتی بد و خطرناکی داره نمیدونم چطور متقاعدش کنم ک دارو بخوره لطفا کمکم کنید

  47. سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان بنده مدتیه که به شدت وابسته خانوادم شدم جوری که احساس گناه میکنم میرم بیرون هیچ کاری تمرکز ندارم انجام بدم دل نازک شدم دلم برای خانوادم میسوزه افکار خودکشی دارم ولی دوست ندارم خودمو بکشم ولی تحمل این شرایطم ندارم از زندگی لذت نمیبرم دکترم رفتم تشخیص دادن دوقطبی فاز افسردگی بالا الانم قرص میخورم خیلی به خودمم میگم درست میشه همیشه اینجوری نمیمونه ولی نمیدونم چرا دائم ناراحت میشم

  48. سلام. من قبلا بسیار غمگین، شکاک، کینه ای بودم و چیزهای بی ربط رو به هم ربط میدادم و خیلی به مرگ یا حتی خودکشی فکر میکردم. فکر و خیالای عجیب زیادی داشتم. حتی یک بار کاملا دیوانه شدم و شروع کردم به هزیون گفتن که دکترا گفتن بخاطر عفونت سرت یا دوقطبی یا … بوده. پیش روانشناس و مشاور رفتم. و چند تا قرص عوض کردم. الانزاپین آخرین داروم بود. علاوه بر دارو درمانی و روان درمانی، شروع به کتاب خوندن، یادگیری انگلیسی، داستان صوتی گوش کردن و … کردم. با اجازه روانشناس مصرف داروم رو کم و کمتر کردم. با قرص نصف کن. تا اینکه روزی یک چهارم قرص میخوردم. بعد از مدتی تونستم هر روز همراه پدرم برم سر کار (کارگری) و این کار کردن خیلی بهم کمک کرد تا خوب بشم. الان حدود ۵ ماهه که حالم خوب شده و پیش روانشناس و مشاور نمیرم. خونواده، غذا، ورزش، مطالعه و یادگیری و خواب خوب در شب هم تأثیر داره. من خواستم و خوب شدم، شما هم اگر بخواید، میتونید خوب بشید.

  49. سلام اقای دکتر .شوهر من رفتارهای هیجانی زیاد از خودش نشون میده حدود دو سال هست ازدواج کردیم نسبت به کارهایی که من انحام میدم برخلاف میل و نظر ش باشه عکس العمل های ناگهانی نشون میده .اوایل ازدواج چندین بار با کمربند منو زد من خودم ادم ارومی هستم خیلی رفتار تندی ندارم نمیدونستم چرا انقدر تغییر رفتار میده .بعدا فهمیدم ویتامین دی اش بسیار پایینه که الان مصرف میکنه و بهتره ولی باز هم هفته ای یکی دوبار بحث میکنیم به من بیشتر اوقات دستوری صحبت میکنه و گاهی که عصبانی میشه توی گوشم میزنه .فکر نمیکنم قبول کنه که برای درمان مشاوره بره .دوروز پیش بیرون بودم گفتم بیا پارک منم نزدیک اونجاهستم اومد روی صندلی نشستیم حال و احوال کردم و یکی دوبار پرسیدم چه خبر گفت چرا چندبار میپرسی چه خبر و دعوامون شد پا شد رفت .فکر کردم تو پارکه ولی رفته بود. زنگ زدم باهم بحث کردم گفتم کدوم مردی زنش رو تو پارک میزاره و میره گفت نزدیک خونه ام.من هم رفتم با تاکسی .شب بود .تو خونه ارامش داشت و میخواست بحث تموم بشه.من نمیدونم این ادم دوقطبی هست یا نه ? بدون دارو کاری میشه انجام داد? هیچوقت خودش رو مقصر نمیدونه که من بخوام ببرمشم روان پزشک.داروی گیاهی یا ارام بخش چطور ? کلا ادم ارومی نیست ما رابطه زناشویی داریم ولی چون خوابش خیلی سبکه من جدا میخوابم .اصلا حس خوبی ندارم چون همیشه بحث وجود داره

  50. سلام ، من چند ماهه با مردی ازدواج کردم که زن اولش دو قطبی داشت وقرص کلوزاپین و یه قرص دیگه مصرف میکرد از اون یه پس ۱۴ ساله داره و پسرش با ما زندگی میکنه، یه سری حر کات ونگاهایی داره و خیلی علاقه به جنس مخالف داره و کلا کاراش کنترل نداره خیلی گیج هواسه تمرکز نداره ، یموقع انرژی و هیجان زیادی داره ، و بیشتر رو اعصاب راه میره میخام بدونم این از لحاظ ژنتیکی باشه به پسرش منتقل شده یا نه لطفا پاسخ دهید

  51. سلام اقای دکتر
    من پدرم بابت شوکی ک بهشون وارد شد یک دفعه دچار توهم شد طوری که فکر می کرد میخوان بکشنش و بهش سم دادن
    رفته رفته هی توهمات شون بشتر شد طوری ک حرف های خیلی بدی می زد
    و مدت ۱ ماه بیمارستان بودن
    پدرم خیلی ادم شوخی بودن اما حالا کاملا ساکت و ناراحت هست و این خیلی عذاب مون میده
    خیلی شکاک شده
    لطفا خواهش میکنم بهم بگید ک خوب میشن یا نه
    پدرم حدود ۵ سال قبل سابقه افسردگی داشتند اما خیلی خفیف بود

      1. سلام اقای دکتر براشون ۲ سری دارو تجویز شد ولی هیچ تاثیر نداشت روی بابام فقط حالش رو بدتر می کرد
        الان هیچ داروی مصرف نمی کنه اگه دارو بخور دوباره جنجال ب پا می کنه

  52. سلام من دخترم و ۱۵ سالمه
    شک دارم که شاید دوقطبی باشم و مادرم هم بهش مبتلا بوده
    یه بار خوشحالم یه بار ناراحت و زود مود و حالم تغییر میکنه .. پرخاشگر میشم و زود عصبانی میشم و به اطرافیانم گیر میدم ولی مثلا ۵ دقیقه بعدش پشیمون میشم و باهاشون خوب رفتار میکنم و این فرایند هی تکرار میشه
    امکانش هست که واقعا باشم ؟

    1. من ۱۵ سالمه خیلی وقته این مشکل دارم و واقعا آزار دهندس دلم میخواد بعضی وقتا خودمو بکشم هیچ کس از این موضوع خبر نداره

  53. با سلام من پدرم بیماری دو قطبی داره و با اینکه می‌دونه اما به پزشک نراجعه نمی‌کنه و خوی لجوج داره، می‌شه راهنمایی بکنید، زود عصبی می‌شه سر مسائل جزی وسیله پرت می‌کنه و به سمت ادم حمله ور می‌شه کاملا معلومه اراده دست خودش نیست اما واقعا دیگه تحملش سخت شده

  54. سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما
    پدر من حشیش مصرف میکردن و الان ترک کردن ولی الان توهم میزنن و میگن من به خدا نزدیکم و با خدا درارتباطم
    اقای دکتر میشه لطفا بگید مریضیشون چیه؟
    و اینکه ایا پزشک خوب در ساری میشناسید؟

    1. درود بر شما دوست عزیز، باید بررسی بیشتری درباره مشکل شون انجام بشه اما با این علایمی که گفتید حتما به روانپزشک مراجعه کنید.

    2. آقای دکتر سلام
      من حدود ۷ سال هست که ازدواج کردم و از ابتدای ازدواج احساس میکردم با دونفر زندگی میکنم. مثلا صبح عادی با هم قرار میزاریم کاری انجام بدیم یا جایی بریم ولی بعد از ظهر با پرخاشگری و ایراد گرفتن کلا میزنه زیرش…بعضی وقتا اینقدر پرخاشگر میشه و گاهی چیزی پرتاب میکنه یا کتک میزنه و من نمیدونم چیکار کنم حتی متوجه بچه ۱۱ ماهه من نیست خیلی اوقات و وقتی میخام ارومش کنم ناخودگاه دستشو میگیرم کبود میشه و بد از بدتر
      حتی گاهی ارومه و باهاش درد و دل میکنم ولی اون شخصیتش که میشه بخاطر همون درد و دل ها من و تحقیر میکنه و از گفتن هیچ ناسزا و بی ادبی ای پروا نمیکنه
      هیچ موقع حتی تو حالت های آرومش نمیتونم ازش انتقاد کنم و به یک فرد کاملا ساکت و فقط تایید کننده تبدیل شدم. هر کاری میکنم راضی نیست. برای مثال خرید کادو دو حالت بیشتر نداره اگر بخرم میگه تو میخوای من و خر کنی و بی شخصیتی اگر نگیرم میگه بی تفاوت و بی لیاقتی
      همه راهها رو امتحان کردم و هیچ راهی به ذهنم نمیرسه…با خانواده خودم اصلا نمیتونم صحبت کنم چون فایده ای نداره با خانواده خودش هم بخوام صحبت کنم از چشم من میبینن و میگن با تو ازدواج کرد سالم بود. ولی از همون روز اول عقدمون روزی چند بار تغییر حالت داشت. هر کاری بگید میکنم تا حالش خوب بشه

    1. درود بر شما دوست عزیز بستگی به شدت و نوع مشکل پسرتون داره ، بعد از جلسه اول که بررسی کامل تری روی مشکل ایشون انجام بدم می تونم خدمت تون دقیق تر بگم چه فرایند درمانی بهتره پیگیری بشه

  55. سلام دكتر
    من يه روز حالم خوبه و پر انرژي ام و يه روز كم انرژي…
    بي دليل گريه ميكنم
    احساس افسردگي دارم
    وقتي ميرم بيرون دوست دارم برم خونه و وقتي بيرونم دوست دارم برم خونه
    تصميماتم زود عوض ميشه
    تمايل به خودكشي دارم و سابقه ش رو دارم
    هيچ دوستي ندارم و نميتونم با ديگران ارتباط داشته باشم
    ميل جنسيم زياد شده
    خيلي خيلي به خودكشي فكر ميكنم
    از يه بحث به يه بحث ديگه ميپرم
    ميدونم يه روز خودمو ميكشم و دلم واسه خانوادم نميسوزه….

    1. سلام فرناز عزیز
      در اطرافیان ما فردی مانند مشخصات شما که به بیماری دو قطبی مبتلا هست وجود دارد
      حتما توصیه میکنم به روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید و یادتان باشد زندگی نقاط زیبا و مثبت زیادی دارد و شرایط شما باعث نوع دیدگاه منفی شما هست به زندگی. با خواندن کامنت شما در اینجا بسیار ناراحت و نگران حالتان هستم.

  56. سلام اقای دکتر خسته نباشید
    مامان من ۵۲ سال دارد و بیشتر از ۲۰سال هست که دچار بیماری دوقطبی میباشد و مدت ۱۱سال با دارئ کنترل شد و کاملا طبیعی بود اما مجدد دو سال هست که به حالت گذشته برگشته و اصلا نمیدونیم چرا اا نیاز هست دکرت ش رو تغییر بدیم یا خیر؟یا چه کاری باید انجام بدیم تا به حالت عادی برگردد و دوره مانیکش بسیار طولانی شده

  57. سلام اقای دکتر داداشم ۲ساله بامریضی دوگانه درگیره دوره ی درمان یک ساله رو با داروهای رهاکین ۵۰۰وریسپریدون ۲به اتمام رسوند تادکتر داروهاشو قطع کرد ولی متاسفانه بعد سه ماه علایمش برگش خودشو هکر میدونست بعد دوباره بردیمش بیمارستان بسترش کردی دکترش بهش ۴تا شک عصبی بهش دادنند بعد داروهای جدید بهش داد لارگاتین۱۰۰ الانزاپین ۵وسدیموالپروات۲۰۰بهشدادنند تا چند روز خوب بود ولی دوباره حالاتش برگشت ولی این دفعه فقط عصبی بود فقط دعوامیکرد دوباره بردم بیمارستان این دفعه بهش داروهای لارگاتین۲۵ رهاکین ۵۰۰ ریسپریدون ۲ بی پریدون ۲وکلونازفام بهش میدنند ولی هنوز بهتر نشده دکترش میگه باید شک عصبی بهش بدنند ولی من رضایت ندادم چون از زمان شک قبلی ۲۰ روز نمیگذره ..تو رو خدا کمک کنید .حالا تو بیمارستان بسترییه روز ب روز بدتر میشه..

  58. سلام،وقت خوش.برادری دارم۱۷ساله و نوجوان،سه سال هست که درگیر بیماری دوقطبی شده،تحت درمان هست.اما برادرم بسیار افسرده و بسیار نا امید از زندگیست و آینده خود را خوب نمیبیند،شغلی را بعنوان هدف مورد نظر ندارد.من خواهرش هستم و۱۶سال دارم.برادرم میلی به درس ندارد،دوست و رفیقی ندارد،اصلا بیرون نمیرود،در خانه تمایلش به تنهایی بسیار کم است و با ما صحبت میکنه و میخندیم و دورهم هستیم،اما برادرم بسیار بسیار ناامید هست و تنبل،توی این مدت بسیار وزن اضافه کرده،بسیار کارهایش را به ما وابسته کرده و به من و خواهرم که۲۰سال دارد وابسته شده و ترس از تنهایی دارد.هر چه میگوییم دوستانت را ملاقات کن،در ارتباط باش،به خودت بیشتر برس(وسواس عملی هم دارد)،پیاده روی کن و دوباره مثل قبل کلاس موسیقیت رو ادامه بده هیچ میلی نداره،حتی نمیتونه بیرون از خانه دو قدم راه بره،خجالتی نیست و توی صحبتاش آدم غرق میشه از بس که استعداد داره توی شعر نوشتن و نویسندگی و ذهن بسیار خلاق و باهوشی داره و واقعا به ما ثابت شده اما امان از اینکه دست کم میگیره،واقعا زندگیمون خیلی بد شده،مادر پدرم هیچ کدوم دوقطبی نداشتن.البته مادرم انگار داره ولی من برادرمو دوست دارم چرا اینطور شد؟ما چیکار کنیم؟خیلی خوبیم باهاش فایده نداره،اصلا هم با دختری در رابطه مجازی نیست،پورن نمبینه و معتاد هم نیست.کمکم کنید.

  59. سلام خدا قوت دکتر . ممنون از مطالب مفیدتون . مادر من هم دچار بیماریه مانیک یا همون دو قطبی هست . ولی متاسفانه ما جرات اینکه به دکتر ببریمشو نداریم و اصلا نمی پذیره مریضه .. وقتی بهش شوک وارد میشه دچار این اختلال میشه ‌. . چطور باید به دکتر ببریمش یا باهاش مقابله کنیم .. ممنون میشم پاسخ بدید تشکر

  60. با سلام.پسرم که ۱۲ سالشه، حدودا سه ماه دچار اختلالات دو قطبی شده، چه دارویی براش خوبه، ضمن اینکه همش دوست داره ی نرم افزار را بارها نصب و حذف کنه. اصلا براش گوشی موبایل خوبه، با تشکر

  61. سلام وقت بخیر من برادرم از اوایل کرونا علائم این بیماری دو قطبی و به صورت شدید از خودش نشون داد از خونه بیرون نرفت خیلی مظلوم شد نمیخابید سه روز سه روز بسیار لاغر شده بود وفکر میکرد بیرون بره میخان بکشنش واین ادامه داش که روز ۱ فروردین دست به خودزنی زد توی حموم تمام دست و پاهشو با تیغ زد و میگفت یه سری ادم ریختن سرش و زدنش به مدت یک ماه بستری بود ووقتی بیرون اومد بهتر شده بود فقط داروهاش به شدت خواب اور بود تا اینکه دارو هارو مصرفشو فط کرد به سر کار رفت اما متاسفانه اونجا ماریجوانا مصرف کرد و طی شرایطی دوباره بیماریش عود کرده و الان بیرون نمیره میگه ماشین بده هواپیما بده برق بده ما باید بریم تو غار زندگی کنیم و….. ولی تمام شوخی هاش رفتارهایی که با ما داره خیلی طبیعیه یبار گف من دیوونه ام دیوونه جاش تو خونس واس همین نمیرم بیرون ما نمیدونیم باید چیکار کنیم ایا روش قطعی بدون استفاده دارو برای درمان وجود داره؟

  62. سلام من خواستگاردارم که به مدت دوماه از آشنایی مون میگذره امروز متوجه شدم از سال‌ ۹۳تا به الان بيماري دوقطبی داره و دارو دپاکین مصرف میکنه و تحت درمان پيش یه روان پزشکه خودش میگه حالش کاملا خوبه و هیچ مشکلی برای ازدواج و کار نداره، پسره خوبی ولی یه رفتار های خاصی داره خودم شک کرده بودم وامروز ازش خواستم همه چیز رو بهم بگه، تورو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم، موندم باهاش ادامه بدم يا اگه نه‌ چطوري بهش بکم که ناراحت نشه، میترسم غرورش بشکنه، من خودم‌ یه دختر کاملا احساسی هستم از وقتي که شنیدم داغون شدم، تورو خدا اقای دکتر کمکم کنید چیکار کنم

  63. سلام جناب دکتربهشتیان دخترم۳۰سی سال است به دوقطبی نوع دووبیماری اختلال شخصیتی مبتلاست به قول روان پزشکان بیشتر اختلال شخصیتی است میگویدودپاکینوالانزاپین هوشم رافائل میکند وبه اجبار به ایشان دارو میدهم تلویزیون فقط بهNatur نگاه میکنند تا خدارا درک کنند به قیافه اشخاص بخصوص مردها نگاه نمیکنندزیرا آنها را بد میبینند واگریکربع بیرون بروند عصبانی برمی گردند که هرچه دیدم زشت کنکره بود یا چرا رانندهها به من نگاه نمیکنند دکتر جان من۷۳ سال دارم واقعا جانم بمیرید.چیکار کنم بعدازخدا امیدم به شماست آیا امید معالجهاست راستی دوبار ازدواج نا موفق داشته مادرکرج زندگی میکنیم

    1. درود بر شما دوست عزیز
      فرایند اصلی درمان دخترتون دارو درمانی هست. فقط همون مسیر را پیگیری کنید.

  64. سلام وقت بخیر ببخشید همسرم بعصی وقت خیلی خوب وریلکس هستند وبعصی وقتا هم با همه مشکل دارن و همه از نظر ایشون بد هستن. واقعیتش هیچوقت راضی نمیشن دکتر برن.فقط راصیش کردم دکتر مغزواعصاب ببرم چون شب ها نمیخوابید و این موضوع به دخترمون هم آسیب می زد…. به هرحال بعد از ۹سال زندگی نمی دونم چیکار کنم دیگه طاقتم طاق شده. داروی اس سیتالوپرام ۲۰ روزی یک عدد و آگولیپ ۲۵ هرشب یک عدد مصرف میکنه..‌. رفتاراش قابل پیش بینی نیست و همش دوس داره منو پیش دوستان وفامیل وحتی همکارام تخریب کنه وهمش فش میده از من که گذشت نگران دخترم و اینده اش هستم خواهشا کمکم کنید ممنونم ازتون

  65. سلام آقای دکتر متاسفانه خواهرم تقریبا دوسال وچندماه که به بیماری دوقطبی شدید مبتلا شده که پیش سه تا روانپزشک رفتیم هرسه هم تشخیص دوقطبی دادن .
    تواین چندوفت لیتیوم وریسپریدون مصرف میکنه ولی الان تقریبا پنج شش ماه هستش که دوره شیدایی و افسردگی رو تند هستش تقریبا دوهفته خوب دوهفته بد .
    ایشون متاهل و به شدت علاقه به بچه داره این بیماری خیلی ناراحتش میکنه که نمیزاره بچه دار بشه
    آبا راه بچه دارشدن داره آیا امید به بهبودی بیشتر هست .
    ایشون تحت درمان هستن .

  66. سلام آقای دکتر
    متاسفانه پدر من به این بیماری دوقطبی مبتلاست و هفتاد سال سن دارد بازنشسته اداره برق هستش و ۱۵ سال هستش با این بیماری بدون دارو زندگی میکنه و اصلا دارو ودرمان و قبول نداره و مصرف نمیکنه؟ ماهم نمی تونیم بهش قبولش کنیم .در فاز شیدایی فقط حرفش با تلویزیون و خیلی هم سیاسی هستش پر حرف میشه میخواستم بدونم آقای دکتر تو این سن هم درمان میشه.
    ممنون

    1. درود بر شما دوست عزیز
      بستگی به شدت و علت داره، برخی از انواع اختلال دوقطبی کاملا درمان میشن

  67. سلام دکتر
    خواستم تشکر کنم که دلسوزانه وقت گران بهاتونو در اختیار ما میذارید
    خدا شما رو نگه داره برای ما 💐

  68. سلام ۱۸ سالمه و به اصرار خانوادم تصمیم گرفتم دوباره دوره های روانکاویمو برم ولی روانشناسمو عوض کردم و ایشون گفتن که مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دوم هستم و باید با دارو کنترل بشه ولی خانوادم با مصرف دارو به شدت مخالفن و اعتقاد دارن درمانم دست خودمه و ربطی به دارو نداره آیا این نظریه درسته؟و آیا مصرف نکردن دارو تو نوع دوم این اختلال باعث شدید تر شدنش میشه یا مشکلی ایجاد نمیکنه؟

    1. درود بر شما دوست عزیز
      تا بررسی دقیق تری روی مشکل تون انجام ندم نمی تونم بگم مشکل تون چیه و چه روش درمانی براتون مناسب تره هست

  69. سلام اقای دکتر..من یک مدت افسردگی داشتم وتوی این دوران طوری بودم که یک دقیقه غمگین وناراحت یک دقیقه هم جوری که انگار هیچ مشکلی ندارم و این روند تکرارمیشد پشت سر هم… بعداز مصرف دارو خوب شدم تا ۷سال بعدباز بر اثر استرس و اضطراب باز حالت بیقراری و تشویش و غمگینی و خوشحالی به سراغم اومد باز به دکترمراجعه کردم و تحت درمان هستم الان با اینکه دارو مصرف میکنم یه حالتایی دارم و میترسم که باز همون مدلی بشم… وقتایی که خوبم به خودم امیدواری میدم وقتای غمگینم که انگاردنیابه اخر رسیده… بنظر شما این بیماری ریشه کن میشه؟ حالت دوقطبی من شدید نیست باهاش کنار میام… لطفا راهنمایی کنین خوشحال میشم از شما جوابی بشنوم

    1. درود بر شما دوست عزیز
      باید بررسی دقیق تری روی شدت مشکل تون و علل اون انجام بدم تا بتونم خدمت شما بگم مشکل تون قابل درمان هست یا نه

    2. سلام ببخشید من یه دختر ۱۳ ساله هستم میدونم شاید چیزی که بگم خنده دار باشه اما میخوام بدونم آدما چطور دوقطبی میشن؟! من میترسم یوقت دوقطبی بشم آخه من زیاد انیمه یا حالا همون فیلمای تخیلی میبینم و بعد دوست دارم که خودمو جای بعضی از اون شخصیتا بزارم و بازی کنم و اینکاروهم میکنم😅😂🤦‍♀️بعد این تخیلاتم زیاد شده و همش دوس دارم بازی کنم گفتم نکنه منم دوقطبیم؟
      یا دارم دوقطبی میشم؟!!😂🤦‍♀️💔تروخدا جواب بدین لطفا لطفا من میخوام بدونم اگه واقعا اینکارا بهم آسیب میزنه و برا آیندم بده خیلی زودتر سعی کنم ترکش کنم💔😕اخه دست خودم نیست میبینی مثلا حوصلم سر میره میگم خب پاشم یکم خودمو جا شخصیت موردعلاقم بزارم😕😂🤦‍♀️وگرنه خداروهزار مرتبه شکر مشکل دیگه ای ندارم😂🤦‍♀️

  70. با سلام و روز بخير
    خواهر من دچار بيمارى دوقطبى است و قبلا تحت درمان در ايران و امريكا بوده است .
    ايشان بشدت دچار توهم شده و الان حدود ١٠ ماه است كه تنها به تركيه رفته . فكر مى كنه كه دنبالش هستن و زير نظر نيروهاى امنيتى هست . براى همين دائم همه چى رو كنترل مى كنه و مى گه كه مافيا گفته خودم رو بكشم . از طرفى با هيچيك از خانواده صحبت نمى كنه . در حال حاضر يكى از اشنايان به تركيه رفته و در خانه ايشان است . قرص ها را خودش كم كرده و آنجا هم دكتر رفته و فقط كلونازپام مى خورده كه به دليل عدم اثر بخشى انرا قطع كرده است.همچنين از مابه توصيه پزشك براى تعويض دارو در خواست لورازپام كرد كه ما ٢٠٠ عدد لورازپام يك ميلى گرم
    براش فرستاديم .مى گفت دكتر اونجا بهش گفته كه كلونازپام ديگه براش مؤثر نيست . خواهش مى كنم بفرمائيد ما چه بايد بكنيم و توصيه شما براى ترغيب مراجعه به دكتر و يا هر عملى كه به وى كمك نمايد چيست ؟

  71. سلام اقای دکتر. من بعد ۷ سال زندگی مشترک با همسرم و مصرف قرص های گوناگون طبق تجویز دکترشون،متوجه شدم بیمار دو قطبی هستن.تو این ۷ سال زندگی رو برام جهنم کرده بود و من فقط دنبال دلیلش میگشتم و هیچوقت به نتیجه نمیرسیدم.الان احساس میکنم خودم هم دارم به مرز نابودی نزدیک تر میشم،از طرفی هم نمیخوام تنهاش بزارم ولی احساس میکنم دیگ توان کافی و صبری ک داشته باشم رو ندارم.پیشنهادتون برای این لحظه های سخت چیه

    1. درود بر شما دوست عزیز
      بله متاسفانه زندگی کردن با بیمار دو قطبی سختی های زیادی داره

    2. بنظر من تو که میتونی جداشی خودتو خلاص کن واقعا نابود میکنن ادمو ما محکومیم این مریضارو تحمل کنیم جالب اینه خودشون از حالاتشون لذتم میبرن

  72. سلام خواهرم با من و مادرم همیشه درگیری داره و دعوا،نه بیرون میاد نه با کسی دوست میشه نه با کسی حرف میزنه نه دکتر میاد پدرم هم فوت کرده به همه بدبینه به هیچ کس اعتماد نداره هر کاری میکنم ببرمش دکتر نمیاد میگه چرا میخواین منو از خونه ببرین بیرون چه نقشه ای دارین و…. زندگی رو برای خودش و ما جهنم کرده میشه یه راهکار بدین بهم واقعا خسته شدم از دستش

  73. سلام وقت بخیر،
    خواهر من ۳ سال تحت درمان هست، الان هم تلفنی با دکترش در تماس هست، ولی متوجه شدم موضوع مهمی رو بهشون نگفته ، از ترس اینکه قرصاشو زیاد کنه و‌چاق بشه به دکترش افکار بدی که سراغش میادو نمیگه، یه ماهه که دکترش لیتیوم رو حذف کرده و تو این مدت خواهرم افکار خطرناک برای آسیب زدن به خودش داره، و تازه امروز با اصرار و تلاش من برای همدردی افکارشو بروز داد. من سعی کردم کنارش باشم و بهش بگم مراقبشم ولی واقعا میترسم آسیبی به خودش بزنه، و به خاطر کارم مجبور هستم چند ساعت تنهاش بذارم، پدر و مادرم هم ایران نیستن، موندم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنین چه کاری باید انجام بدم ؟

  74. سلام وقت بخیر،
    خواهر من ۳ سال تحت درمان هست، الان هم با شرایط کرونا فقط تلفنی با دکترش در تماس هست، ولی متوجه شدم موضوع مهمی رو بهشون نگفته ، از ترس اینکه قرصاشو زیاد کنه و‌چاق بشه افکار بدی که سراغش میادو نمیگه، یه ماهه که دکترش لیتیوم رو حذف کرده و تو این مدت خواهرم افکار خطرناک برای آسیب زدن به خودش داره، و تازه امروز با اصرار و تلاش من برای همدردی افکارشو بروز داد. من سعی کردم کنارش باشم و بهش بگم مراقبشم ولی واقعا میترسم آسیبی به خودش بزنه، و به خاطر کارم مجبور هستم چند ساعت تنهاش بذارم، پدر و مادرم هم ایران نیستن، موندم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنین چه کاری باید انجام بدم ؟

    1. درود بر شما دوست عزیز
      نمی دونم قدرت افکار خواهرتون چقدر هست و آیا هذیان و توهم هم داره یا نه
      بهتره حتما خودتون با روانپزشکش صحبت کنید و در صورتی که دارو را براش تغییر دادند پنهانی داروها را بهش بدید

  75. سلام
    خواهر من مبتلا به بیماری دو قطبی هستن و تحت درمان.
    چند روزی هست که انگار حمله بهشون دست داده، اصلا نمیخوابند و حالت عادی ندارن. تا چند روز آینده به دلیل تعطیلی و نبودن دکترشون، به دکترشون دسترسی نداریم. چکار باید بکنیم؟ به اورژانس مراجعه کنیم؟
    داروی انالزاپین مصرف میکنن که دکترشون گفته بود در هنگام بروز علائم دوز دارو رو بالا ببریم

    1. درود بر شما دوست عزیز
      بله در این شرایط به اورژانس مراجعه کنید. تا با یک داروی تزریقی آرومشون کنن

  76. سلام آقای دکتر وقتتون بخیر
    همسر من حالات دو گانه زیاد داره، منو کاملا گیج و.گنگ و مضطرب کرده،، منم افسرده شدم،، بردمش دکتر براش.دپاکین ۵۰۰ نوشت،، آیا مبتلا به دو قطبی بودن هست؟؟ واقعا خسته ام ،، بگید باید چه رفتاری داشته باشم؟

    1. درود بر شما دوست عزیز
      امکانش هست که مبتلا به دوقطبی باشن چون دپاکین یکی از داروهای دوقطبی هست اما باید برای تشخیص دقیق تر بررسی بیشتری بشه

    2. سلام اقای دکتر،خواهرم بیماری دوقطبی دارد.وبیماریش دوره ای هست هرسه سال یکباردچاراختلالات دوقطبی میشود،دراولین باربیماری به روان پزشک مراجعه کردیم یکماه ازدارواستفاده کردوبعدازخوب شدن قطع کردن درباردوم هم به همین شکل بود،امابارسوم مجبورش کردیم داروهارومصرف کند،اگرهمانطورکه دکترش گفته داروهاروادامه بدهدبیماریش تمام میشودیابازهم سه سال بعددچاراختلال خواهدشد؟

      1. درود بر شما دوست عزیز، بستگی به شدت و علایم بیماری خواهرتون داره باید بررسی بیشتری روی مشکل خواهرتون داشته باشم تا بتونم بگم با دارو مشکلشون کاملا درمان میشه یا نه

  77. سلام همسرم دچاربیماری دوقطبی نوع یک میباشد بنده از فحش دادن ومتمدن ودادوبیدادش خسته شدم وبخاطراینکه نمیخوام کاربر طلاق کشیده بشه راهنماييم بکنین اول بخاطراين قبليش وزدن مامورین پنداشتن شغلش خیلی بهش شوک واردشدگان درمان وارداتی روبایدانجام بدم وچه اجسامی روهنگام عصبانيتش بردارم خیلی ميخوام مشاوره ببینم راجب این بیماری باتشکر

  78. سلام اقای دکتر همسر من دو هفته با من خوبه و با خانوادم دو هفته بعد دوباره سعی میکنه فقط با من دعوا کنه و قهر باشه حتی با خانوادم هم یه مدت کوتاه خیلی مهربون و صمیمیه بعدش تا یکی دوماه خود به خود قهر میکنه و قطغ رابطه میکنه گاها هم ازخودکشی حرف میزنه ایا اینا نشانه دو قطبی بودنه گاها انقدر بی ح‌صله هست که فقط خمیازه میکشه و رنگش سیاه میشه و بی حال ممنون میشم راهنماییم کنید

    1. درود بر شما دوست عزیز
      با این نشانه ها نمی شه گفت ایشون مبتلا به دوقطبی هستن باید بررسی های بیشتری انجام بشه

  79. سلام مادرم چند سال پیش به نوع شدید دوقطبی مبتلا شدن و داروی الانزاپین مصرف میکردن
    خیلی وقته که گذاشتن کنار
    الان مدتیه که رفتارای عصبی و پرخاشسون خیلی شده به نوعی که تقریبا هر روز میزنن
    مشکل اینجاست که خودشونم قبول ندارن بیمار هستن
    آقای دکتر توروخدا راهنمایی کنید بعد از ۲۲ سال زندگی مشترک پدرمادرم ممکنه از هم جدا بشن
    اجرتون با خدا

    1. درود بر شما دوست عزیز
      مشکل مادر شما فقط با مصرف دارو قابل درمان هست
      حتما به روانپزشک مراجعه کنید

    1. درود بر شما متاسفانه از همکاران در شهر اصفهان کسی را نمی شناسم که خدمت شما معرفی کنم
      اما اگه اختلال دوقطبی دارید حتما باید به روانپزشک مراجعه کنید.

  80. سلام ۲۵سالمه و بیمار دو قطبی هستم همه علایم را دارم چکار باید کنم کمکم کنم شما را بابولفضل قسم

    1. عزیزم من یه دختر ۲۹ سالم که دوقطبی ام. اما رفتار ایشون به دوقطبی بودن ربطی نداره. خانومایی که از آقا خیلی سنشون بالاتره حسابی رو اون مرد وا نمیکنن.و طرف براشون بی ارزشه. حقیقت اینه که بازیت داده و خوشش میاد یکی انقدر پیگیرشه. دوست دارم افسار یه مردو بگیرن تو دستاشونو بازیشون بدن.حقیقت همینه

  81. سلام و عرض ادب خدمت شما، ببخشید من الان واقعا شرایط بدی دارم و سردرگم هستم و نمیدونم چیکار کنم پسری هستم ۲۲ ساله و عاشق خانمی ۳۳ ساله شدم(ایشون در کشور دیگری زندگی می‌کنند و ملیت آمریکایی دارند) که خب حدودا ۶ ماه هست که رابطه داریم، من قبلا حسم رو بهش گفتم ولی خب ری اکشن نامعلومی از خودشون نشون دادن یعنی وقتی بهش گفتم دوسش دارم و عاشقشم خندید و گفت ما نمیتونیم در یک رابطه عاشقانه باشیم و خب برای من کمی سخت بود ولی قبول کردم ولی خب خودش بیشتر از من پیگیر بود یعنی مثلا تا یه روز پیام نمی‌دادم بهم پیام میداد چه از شبکه های اجتماعی یا خود کنسول که کجام و چیکار میکنم و خب حتی خود من هم بعضی مواقع این کارو میکردم ولی حسشون رو نمیتونستم درک کنم حتی بعضی مواقع حرف اول اسمم رو روی پرفایلشون میگذاشتند و خب برام عجیب بود و بعضی مواقع فکر میکردم که شاید شخص دیگری را دوست دارند و بعد از ۶ ماه رابطه من به دلیل امتحان زبان بازی هارو از کنسول پاک کردم و خب به ایشون هم چیزی نگفتم و وقتی به من گفتن تا برای بازی دوباره جوین بشم گفتم که نمیتونم و بازی هارو پاک کردم خب ایشون هم چیزی نپرسیدند که چرا بازی هارو پاک کردم و منم چیزی نگفتم و بعد از گذشت سه روز متوجه شدم که من رو از لیست دوستانشون حذف کردن و خب من هم زود تصمیم گرفتم و به ایشون گفتم تا من رو بلاک کنن حدودا ۴۰ روز باهم مثلا قهر بودیم و خب من پروفایلشون رو چک کردم و متن یک آهنگ خیلی غمگین رو دیدم که می‌گفت(باورم نمیشه تو را از دست داده ام روح من و…) و من هم غرورم رو شکستم و اشتباهم رو قبول کردم و بهشون پیام دادم و معذرت خواهی کردم ولی ری اکشن نامعلومی(از نظر من) از خودشون نشون دادند و گفتند من ازت ناراحت نیستم و اینکه تو گفتی منو بلاک کن و منم بلاک کردم وخب شاید من اشتباه برداشت کردم و خب بعد، دو تا پیام دیگه دادم(گفتم حس واقعیترو بهم بگو و مثلا چرا کتمان میکنی که از من دلخوری) ولی خب جوابی ندادند، میخوام بدونم اینها ممکنه به اختلال (دوقطبی بودن) مرتبط باشه چون ایشون دارای اختلالات دوقطبی هستند(خودشون گفتند که دوقطبی هستند و نزدیک به ۲ ساله که مشاوره و دارو را قطع کرده اند) و خب باز هم متن ها و آهنگ های غمگین، من دوسشون دارم و میترسم اگر باهاشون برای همیشه قطع ارتباط کنم ممکنه آسیب روحی بدی ببینن چون شاید منو دوست داشته باشن و من نفهمیده باشم و اونوقت عذاب وجدان ولم نمیکنه، از طرفی هم میترسم دوباره معذرت خواهی کنم و خب اصلا جوابم رو ندن و اون‌موقع خیلی داغون میشم چون یکبار همین یک ۱۰ روز پیش اینکارو کردم و خوب پیش نرفت(نمیدونم شاید من درست متوجه نشدم) خواهش میکنم کمکم کنید من نمیخوام ناراحتش کنم فقط نمیدونم الان باید چیکار کنم،با تشکر فراوان

    1. سلام عزیزاینکه که شما به یک بیمار به چشم یک دیوانه نگاه کنید درست نیست من بعد از یک تصادف دچار بیماری دو قطبی شدم دارو مصرف میکنم همسرم هم خیلی اذیت میشه ولی مشکل اینه که بیمار هیچ اختیاری نداره

  82. ااگر می شه در مورد دو قطبی های که دارو مثل لتیوم مصرف می کنند هم توضیح دهید آیا با وجود مصرف دارو لتیوم وکلونازپام این حالات شیدای و افسردگی پیش میاد؟

    آیا فرد دوقطبی دارو مصرف کردنش همیشگی هست؟

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا