۱۱ روش برای کمک به بیمار دوقطبی


ممکن است یکی از نزدیکان شما (همسر، فرزند و …) به اختلال دوقطبی مبتلا باشد و بخواهید به او کمک کنید اما ندانید از کجا باید شروع کنید. شاید از رفتار او نا امید و ناراحت شوید و ندانید که چه واکنشی باید نشان دهید.
با حمایت شما، او شانس درمان بیشتری پیدا می کند. راه های متفاوتی برای کمک به این افراد وجود دارد که در ادامه با ۱۱ مورد از آنها آشنا خواهید شد.
گاهی به صحبت های او فقط گوش کنید
شاید دوست داشته باشید به دیگران بگویید چطور مشکلشان را حل کنند اما گاهی فقط باید شنونده باشید. گاهی عزیزانتان فقط می خواهند به حرفهای شان گوش کنید و نیازی به نظر شما ندارند.
در عوض به آن ها بگویید که همیشه هستید و هر وقت بخواهند می توانند با شما صحبت کنند. شاید همیشه تمایلی به حرف زدن نداشته باشند، اما بودن شما آن ها را دل گرم می کند.
بیمار مبتلا به دوقطبی را به پیگیری درمان تشویق کنید
یادتان باشد که بیماران دوقطبی می توانند زندگی موفق و کاملی داشته باشند. به همسرتان بگویید که این اختلال مشکل بزرگی نیست و می تواند جلوی آن بایستد.
او را تشویق به ادامه روند درمان خود و مراجعه به روانشناس و روانپزشک کنید.
با فرد مبتلا به دوقطبی وقت بگذرانید
با هم به سینما و کافه بروید و در پارک قدم بزنید. ارتباط اجتماعی، مخصوصا در شرایطی که همسرتان افسرده باشد، اهمیت بسیار زیادی دارد. ممکن است او خودش را منزوی کند و مشکلش شدید تر شود.
حتی اگر دعوت شما را رد می کند باز هم تلاش کنید. با این کار متوجه می شود که برایتان مهم است. احتمالا کم کم به تلاشتان واکنش مثبت نشان می دهد و از شما تشکر می کند.
در درمان دوقطبی او شریک شوید
اجازه ندهید عزیزتان به تنهایی فرایند درمان را طی کند. حمایت شما به موفقیت درمان او کمک می کند. به هر شکلی که دوست دارد با او همراهی کنید. می توانید در کار های زیر به او کمک کنید:
- پیدا کردن روانپزشک و روانشناس خوب
- وقت گرفتن و مراجعه به رواندرمانگر
- دنبال کردن برنامه ی درمان
پیشنهاد می کنم این مقاله را هم مطالعه کنید: اختلال دوقطبی چیست؟
او را به مصرف داروهایش تشویق کنید. ممکن است با بهتر شدن و یا به دلیل عوارض جانبی، مصرف دارو را قطع کند. اگر دارو او را اذیت می کند، از روانپزشک بخواهید داروی دیگری را جایگزین کند.
در برابر رفتارهای بیما دوقطبی آرامش خودتان را حفظ کنید
ممکن است همسر شما در طول دوره ی شیدایی، عجیب و وقیحانه رفتار کند و یا در طول افسردگی، حساس و بد اخلاق شود.
یادتان باشد که در این زمان ها او واقعا خودش نیست و نشانه های بیماری باعث بروز رفتارهای نامناسب می شوند. پس آرامش خود را حفظ کنید و به این رفتارها واکنش نشان ندهید.
حواستان به شروع نشانه های دوره شیدایی باشد
گاهی تشخیص نزدیک شدن به دوره ی شیدایی برای همسرتان سخت است. شاید بگوید خوب است اما شما باید مراقب نشانه های اختلال باشید. نشانه های شیدایی شامل موارد زیر است:
- کم خوابیدن
- زیاد و سریع حرف زدن
- انجام دادن کارهای خطرناک مثل رانندگی با سرعت زیاد یا ولخرجی کردن
اگر متوجه نزدیک شدن دوره ی شیدایی شدید، می توانید از روانپزشک برای پیش گیری از شروع دوره کمک بگیرید.
حواس تان به نشانه های شروع دوره ی افسردگی اختلال دوقطبی باشد
با توجه به نشانه های زیر، دوره ی افسردگی را نیز می توانید پیش بینی کنید:
- تمایل کمتر به تعاملات اجتماعی
- مشکلات خواب (مثل بی خوابی یا زیاد خوابیدن)
- بی انرژی بودن
- غمگین و ناراحت بودن
در این شرایط همسرتان را به پیاده روی تشویق کنید. به او کمک کنید به جنبه های مثبت زندگی تمرکز کند. اگر بهتر نشد، با روانپزشک تماس بگیرید.
به بیمار دوقطبی برنامه منظم بدهید.
یک برنامه ی منظم می تواند به ثبات خلقی همسرتان کمک کند. استراحت بسیار مهم است زیرا مختل شدن خواب می تواند آغازگر نشانه ها باشد. او را به خوابیدن و بیدار شدن در ساعات مشخص تشویق کنید.
به کاهش استرس بیمار دوقطبی کمک کنید
عوامل استرس زا مانند از دست دادن شغل می توانند آغازگر نوسانات خلقی باشند. شما نمی توانید عزیزتان را از تمام اتفاقات پر استرس دور کنید اما می توانید برای مقابله با استرس به او کمک کنید.
او را به ورزش کردن تشویق کنید، با هم به کلاس یوگا بروید. این کار به هر دوی شما برای مقابله با چالش های اختلال دوقطبی کمک می کند.
در انجام برخی از کارهای روزمره به او کمک کنید.
حتی کارهای ساده و روزمره هم برای یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی سخت به نظر می رسد. از او بپرسید که چطور می توانید به او کمک کنید. اگر برای خودتان غذا می پزید، برای او هم غذا بپزید و به خانه اش ببرید.
از خودتان نیز مراقبت کنید
حضور یک فرد دوقطبی در زندگی تان می تواند بسیار سخت باشد. ممکن است شما به عنوان مراقب، افسرده یا بیمار شوید. اگر به نیازهای خودتان توجه نکنید، خسته خواهید شد. سعی کنید برای خودتان نیز زمان مشخصی را در نظر بگیرید. نقاشی بکشید، به موسیقی گوش دهید، یا کاری که دوست دارید را انجام دهید. با دوستان خود تفریح کنید و احساس گناه نکنید. اگر حالتان خوب نباشد نمی توانید از عزیزتان مراقبت کنید.
در کلینیک افسردگی و دوقطبی می توانید به سایر مطالب و مقالات مربوط به دوقطبی دسترسی داشته باشید.
پیشنهاد می کنم مطالب زیر را هم مطالعه کنید ...
- افسردگی چیست و چطور درمان می شود؟ + فایل صوتی دکتر بهشتیان
- خودشیفتگی پنهان چیست؟ ۵ نشانه و ۴ راهکار مقابله با آن
- ۱۰ روش برای کنترل سریع حمله پانیک
- تله های زندگی (۱۸ طرحواره ناسازگار) + تست طرحواره آنلاین
- گروه درمانی چیست و چه فوایدی دارد؟
- انواع افسردگی در روانشناسی و علایم هر یک
- طرحواره درمانی چیست ؟
- اختلال شخصیت اسکیزوئید چیست؟
- وسواس فکری-عملی در کودکان
- اضطراب و افسردگی: دو روی یک سکه
امیدوارم کسایی که این بیماری رو دارن
نظرم رو بخونن و بهم کمک کنن
من دوست پسرم با توجه به علایمی که کلی در موردش تحقیق کردم و مطالعه کردم و با ادماس مختلف بحث کردم متوجه شدم دچار اختلال دو قطبی است
علایمش اینطوریه که اومد جلو و این رابطه ارو شروع کرد و بی دلیل هر چند وقت یکبار بدون هیچ مشکلی میخواد تموم کنه این رابطه ارو
بعضی موقع ها میگه من از اول نمیخواستم خودت خواستی ادامه بدی
بعضی موقع ها هم میگه منم دوست دارم و واقعا نبودن تو برام سخته ولی نمیشه باهم باشیم
ما رابطه امون یه رابطه عمیق ه و هم اون منو دوس داره و هم من با تمام مشکلاتی که ازش میدونم دوسش دارم و دوس دارم که باهم ادامه بدیم و ازدواج کنیم
هربار هذیان اینو داره که یه نفر دنبالشه و تعقیبش میکنه
جدیدا هذیان اینو بیان میکنه که اون ادم به برادرش گفته که میخوان بکشنش
هربار میخوام باهاشم صحبت کنم ازم فرار میکنه و منو از همه جا بلاک کرده
هربار من سعی کردم استرس بهش وارد نکنم و هذیان هاشو کنترل کنم ولی داره از خود من هم فرار میکنه
اخرین بار باهم صحبت کردیم گفت باش برگرد ولی مسیولیت همه چی با خودت
و من قبول کردم
ولی دوباره منو از بلاک در نیاورد و ازم فرار میکنه
میدونم مشروب میخوره
چند وقته ویپ کشیدن رو شروع کرده و خیلی زیاد شده
و البته مطمعن نیستم ولی ممکنه تریاک یا ماده مخدر دیگری رو هم استفاده میکنه
لطفا تکنیکهای درمان بدون دارو را ارائه بدید ممنونتان میشوم..کسی در روز دچار تحولات خلقی میشه وبهماه وبه هفته طول نمیکشه منظورم ساعت به ساعت دچار تغییرات خلقی میشه چه باید بکنیم .روانپزشک داره قرصهای رهاکین۲۰۰،الانزاپین۵، ولگزوپرام هرشب یکی را مصرف میکنه چکار خانواده براش بکنند خوبه ؟ممنون میشم پاسخ بفرمایید .باتشکر فراوان
با سلام
اقای دکتر من از بچگی بیش فعال بودم و نمیتونستم یکجا بایستم این باعث شد به من ریتالین بدن دقیقا نمیدونم چه مدت، و رفته رفته تو سن پونزده سالگی من دچار بیماری دوقطبی ،وهمچنین توهم های بیش از حد من تا سن بیست سالگی که الانم تحت درمان با داروهای لیتیوم پرونون رهاکین سرترالین
هستم ایا امیدی برای کامل درمان شدن هست
چون دیگ خسته شدم و میخام به زندگیم خاطمه بدم ممنون میشم زود جواب بدین
با تشکر
سلام من هم یه برادر معتاد دوقطبی دارم که زنش بعد از مدتها تحمل بیرونش کزده و سربار ما بایه پدر مادر سلمند بالای ۷۰ شذه.و بسیار دروغگو و دچار توهم خود بزرگ بینی و مرکز جهان خودشو میدنه سن کمی هم نداره بالای۴۵ .پدرم رو تهیدید کره اگه خونه رو نفروشه و بهش پول نده همه مارو میکشه و ازش برمیاد اینکار.هیچ کس رو قبول نداره و دکتر و درمان رو کلاهبرداری و کاسبی میدونه واصلا نمیشه باهاش در مورد رونپزشک حرف زد چون فحاشی میکنه و حمله و بعد شروع به کتک زدن خودش.خیلی عذابمون میده به همه چی دخالت میکنه و به زور باید همه چی خوشایندش باشه.سرحال و سالم هم هست خیلیم بهش خوش میگزره اصلا افکار خودکشی هم نداره.به زودی ما باید از دستش خودکش کنیم تا به ارامش برسیم.هیچ راهی وجود نداره همش مردابه
وای عزیزم دقیقا انگار از زبون من نوشتی بااین تفاوت که من تنهام شماکه زیادین ببرین بهزیستی مهجوریت براش بگیرین که بستری بشه مرده خطرش بدتره دقیقا حرف منو زدی که اینا تا خانواده رو روانی نکنن و نکشن و خیالشون راحت نشه از مرگ ما هیچیشون نمیشه همیشه هم خوش و خرم زندگی میکنن
خودش متوجه نشه قبلا با روانپزشک هماهنگ بشید وقتی بی تابی میکنه زنگ بزنید ۱۱۰ بیان ببرن بستری کنند
واقعا تحمل این شخصیتاسخته اطرافیاشونودق میدن
من دوازده ساله متوجه بیماریم شدم اعتیادو تجربه کردم خودکشی کاملو تجربه کردم نظرم این ادم با این بیماری یا باید سازش کنه یا خودکشی کنه که دومی رو نکنه بهتره چون علم در حال پبشرفت بسیار زیادیه به احتمال زیاد درمان این اختلال تا سالهای اینده میاد پس صبر کنید در مواقعی که حالتون بده تصمیمات جدی نگیرید و خودتون رو با ادمای سالم که موفقند مقایسه نکنید خداوند برای ما روزی تایین کرده من به عینه تجربه کردم پس زیاد نگران مسائل مالی نباشید ولی بتلاشتون ادامه بدید
سلام اگر همسرتون روان پریش است یا دو قطبی است اصلا سازش نکنید و در اولین فرصت طلاق بگیرید. مادرم ۳۰ سال با یک روان پریش که صرع هم داشت سازش کرد ولی بی فایده بود. حالا اون روان پریش فوت شده ولی اثرات اون لحظات ترسناک تا آخر عمر با ما هست. حاصل اون ازدواج شده دو تا بچه، خواهرم دوقطبی شدید داره و من همیشه مضطرب و نگران. با چنین افرادی هیچ حال و گذشته و آینده خوبی ندارید. حتما طلاق بگیرید و بچه دار نشوید.
با سلام واحترام من دو نفر بیمار دو قطبی دارم پسرم ۴ساله که داره دارو مصرف می کنه نه تنها نتیجه نگرفته بلکه عوارض دارو هم داشته ودر حال حاضر دارو خاصی مصرف نمیکنه خودش دارو ها رو قطع کرد بارها اقدام به خودکشی کرده بهره هوشی بالایی داره وکارشناسی برنامه نویسه چند روز کار میکنه چند روز اصلا نمیتونه از جاش بلندبشه روی هم رفته وضعیت خوبی اصلا نداریم لطفا راهنمایی کنید
درود بر همگی شب هایی که خوابش نمی بره تا صبح باهاش بیدارم صبح هم سرکار میرم چون کارمند ظهر که بر میگردم باید دوباره همه ی وقت در اختیار باشم مگر چند ساعتی بخوابه کهبه بقیه رسیدگی کنم بسیار بسیار ولخرجی میکنه بسیار صحبت میکنه وووووو
فرادرمانی ازعرفان حلقه خیلی موثر ه من تجربه کردم وبهترشدم
سلام من یک دختر فرزند خوانده دارم ۲۸سابله هست از۴ماهگی من بزرگش کردم و۴ساله که خانوادشو پیدا کرده گاهی عاشق ماس گاهی از چشمهاش نفرت میریزه ومردمک چشمهاش خیلی کوچک میشه دکترهای زیادی بردم همه دوقطبی بودنش رو تایید کردن لاموژین ولیتیوم بهش دادن ولی نمیخوره میگه انرژیم پایین میاد متاسفانه بخاطر صدمه هایی که به من وشوهرم میزنه تصمیم به سکوت وحرف نزدن گرفتیم درحد سلام وشب بخیر خواهش میکنم ما رو راهنمایی کنید چون این دختر ثمره زحمتهای ماس ودوستشداریم فقط بخاطر ارامش ازش دورشدیم تا ناراحتی ایجاد نشه ممنون میشم کمکم کنی
سلام شوهر من الان چن ماه ها هست که دچار بیماری دو قطبی شدن
گاهی اوقات همش گریه میکنن به گذشته ها فکر میکنن
کاهش وزن دارن و اصلا حوصله هم ندارن
گاهی شاد و گاهی غمگین ترینند
به زندگی امید نداره امیدش رو از دست داده
از مرگ حرف میزنع
از زندگی خسته شده
سلام وقت بخیر ببخشید من بیماری دوقطبی خفیف دارم می خواستم گواهیناممو تمدید کنم بیماریمو توی فرم ننوشتم وبه دکتر نگفتم البته من رانندگی می کنم ولی همه جا نرفتم می خواستم بدونم رانندگی با بیماری دوقطبی مشکلی داره نظرتون چیه؟
رانندگی خیلی خطرناکه بااین بیماری
سلام من شوهرم دو ماه شده چپ کردن و از ماشین افتادن پایین .به سرشون ضربه خورده و الان دچار اختلالات رفتاری شده .به خدا خیلی نزدیک شده همش حرف می زنند و خیلی غیرتی شدن و خورشید رو همیشه نگا میکن و خیلی کم اعصاب شدن و سیگار میکشن …بنظر شما خوب میشن ویکم از این بیماری بهم بگید
عزیزم به نظر من ازش طلاق نگیر ازش چون اگر ازش طلاق بگیرین خیلی باراحت میشه و افسرده میشه حواستون بهش باشه به حرفاش گوش بدید و هرچی میگه به اون گوش بدید ممنونم
من یکی از فامیل هامون همین طوریه
دو قطبی هست منم نگاه خورشید میکردم و قران میخوندم فکر میکردم امام زمانم اول روانپزشک بعدم خودش باید در مورد بیماریش بخونه
سلام منم دو ماه شده همسرم تصادف کرده دچار این بیماری دو قطبی شده و به خدا نزدیک شده و کم اعصاب چیکار کنیم .