روابط عاطفی و ازدواج

الهه هرا (روانشناسی زنان)

سه الهه آرتمیس، آتنا و هستیا الهه های باکره بودند. سه الهه بعدی یعنی پرسه فونه، دیمیتر و هرا الهه ای آسیب پذیر و نماینده نقش های سنتی زنانه یعنی مادر، دختر و همسر هستند. در ادامه این مطلب از دپارتمان روابط عاطفی و ازدواج مجله دکتر بهشتیان با الهه هرا و ویژگی های خاص آن آشنا میشوید.

این الهه ها رابطه گرا هستند و هویت و سعادت آنها وابسته به داشتن روابط معنادار است. اگر این سه الهه درون یک زن فعال باشد نیرویی که او را به حرکت وا می دارد به جای آنکه پیشرفت و خودمختاری یا تجربه جدید باشد، رابطه است.

هرا (الهه ی ازدواج و برقراری عهد و پیمان زناشویی)

ویژگیهای شخصیتی

افرادی که این کهن الگو در آنها حضور داشته و فعال می باشد، تمایل زیادی به ازدواج و همسرداری و زندگی مشترک دارند به طوری که همه هدف زندگیشان و تعالی خودشان را در کامل شدن به واسطه ازدواج می دانند.

 وفاداری، سیاستمداری، ماندگاری و همینطور حسادت از صفات اصلی این تیپ شخصیتی می باشد. در برابر تحریک حسادت، بسیار شدید واکنش نشان می دهند. می خواهند که از همه مسائل و کارهای همسرشان مطلع باشند.

 اگر همسرشان به جنس مخالف توجه کند، سریع رقیب را از میدان به در می کنند. همیشه حفظ ظاهر می کنند که رابطه من و همسرم بسیار خوب است. اولین شغل خودشان را همسرداری می دانند.

ازدواج برای این زن امری مقدس است زنی که الگوی هرا در شخصیتش غالب است، بدون شوهر یا مردی که متعلق به او باشد، احساس نقص دارد و زمانی که مرد زندگیش راداشته باشد، شاد و شکوفا می شود. در روابط عاطفیش، زنی وفادار و همسری تمام عیار را در میابید. هیچ مردی جرات نزدیک شدن به هرای شوهر دار را ندارد. این زن با ازدواج است که احساس محترم بودن می کند. بسیار دوست دارد که او را به جای نام خودش با نام شوهرش صدا بزنند مثلا بگویند خانم فلانی

عاشق شوهر کردن و خرید جهیزیه و تمام مسائل مربوط به آن هستند. بسیار شیک و خوش پوش هستند، همیشه خودشان را همچون ملکه ای می دانند که با بقیه تعامل می کنند، اداها، حالتها، و تمامی رفتارهای یک ملکه در آنها دیده می شود.
با تقویت هرا در یک زن است که او از روابط گذرا و زنگ تفریحی دست می کشد و به او توانایی متعهد بودن را می دهد.

زن هرایی بسیار انحصارطلب است یعنی شوهرش را فقط برای خودش می خواهد و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی شوهرش را آزاد بگذارد که با هر کسی دوست دارد معاشرت کند و یا اینکه هر جایی که دوست دارد بروند

زن هرایی از اینکه شوهرش مرکز زندگیش باشد، راضی و خشنود است. پس از چندی بر همه اطرافیانش واضح و مبرهن می شود که شوهرش بر هر کس دیگر تقدم دارد. فرزندان زن هرایی نیز این مساله را تشخیص می دهند: بهترینها همیشه برای شوهر نگاه داشته می شود.

پرورش هرا

احتیاج به کهن نمونه هرا برای برخی از زنان در اوایل میانسالی پدیدار می شود، پیش از آن یا زندگی پر از روابط کوتاه مدت بوده و یا تمرکز و حواس متوجه حرفه و اهداف دیگر، به طوری که مساله ازدواج تقدم نداشته است.

تا آن برهه از زندگی یا تمایلات آفرودیتی برای تجربه روابط متعدد، یا میل پرسفون برای فرار از مسؤولیت و تعهد و یا انگیزه های تمرکز هوش و حواس بر اهداف مادی بوده که او را از پیوند زناشویی دور نگاه داشته است.

دوران کودکی

هرای کوچک را می توان در سنین چهار و پنج سالگی دید که مشغول خاله بازی است و در حالی که همبازی خود را به طرف در راهنمایی می کند، می گوید، “تو حالا بابا بشو و برو سر کار”. بعد ادای بزرگترها را در می آورد، آب و جارو می کند، میز غذا را می چیند و در انتظار لحظه باشکوه اوج که همان بازگشت همسر به خانه است، می نشیند.

دوران بلوغ

هرا در سن بلوغ از داشتن دوست پسر خوشحال می شود و آن را به همه نشان می دهد و همه فکرش پیش اوست و دوست دارد فقط در مورد او صحبت کند.

بسیاری از زنان هرایی در سالهای دبیرستان و یا بلافاصله پس از فارغ التحصیلی ازدواج می کنند تا بتوانند هرچه زودتر بازی زناشویی خود را آغاز کنند.

دوران تحصیل

برای هرا ورود به دانشگاه فرصتی برای یافتن شوهر است، نه رسیدن به اهداف مستق

 گاه طوری وانمود می کند که انگار تحصیلات واقعا برایش جدی و مهم بوده است. برای زن هرایی تحصیل علم به خودی خود اهمیت ندارد و شاید صرفا بخشی از مقام و موقعیت اجتماعی او باشد.

شغل و حرفه

برای زن هرایی پیگیری حرفه همچون تحصیلات دانشگاهی جایگاه ثانوی دارد. کار و حرفه بخش اصلی زندگیش را تشکیل نمی دهد.
حضور زنان هرایی در محیط کار فقط برای پیدا کردن شوهر است و اگر مرد دلخواهشان را پیدا کنند، اصراری برای سر کار رفتن ندارند

رابطه با مردان و زنان

از آنجایی که برای زن هرایی ارتباط با جنس مخالف بسیار مهم است، از هر گونه ارتباطی با مردان استقبال کرده و همیشه در جهت جلب توجه آنان رفتار می کند. فقط تا وقتی با زنان ارتباط دارد که مورد مناسبی برای ازدواج پیدا کند، در واقع از ارتباطات دوستانش با مردان برای پیدا کردن مرد مناسب استفاده کرده و بعد از آن ارتباطش را با آنها قطع می کند، چون دوستانش (بخصوص مجردها) را تهدیدی برای رابطه اش می داند.

رابطه با زنان

زن هرایی اهمیت زیادی به دوستی با زنان نمی دهد و اکثرا هم فاقد دوست صمیمی است. ترجیح می دهد با همسرش باشد و در کنار او وقت بگذراند.
اگر هنوز ازدواج نکرده باشد، ملاقات مردان مجرد مهم ترین مساله اوست.

 برای این مقصود گاه با دختران و زنان دیگر همراه می شود، زیرا تنها رفتن به بعضی اماکن شاید مناسب نباشد. اما به محض ایجاد رابطه ای پایدار و یافتن زوج، دیگر اهمیتی به دوستان مجرد نمی دهد و فراموششان می کند.

 پس از ازدواج، همه معاشرتهایش با دوستان مزدوج است. شراکتش با زنان دیگر نیز به ویژه به همسر و شغل او ارتباط دارد.

رابطه با مردان

زن هرایی از همسر خود انتظار دارد که رضایت و خرسندی او را فراهم کرده و آرزوهایش را تحقق بخشد. زن هرایی به سوی مردانی موفق و با کفایت کشش پیدا می کند که البته این موفقیت و لیاقت بسته به طبقات اجتماعی و خانوادگی تعبیرات متفاوتی دارد.

برای زن هرایی مقوله ازدواج و جنسیت یکی است. به این ترتیب او اغلب تا زمان نامزدی و یا ازدواجش باکره باقی می ماند و نیز به خاطر بی تجربگی در این مورد، برای تحریک شدن و به هیجان آمدن کاملا به شوهر وابسته است

. احتمالا اندیشه عشق ورزی از روی وظیفه اولین بار از جانب زنان هرایی پدید آمد. بعید نیست که زنان هرایی در سالهای ابتدایی زناشوییشان هرگز اوج و شور جنسی را تجربه نکنند.

 

ازدواج

زنان هرایی دوست دارند که هر چه زودتر ازدواج کرده و تشکیل زندگی مشترک بدهند و همه تمایلات و رفتارهایشان جهت رضایت و خشنودی همسرشان باشد. عاشق شوهر کردن و خرید جهیزیه و تمام مسائل مربوط به آن هستند.
روز عروسی زن هرایی، مهم ترین روز زندگیش محسوب می شود. در آن روز صاحب نام و هویت جدیدی می شود (او هیچ وقت نام پدری خود را حفظ نمی کند

زن هرایی حتی در دنیای مدرن که زندگیهای غیر زناشویی زن و مرد در آن متداول شده است، شدیدا پایبند سوگند ازدواج است و مراسم عروسی مفصل می خواهد.

 او دوست دارد خبر ازدواجش در همه جا اعلام شود و شکوه و زیبایی یک ملکه را در شب عروسی تجربه کند.

خوشبختی و شادمانی زن هرایی مشروط به سه عامل است: وفاداری شوهر، درجه احترام شوهر به زناشویی و نیز حس قدردانیش از مقام همسری او

فرزندان

زن هرایی معمولا صاحب فرزند می شود، زیرا این کار را جزء وظایف همسری خود و عامل تحکیم روابط با همسرش می داند. اما خودش چندان هم غریزه مادری ندارد

به این ترتیب، اگر زن هرایی در صورت مادر شدن نتواند پیوند مادر-فرزندی ایجاد کند، حس فقدان این عشق و امنیت، فرزندانش را رنج می دهد. برای زن هرایی فرزند در درجه دوم اهمیت قرار دارد و در برابر فرزندان از شوهرش دفاع می کند. در صورت لزوم گزینش میان شوهر و فرزند، زن هرایی حاضر است برای حفظ شوهر نیازهای فرزند را نادیده بگیرد.

 

میانسالی

رضایت سالهای میانی زندگی هرا مشروط بر این است که آیا ازدواج کرده یا نه و اگر کرده با چه کسی

 این سالها برای زن هرایی که در رابطه زناشویی پایداری قرار دارد و شوهر نیز به درجاتی از توفیق اجتماعی رسیده و قدر زن خود را می داند، سالهای بسیار خوبی است

 برای زن هرایی مجرد، طلاق گرفته و یا بیوه شده، این سالها پر از درماندگی و بدبختی است.

کهنسالی

برای زن هرایی، دوران بیوگی سخت ترین دوران زندگی است. او هرگز از درد فوت شوهرش التیام نمی یابد چرا که با بیوه شدن نه تنها شوهر بلکه حس هویت و معنای زندگی خود را از دست می دهد، به طوری که احساس بی ارزشی می کند.

مشکلات روانی

  • همسانی با هرا: زندگی با “هرا” به منزله همگونی با نقش و هویت همسر بودن است. اینکه آیا چنین نقشی معنا و رضایت خاطر به همراه دارد یا درد و خشم، مشروط به کیفیت رابطه زناشویی و حس وفاداری شوهر است

 زن هرایی پس از ازدواج گستره فعالیتهای خود را محدود می سازد و صرفا به وظایف همسری و علایق شوهر می پردازد. شوهر زن هرایی پس از ازدواج متوجه می شود که همسرش همان زن قبل از ازدواج نیست و اینکه او قبل از محدود کردن خود به نقش همسری دارای علایق گسترده تری بود. مرد حتی احساس می کند کیفیت زندگی جنسیشان قبل از ازدواج بهتر بوده است.

 شوهران حسود و انحصارطلب که از همسرانشان توقع اطاعت دارند، در راهی هماهنگ با کهن نمونه هرا عمل کرده، زن را به بودنی هراگونه تقلیل می دهند.

  • انتظارات برآورده نشده: بعضی از دختران هرایی بعد از مراسم ازدواج بسیار مایوس می شوند و حتی احساس فریب خوردگی می کنند، گویی شوهر قولی داده که اکنون از عهده انجامش برنمی آید. اما در واقع شوهر تقصیری ندارد، بلکه این توقعات کهن نمونه ای زن است که تصویر زئوس راضی کننده را در شوهر جستجو می کند.
  • سرکوب شده یا سرکوبگر: این کهن نمونه می تواند زنان را سرکوب کند. دختر ازدواج نکرده ممکن است احساس نقص و درماندگی کند و نیز شاید مجبور به ازدواجی نامناسب شود

زنی هم که در ازدواج بد و نامناسب قرار می گیرد، قادر به ترک زندگی زناشویی خود نیست. هرا بیش از هر خدابانوی دیگر رنج و محنت کشید

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲۳ رای
منابع
12
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا