
عنوان: ۱۰۰۱ باید و نباید تربیت کودک: بیش از ۱۰۰۰ راهکار و توصیه ساده، علمی و کاربردی در زمینه های مختلف تربیت کودک
نویسنده: دکتر جین بلوستین
مترجم: مریم میرزایی، دکتر محمد بهشتیان
تعداد صفحات: ۲۰۰
قطع: رقعی
فصل های کتاب
مقدمه کتاب مقاله
مقدمه
تصویری از تربیت سازنده و موثر
چندین سال قبل در دوران دانشجویی در سفری به فیلادلفیا همراه با همکلاسی هایم به موزه هنر رفتیم و از چندین تابلوی نقاشی سبک امپرسیونیست دیدن کردیم. به خاطر دارم معلم مان توضیح داد که تصاویر با کنار هم قرار گرفتن ذرات رنگ خلق شده اند و این که این نقاط رنگی کوچک و خطوط و حرکات قلم مو همگی دست به دست هم داده اند تا یک تصویر ایجاد شود. اگر به چنین تابلوی نقاشی از نزدیک نگاه کنید، می توانید این لکه های رنگی را ببینید که زیبا هستند ولی به تنهایی چیزی را نمی سازند، اما چنانچه عقب تر ایستاده و آنها را با هم ببینید، متوجه می شوید که این لکه های رنگی در کنار یکدیگر یک تصویر را می سازند.
هر یک از توصیه های موجود در این کتاب هم مثل آن لکه های رنگ در نقاشی هستند که در صورتی که در کنار یکدیگر استفاده شوند به خلق تصویری از روابط سازنده و محبت آمیز بین والد و فرزند منجر می شوند.
من معمولا در اغلب کتاب ها و کارگاه های آموزشی ام که در رابطه با اشتباهات والدین است، یک نظرسنجی انجام می دهم و در آن به اختصار به ارزیابی این موضوع می پردازم که آیا همه والدین به دنبال ترسیم تابلوی تربیتی یکسانی هستند؟
از والدین سئوال می کنم حقیقتاً تا چه حد با جملات زیر موافق هستند:
- دوست دارم فرزندانم در روابط شان با من احساس امنیت عاطفی داشته باشند.
- می خواهم فرزندم قدرت تفکر و تصمیم گیری داشته باشد، خصوصاً زمانی که خودم در کنارش نیستم.
- دوست دارم بچه هایم قوی باشند و در مقابل فشار همسالان شان مقاومت کنند.
- می خواهم فرزندم با من همکاری داشته باشد، به حرفم گوش کند و آنچه را که از او می خواهم، انجام دهد.
- ترجیح می دهم تعاملات و ارتباطات بین من و فرزندم به گونه ای باشد که هر دو در آن برنده باشیم، نه این که او برنده باشد و من بازنده باشم و یا بالعکس.
اکثر والدین با این جملات موافق هستند، اما مشکل زمانی پدیدار می شود که چگونگی عملکرد خود به عنوان پدر یا مادر را در تعامل با فرزندمان مورد بررسی قرار می دهیم. رفتارهای والدین اساس رابطه بین والد و فرزند می باشد. رفتارهای ما تأثیر مستقیم روی رفتارها و عقاید فرزندان مان دارد. گاهی اوقات والدین فکر می کنند که رفتارهای درستی در رابطه با فرزندان شان دارند و آنها را به هدفی که آنها می خواهند می رسانند اما نتیجه عکس می گیرند.
بعضی مواقع، عملکرد والدین نه تنها در جهت رسیدن آنها به اهداف شان نیست بلکه رسیدن به هدف را برایشان بسیار سخت می کند. مثلا وقتی والدین تنها در صورتی که فرزندشان موفقیتی به دست آورده یا رفتار خاصی را انجام داده به او ابراز محبت می کنند، برای کودک سخت است که باور کند والدینش بی قید و شرط او را دوست دارند (بعضی از والدین می گویند: "معلوم است که بچه ام را بدون هیچ قید و شرطی دوست دارم، وقتی او مایه سربلندی و افتخار من باشد، بدون قید و شرط دوستش دارم!"). در خانه ای که والدین برای رسیدن به خواسته های خود به زور، عصبانیت، ابراز نارضایتی و ناامیدی متوسل می شوند، کودک احساس امنیت عاطفی نمی کند.
اکثر والدینی که ادعا می کنند دوست دارند فرزندشان قدرت تفکر و تصمیم گیری مستقل داشته باشد، در عین حال می خواهند فرزندشان دقیقا همان کاری را بکند که مطابق میل آنها است. خیلی از پدر و مادرهایی که دوست دارند کودک آنها جرأت "نه گفتن" داشته باشد، تحمل شنیدن "نه" از طرف فرزندشان را ندارند و اگر زمانی فرزندشان به خواسته آنها "نه" بگوید، از دستش عصبانی می شوند. همچنین بعضی از والدین که می خواهند روابط آنها با فرزندشان از نوع برنده- برنده باشد، در عمل حاضر نیستند برای کودک خود حق انتخاب و اختیار قائل شوند و تنها تا حد گفتن "یا این کار را انجام بده یا آن کار را" (یعنی حق انتخاب از بین دو گزینه) پیش می روند. ولی حقیقت این است که نمی توانیم در مسیری حرکت کنیم و انتظار داشته باشیم به مقصد دیگری برسیم. مثل این است که هم بخواهیم لاغر شویم و هم اصرار داشته باشیم هر روز صبحانه ۳ عدد تخم مرغ بخوریم!
وقتی الگوهای رفتاری، عادات و تدابیر ما در جهت رسیدن به هدف های مان نیست دو راه پیش پای ما می ماند؛ یکی این که رفتارهای مان را اصلاح کرده و تغییر دهیم (مثلا در این مورد، صبحانه سالم تری انتخاب کنیم) و دوم این که دست از اهداف مان بکشیم (در اینجا فکر لاغر شدن را از سر بیرون کنیم).
حال در چارچوب تربیتی فرض می کنیم که هدف شما به عنوان پدر یا مادر، افزایش حس همکاری و تعاون در فرزندتان و به حداقل رساندن تنش و تعارض در روابط تان با اوست ولی در پایان روز می بینید که دقیقا به نتیجه عکس آن رسیده اید. یعنی حداقل تفاهم با حداکثر میزان درگیری. در این صورت یک راه چاره دارید؛ از اهداف تان دست بکشید و آنچه اتفاق می افتد را بپذیرید یا این که تغییر را از خودتان شروع کنید. اگر می خواهید فرزندتان را تغییر دهید، باید شیوه برخورد با فرزندتان را اصلاح کنید، به گونه ای متفاوت از قبل درباره او فکر کنید، به رفتارهای او پاسخ های متفاوتی بدهید، به شیوه متفاوتی خواسته های تان را مطرح کنید و در نهایت، نگرش، کلمات و لحن بیان متفاوتی را انتخاب نمایید. این فرآیند آن قدر که به نظر می آید سخت و نفس گیر نیست.
از آنجا که بزرگترین دگرگونی ها با تغییرات جزئی آغاز می شوند، بحث را با نگاهی به اجزاء شکل دهنده رابطه والد و فرزند آغاز می کنم، چرا که تغییر بخش های کوچک آسان تر از تغییر کل رابطه است. هدف ما شناخت نکات و رفتارهای تربیتی، عقاید و نگرش های کوچک و جزئی است که می تواند منجر به اصلاح رفتارهای فرزند شما به صورت کلی شود.
نتیجه کار مجموعه فهرست هایی است که در کتاب خواهید دید که شامل ایده ها، روش ها، سئوالات کاربردی و جملاتی است که می توانید در جهت دست یابی به هدفی خاص از آنها استفاده کنید. پیشنهادات عملی فراوانی که شما را در رساندن به رابطه ایده آلی که دوست دارید با فرزندتان داشته باشید هدایت می کند.
اگر به دنبال جلب همکاری فرزند خود بدون نیاز به تهدید، غر زدن و تنبیه کردن هستید، اگر می خواهید بدون کوتاه آمدن و ناامید شدن های مداوم، تعارض و کشمکش های بین شما و فرزندان تان به حداقل برسد و یا اگر مایلید اعتماد به نفس، استقلال، انعطاف پذیری، احساس مسئولیت و توان تصمیم گیری فرزندتان را افزایش دهید و اگر به دنبال ایجاد جوی مملو از احترام متقابل، عشق، دوستی و اعتماد هستید پیشنهادات زیادی برای رسیدن به این هدف ها در این کتاب پیدا خواهید کرد.
سرچشمه این ایده ها
از اولین روزهایی که به عنوان معلم تدریس می کردم کنجکاو بودم بدانم چه چیزهایی در روابط بین بزرگترها و کودکان تأثیر دارند. بی تردید تعدادی از موارد ذکر شده در این کتاب حاصل مشاهدات و تجربیات شخصی خودم است. برای پیدا کردن چشم اندازی گسترده تر در این زمینه، به تحقیق در تجربیات و کارهای دیگران با فرهنگ های مختلف، وضع اقتصادی و سوابق تحصیلی متنوع روی آوردم. از بررسی ها و نظرسنجی های به دست آمده در کلاس ها و کارگاه های آموزشی نیز استفاده کردم و از این طریق به صدها شیوه عملی، ملموس و سازنده برای پیشگیری از بروز مشکلات تربیتی کودکان و مواجهه با چنین مشکلاتی دست یافتم. در موارد خاصی هم مصاحبه و گفتگوهایی با دوستان و همکارانم داشتم و مستقیم نظرات و تجربیات آنها را آورده ام. وقتی در متن کتاب چنین جمله ای می بینید:
"مادری به این نکته اشاره کرده که ..." یا "تعدادی از والدین دریافته اند که ..." در واقع جملات همکاران و دوستانی هستند که در کتاب آورده ام و من از تمام کسانی که نظرات خود را در اختیار من گذاشتند سپاس گزاری می کنم.
بسیاری از ایده ها مستقیما از تجربیات کودکی بزرگسالان و تأثیری که این تجربیات روی شخص آنها داشته، سرچشمه گرفته است. بسیاری از این نظرات از خاطرات خوش کودکی والدین نشأت می گیرند و تعدادی هم انعکاس حوادث دردناک (و اغلب قابل پیشگیری) سال های اول زندگی آنها هستند. اشتیاقی که در بسیاری از افراد شرکت کننده در این پروژه دیدم حاکی از این واقعیت است که آنها از صمیم قلب دوست دارند به پدر و مادرها کمک کنند.
استفاده از این فهرست ها
در خصوص نوشته ها و ایده هایی که در فهرست های این کتاب گنجانده شده اند، سعی کردم اطلاعاتی برای تربیت بچه ها در تمام رده های سنی فراهم کنم و راهبردهایی ارائه دهم که پاسخگوی نیازها، بودجه، سلایق و روحیات افراد متفاوت باشد. الزامی وجود ندارد که با تمام نکات ارائه شده در هر فهرست موافق باشید یا این که آنها را به کار گیرید.
چنانچه به این نتیجه رسیدید که پیشنهاد خاصی برای سن یا سطح رشد فرزند شما کاربرد ندارد، آن را رها کرده و سراغ فهرستی بروید که به نطرتان با شرایط شما همخوانی بیشتری داشته و کاربردی تر است. اگر به توصیه خاصی برخوردید که با نظام ارزشی شما یا وضعیت مالی تان مغایرت داشت، دنبال پیشنهاد مناسب تری بگردید. شیوه هایی را جستجو کنید که برای شرایط شما و فرزندتان مفید باشند (برای مثال احتمالا شما وقت زیادی را صرف نمی کنید تا به کودک دو ساله خود طرز استفاده از ماشین چمن زنی را توضیح دهید در صورتی که توضیح آن برای فرزند نوجوان تان می تواند مفید باشد، به همین ترتیب کودک تازه راه افتاده شما به توضیح در مورد اسباب بازی خاص یا دست نزدن به وسایل خطرناک احتیاج دارد).
ایده های ارائه شده در فهرست ها، مفاهیم و تدابیری ساده ای هستند که خانواده های دیگری به مفید بودن شان پی برده اند. تدابیری را به کار بگیرید که مناسب سن و نیازهای فرزندتان، سبک زندگی و اهداف تان باشند. اگر ایده ای به ذهن خودتان آمد آن را هم به نظرات ارائه شده در فهرست اضافه کنید.
برخی از فهرست ها (مانند تحرک و جنب و جوش، احساسات و مسئولیت پذیری) تا حدودی به بررسی مفاهیم کلی می پردازند ولی بقیه فهرست ها موضوعات جزئی تری را بررسی می کنند (مانند تکالیف مدرسه، کارهای روزمره و یا حضور غول و دیو در کمد دیواری و انباری).
تمام فهرست ها به گونه ای انتخاب شده اند که در زندگی روزمره قابل استفاده باشند و توصیه های عینی، ملموس و کاربردی ارائه دهند. هنگام مطالعه کتاب مطالبی را می بینید که در چند فهرست تکرار شده اند و یا با مفاهیمی مواجه می شوید که به چند صورت مختلف در چند قسمت کتاب تکرار شده اند. این همپوشی و تکرار عمدا صورت گرفته، آن هم با هدف گره زدن عقاید به یکدیگر و مرتبط کردن مفاهیم باهم، ایجاد لایه ها و الگوهای تربیتی و تشریح نوعی از رابطه که در آن شانس ایجاد حس همکاری در کودک با کمترین میزان درگیری و تعارض وجود دارد. به علاوه بسیاری از نظرات و مفاهیم به بیش از یک فهرست مربوط هستند.
علت تکراری بودن برخی از مطالب هم این است که چنانچه مادر یا پدری فقط بخشی از کتاب را مطالعه کرد، آن مطلب برایش قابل فهم و با معنی باشد و لازم نباشد برای پیدا کردن راهکار مورد نیازش کتاب را صفحه به صفحه مطالعه کند.
بعضی از فهرست های کتاب به توضیح در مورد خصوصیات بچه هایی اختصاص دارد که اکثر والدین دوست دارند فرزندان آنها این خصوصیات را داشته باشند. برخی از فهرست ها هم به تشریح محیط های خانوادگی و فعالیت های مخرب والدین پرداخته است. فعالیت هایی که والدین با انجام آنها رشد خصوصیات مثبت در شخصیت فرزند خود را متوقف می کنند. به عقیده من وجود این گونه فهرست ها لازم و ضروری است تا والدین ترغیب شوند از رفتارهای غلط خود دست بکشند یا برای آن دسته از پدر و مادرهایی است که نگرانند مبادا با کنار گذاشتن روش های تربیتی مستبدانه و سنتی خود، کنترل فرزندان شان از دست شان خارج شود. وجود چنین فهرست هایی برای والدینی هم که فکر می کنند راه های بهتری برای تربیت فرزندشان وجود دارد ولی شناخت و اطمینانی از این راه ها ندارند نیز مناسب است. همچنین برای پدر و مادرهایی که اصلا روش دیگری برای تربیت فرزند خود نمی شناسند هم می تواند مفید باشد.
از جمله مشکلاتی که کتاب هایی از این دست دارند، فریبنده و جذاب بودن پیشنهادهای ارائه شده در آنهاست. بدین معنا که چون به نظر ما یکی از توصیه های نوشته شده در کتاب توصیه مفیدی است بخواهیم از آن به تنهایی و بدون توجه به مفاهیم و نظرات مرتبط با آن استفاده کنیم و تمام توجه مان را تنها به همان یک توصیه معطوف نماییم. اگرچه در بعضی از موارد مشاهده کرده ام که برخی از والدین با انجام یک تغییر جزئی در رفتار و طرز فکرشان نتیجه فوق العاده ای گرفته اند و روابط شان با فرزندشان بهبود پیدا کرده است ولی این بدان معنا نیست که با به کارگیری چند توصیه محدود، فورا به نتیجه دلخواه می رسیم و رابطه ای متفاوت از قبل با فرزند خود خواهیم داشت.
فراموش نکنید که ایجاد رابطه مانند خلق یک اثر هنری، فرآیندی است که با صرف وقت فراوان شکل می گیرد و توسعه می یابد.
نگذارید فکر اصلاح و تغییر روابط، شما را خسته کند. اگر تجربه تغییر دکوراسیون منزل تان را دارید (یا حتی تمیز کردن اتاقی که بدجوری به هم ریخته و کثیف بوده) پس معنی یک برنامه کامل و تمام عیار را می دانید. یعنی چیزی که فکر کردن به آن دلهره آور است ولی واقعیت این است که اگر این کار را به چند بخش کوچک و قابل کنترل تقسیم کنید، خیلی راحت از عهده انجامش برمی آیید. همین قضیه در مورد روابط، حتی روابطی که در آن سابقه درگیری، تعارض و عدم تفاهم داشته اید نیز صادق است.
با یک کار ساده شروع کنید و نتیجه آن را بررسی نمایید. مثلا بدون هیچ دلیل خاصی به فرزندتان بگویید "دوستت دارم" خصوصا اگر کودک تان به شنیدن این جمله از طرف شما عادت ندارد. چنانچه تا به حال موضع انتقادی در برابر بچه خود داشته اید، حالا به خاطر وجودش شکرگزار باشید و اجازه دهید او نیز این مطلب را بداند. موقعی که از او می خواهید کاری را انجام دهد، به جای تهدید، به انجام آن تشویقش کنید. قبل از بروز مشکلات سعی کنید با استفاده از راهکارهای مناسب اقدامات پیشگیرانه انجام دهید. در قبال بهتر شدن رابطه تان احساس مسئولیت کنید.
فهرست های موجود در کتاب به گونه ای طراحی شده اند که والدین را به سمت و سوی خاصی هدایت کنند، چرا که به عقیده من مسیرهای روشن و مشخص، کارایی و تاثیر بیشتری دارند و در عین حال استرس کمتری هم ایجاد می کنند.
قبل از این که به فهرست ها بپردازیم، چند نکته را یادآور می شوم. وقتی سخن از تغییرات به میان می آید، طبیعی است که مقاومت هایی هم در مقابل این تغییرات وجود خواهد داشت. همیشه شکایت کردن از طرف مقابل و معتقد بودن به این مساله که تغییر کردن غیر ممکن است، راحت تر از تغییر دادن خودمان و اصلاح عملکردمان است. به هر حال اگر تصمیم دارید این کتاب را مطالعه کنید لابد به دنبال ایده های تازه ای هستید و خود را برای متفاوت فکر کردن و عمل کردن در تعامل با فرزندتان آماده کرده اید. شما را تحسین می کنم چون تصمیم دارید به وظایف والدینی خود عمل کنید و همین باعث موفقیت شما می شود.
این که در پایان یک روز بد و بدون پیشرفت، تصمیم بگیرید دست از اهداف خود بکشید و منصرف شوید، امری طبیعی است خصوصا اگر در آن روز مرتکب عمل اشتباهی نیز در آن زمینه شده باشید. همین قدر که متوجه این حقیقت باشید کافی است! صبور باشید و به روند کارتان ایمان داشته باشید چرا که اکثر مواقع بچه ها فوق العاده انعطاف پذیر هستند. آنها به محض تغییر ما، تغییر می کنند اگرچه این فرآیند ممکن است کمی طول بکشد.
چنانچه احساس کردید برخی از فهرست ها برایتان عجیب و ناآشنا است و شما را به مسیری هدایت می کند که شناختی از آن ندارید، به توضیح پایانی آن فهرست رجوع کنید تا با مطالعه اطلاعات اضافه، اهداف توصیه های موجود در آن فهرست را دریابید و مطالب نامفهوم آن فهرست برایتان قابل درک گردد.
سعی من بر این بوده که عناوین فهرست ها را در قالبی ارائه دهم که واضح و قابل فهم باشند. بزرگترین مانع در این میان به لحاظ نوشتاری، استفاده از ضمایر بود چون موقع نوشتن توجهی به این موضوع نکردم که آیا از ضمیر مفرد استفاده کرده ام یا ضمیر جمع. به این معنا که با واژه "کودک" جمله را بیان کرده ام یا واژه "کودکان". به جز چند مورد خاص، در بقیه موارد آنچه در مورد "یک کودک" گفته شده، در مورد "کودکان" نیز صدق می کند و اگر در بیان مطلبی از واژه "فرزندتان" استفاده شده و شما چند فرزند دارید به معنای این نیست که نمی توانید از آن مطلب استفاده کرده و بهره ببرید.
فصل ۱ مقاله
فصل ۲ مقاله
فصل ۳ مقاله
فصل ۴ مقاله
فصل ۵ مقاله
فصل ۶ مقاله
فصل ۷ مقاله
فصل ۸ مقاله
نظرات
150,000 تومان 100,000 تومان