اختلال شخصیت چیست؟
شخصیت یک طرز تفکر، احساس و رفتاری است که بواسطۀ آن افراد از یکدیگر متمایز میشوند. عوامل مختلفی همچون تجربیات، محیط (محیط پیرامونی و شرایط زندگی) و خصایص موروثی بر شخصیت افراد تاثیرگذار هستند. شخصیت فرد با گذشت زمان معمولاً تغییر خاصی نمیکند. اختلال شخصیت یک نوع طرز تفکر، احساس و رفتارِ اولاً زاویهدار و متضاد با انتظارات فرهنگ عمومی، ثانیاً مسبب رنجش، رفتار سوء و مشکلات عملکردی، و ثالثاً ادامهدار است.
۱۰ نوع اختلال شخصیت وجود دارد. اختلالات شخصیت الگوهای رفتاری و تجربیات درونیِ بلندمدتیاند که ارتباط چندانی با انتظارتمان ندارند. سرآغاز شکلگیری الگوی تجربه و رفتار فرد از اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است؛ فرآیندی که یقیناً رنجش و مشکلات رفتاری و عملکردی نیز بهمراه دارد. این اختلالات از جمله مواردیاند که بدون درمان به این زودیها مرتفع نخواهند شد. اختلالات شخصیت حداقل بر دو مورد از این گزینهها تاثیرگذارند:
- طرز تفکر دربارۀ خود و دیگران
- نوع (نشان دادن) واکنش احساسی
- نوع ارتباط با دیگران
- نوع (روش) کنترل رفتار فرد
انواع اختلالات شخصیت
اختلال شخصیت ضداجتماعی
یک الگوی مبتنی بر بیتوجهی و نقض حقوق دیگران. این نوع افراد هنجارهای اجتماعی را نادیده میگیرند و احتمال دارد دائماً متوسل به دروغ و فریب شوند و رفتارهای تکانشگرانه به نمایش بگذارند.
اختلال شخصیت دوریگزین
یک الگوی مبتنی بر کمرویی شدید، احساس بیکفایتی و حساسیت بالا نسبت به انتقادات. این نوع افراد تنها در صورت اطمینان از پذیرفته شدن حاضرند با دیگران معاشرت کنند، سرشار از حس طردشدگی و سرزنششدگی هستند و یا حتی ممکن است خودشان را فاقد شایستگی و وجهه مناسب اجتماعی بدانند.
اختلال شخصیت مرزی
الگویی مبتنی بر بیثباتی در روابط شخصی، احساسات شدید، تکانشگری و خود کمبینی. این نوع افراد ویژگیهای خاص خودشان را دارند: بهرهگیری از تمام توان و تلاش برای اجتناب از طرد و رها شدن، تجربۀ خودکشیهای مکرر، عصبانیت شدیدِ نامتعارف و داشتن احساس پوچی مداوم.
اختلال شخصیت وابسته
الگویی مبتنی بر نیاز و تکیه به (مراقبت) دیگران، وابستگی و سلطهپذیری. این افراد غالباً در تصمیمگیریهای روزانه به حمایت دیگران وابستهاند و یا در زمان تنهایی بهدلیل ترس از ناتوانی در انجام کارهایشان، آشفته و زبون میشوند.
اختلال شخصیت نمایشی
یک نوع الگوی مبتنی بر هیجانات شدید و توجهطلبی افراطی. این نوع افراد از اینکه در کانون توجهات نباشند ناراحت میشوند، و تلاش می کنند با ظاهر متفاوت خود آن را جبران کنند یا در صورت عدم توجه گرفتن احساسات و هیجانات شدیدی دارند.
اختلال شخصیت خودشیفته
این اختلال چیزی نیست جر نیاز به تحسین شدن و عدم همدلی با دیگران. این نوع افراد گرفتار خود بزرگبینی، احساس استحقاق، سوء استفاده از دیگران و عدم همدلی هستند.
اختلال شخصیت وسواسی جبری
اختلالی مبتنی بر دغدغهمندی دربارۀ نظم و کمال (بینقصی) و کنترل. این نوع افراد تمرکزی افراطی بر جزییات و برنامهها دارند، تنها به کارشان بها بدهند و هیچ وقت اضافهای برای اوقات فراغت و یا دوستانشان ندارند و در خصوص اخلاقیات و ارزشهایشان نیز انعطافناپذیرند. (البته این کاملاً شبیه اختلال وسواسی جبری نیست).
اختلال شخصیت پارانوئید یا بدگمان
الگویی مبتنی بر داشتن ظن و نگاهی تحقیرآمیز و کینهتوزانه نسبت به دیگران. این نوع افراد غالباً دیگران را در جهت آسیب زدن و فریب خودشان میپندارند و به همین دلیل به دیگران نه اعتماد میکنند و نه به آنها نزدیک میشوند.
اختلال شخصیت گسیختهوار
این افراد به روابط اجتماعی بیاعتنا هستند و خیلی کم احساساتشان را هم بروز میدهند. این نوع افراد معمولاً با دیگران رابطۀ نزدیک ندارند، تنهایی را دوست دارند و علی الظاهر به تمجید و انتقاد دیگران هم اهمیتی نمیدهند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
این افراد هیچ علاقهای به روابط نزدیک ندارند و همچنین تفکری غیرمعمول و رفتاری نامتعارف دارند. این افراد نیز گرفتار باورها، گفتار و رفتار عجیب و البته اضطراب اجتماعیِ حاد هستند.
یک متخصص سلامت روان برای تشخیص اختلال شخصیت میباید الگوی بلندمدت عملکردی و علائم (فرد موردنظر) را بررسی کند. این نوع تشخیصها معمولاً برای افراد ۱۸ سال به بالا انجام میشود؛ چراکه شخصیت افراد زیر ۱۸ سال همچنان روند تکاملیاش را طی میکند. برخی از افراد گرفتار اختلال شخصیت احتمال دارد هیچ مشکلی را (در خودشان) تشخیص ندهند؛ و حتی برخی از آنها احتمال دارد بیش از یک مشکل داشته باشند. بطور مثال، حدود ۹ درصد بزرگسالان آمریکایی حداقل از یک اختلال شخصیت رنج میبرند.
درمان
استفاده از برخی از روشهای رواندرمانی در درمان اختلالات شخصیت راهکاری موثر و مفید میباشد. یک فرد در طول فرآیند رواندرمانی میتواند با علائم، شرایط و اطلاعات مربوط به اختلال موردنظر آشنا شود و همچنین در خصوص افکار، احساسات و رفتارها تشریک مساعی نماید. در واقع، رواندرمان این امکان را به فرد میدهد تا بتواند آثار رفتارهایش بر دیگران درک کند، نحوۀ مدیریت و غلبه بر علائم را بیاموزد و ضمناً از حجم رفتارهای مشکلآفرینِ ارتباطی و عملکردیاش هم بکاهد. البته شکل درمان به عواملی چون نوع اختلال، شدت و شرایط فرد (مبتلا) بستگی خواهد داشت.
انواع رایج رواندرمانی عبارتند از:
- روانپویشی/روانکاوی
- رفتار درمانی دیالکتیکی
- رفتار درمانی شناختی
- گروه درمانی
- روان آموزی (آموزش بیماری، روش درمان و راههای مقابله با آن به فرد مبتلا و اعضای خانوادهاش)
هیچ دارویی برای درمان این اختلالات وجود ندارد. با اینحال، داروهای ضد افسردگی، ضد اضطراب، و داروهای تثبیتکنندۀ خلق و خو ممکن است در درمان برخی از علائم موثر باشند. البته علائم حادتر یا طولانیتر احتمالاً به مشارکت یک تیم متخصص اعم از یک پزشک مراقبتهای اولیه، روانپزشک، روانشناس، مددکار اجتماعی و اعضای خانواده نیاز خواهند داشت.
گفتنی است که مشارکت فعالانه در یک برنامۀ درمانی و برخی از راهبردهای مقابلهای و خود مراقبتی میتواند برای افراد گرفتار اختلالات شخصیتی مفید فایده باشد.
- شرایط را کاملاً بشناسید: آگاهی و درک میتواند به توانمندسازی و برانگیزاندن کمک کند.
- فعالیت داشته باشد: با تمرین و فعالیت جسمانی میتوان بسیاری از علائم مثل افسردگی، استرس و اضطراب را مدیریت کرد.
- مواد مخدر و نوشیدنیهای الکلی مصرف نکنید؛ آنها باعث بدتر شدن علائم میشوند و یا با داروها تداخل پیدا میکنند.
- بهرهمندی مستمر از مراقبتهای پزشکی را فراموش نکنید: از معاینات یا مراقبتهای منظم پزشک خانوادهتان غافل نشوید.
- به یک گروه حامی افراد گرفتار اختلالات شخصیتی ملحق شوید.
- احساساتتان را در یک دفترچۀ یادداشت بنویسید.
- از فنون آرامسازی و مدیریت استرس مثل یوگا و مراقبه استفاده کنید.
- انزواطلبی را فراموش کنید؛ ارتباطتان با دوستان و خانوادهتان حفظ کنید.
سلام من اختلال دوری گزین هستم ۳۵ سالمه متاهلم یه پسر دارم بعد از بچه بدتر شدم اصطراب زیادی دارم قابل درمان هست؟