افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانشناختی است. در ادامه این مطلب از دپارتمان سلامت روان مجله سلامت دکتر بهشتیان سعی می کنم درباره روش های درمان افسردگی و اینکه چه روش درمانی برای شما مناسب تر است صحبت کنم.
آیا نمیدانید که از بین درمانهای مختلف افسردگی (دارو درمانی، رواندرمانی و درمان خودیاری) کدام یک را انتخاب کنید؟ در اینجا رویکرد بهتری برای تصمیم گیری در این زمینه به شما ارائه خواهیم کرد.
در این فایل توضیحات مفصلی درباره روش های درمان افسردگی داده ام. پیشنهاد می کنم قبل از مطالعه ادامه مطلب این فایل صوتی را گوش کنید.
چه گزینههایی برای درمان در اختیارم قرار دارد؟
گاهی افسرده بودن مثل این است که هیچگاه از زیر بار تاریکی رها نخواهید شد. ولی حتی حادترین نوع افسردگی هم قابل درمان هستند. بنابراین اگر افسردگی، شما را از کار و زندگی انداخته پس برای درمانش دست دست نکنید. روشهای درمانی مختلفی از رواندرمانی گرفته تا دارو درمانی و تغییر سبک زندگی، به شما برای درمان افسردگی کمک میکنند.
هر فردی به شیوه متفاوتی تحت تأثیر افسردگی قرار گرفته و هیچ دو نفری به دلایل مشابهی افسرده نمی شوند. بنابراین هیچ روش درمانی یکسانی برای همه مناسب نیست. روشی که برای یک نفر کارآمد است شاید برای فرد دیگر بی اثر باشند. با افزایش آگاهی خودتان در این زمینه میتوانید درمان مناسب خودتان برای غلبه بر افسردگی را پیدا کرده و دوباره حس شادی، امیدواری و آرامش را در زندگی پیدا کنید.
پیشنهاد می کنم قبل از مطالعه ادامه این مطلب ، مقاله افسردگی چیست را مطالعه کنید.
چند نکته درباره درمان افسردگی
- تا حد امکان مطالب بیشتری در مورد افسردگی خود یاد بگیرید. برخی از مشکلات پزشکی می تواند باعث ایجاد علایم افسردگی در شما شود. پس بهتر است ابتدا بررسی جامع تری درباره مشکلات پزشکی خود داشته باشی.
- شدت افسردگی هم عامل مهمی است. افسردگی شدیدتر به درمان جامعتری و چند جانبه ای نیاز دارد.
- فقط به مصرف دارو اکتفا نکنید. اگر چه دارو میتواند علایم افسردگی را کاهش دهد ولی به تنهایی نمی تواند افسردگی شما را به صورت دراز مدت درمان کند. روان درمانی و تغییر سبک زندگی مثل ورزش کردن گاهی می تواند به اندازه یا بیشتر از دارو درمانی موثر باشد.
- حمایت اجتماعی نقش مهمی در درمان افسردگی دارد. هر چقدر روابط اجتماعی خودتان را توسعه دهید، بیشتر از گزند افسردگی در امان میمانید. هر وقت احساس بدی دارید، فوراً با یکی از اعضای مورد اعتماد خانواده یا دوستان خود صحبت کنید یا در گروههای حمایتی افسردگی عضو شوید و با آنها ارتباط برقرار کنید. کمک خواستن، نشانه ضعف و سر بار دیگران شدن نیست. حتی یک گفتگوی ساده و چهره به چهره با یک دوست هم کمک زیادی به شما میکند.
- درمان شدن، نیازمند صرف زمان و تعهد است. تمامی درمان های افسردگی، زمان بر هستند و گاهی طاقت فرسا و ناامید کننده میشود. این فرایند کاملاً طبیعی است. به طور معمول فرایند بهبودی فراز و فرودهای خاص خودش را دارد و ممکن است ماه ها به طول انجامد. فراموش نکنید مشکلی که در طول چند سال یا چند دهه ایجاد شده است به حداقل چند ماه برای اصلاح نیاز دارد.
تغییر سبک زندگی: بخش ضروری درمان
تغییر سبک زندگی، ابزار قدرتمندی برای درمان است. گاهی اوقات فقط همین تغییرات برای درمان شدن (به خصوص در افسردگی های خفیف) کفایت میکنند. ایجاد تغییرات مناسب در سبک زندگی حتی در کنار سایر روش های درمانی بهبودی شما را تسریع و از عود مجدد آن جلوگیری میکند.
برخی از تغییرات سبک زندگی موثر در درمان
ورزش کردن: ورزش منظم به اندازه تجویز دارو در درمان افسردگی (به ویژه افسردگی خفیف تا متوسط) کارآمد است. ورزش کردن باعث تقویت ترشح سروتونین، اندروفین ها و سایر مواد شیمیایی درون مغز میشود که حس خوبی را به شما القا میکنند. ورزش کردن رشد سلولها و روابط مغزی جدید را تحریک میکند که کاری مشابه عملکرد داروهای ضد افسردگی است. بعلاوه برای اینکه از فواید ورزش بهره مند شوید نیازی نیست تبدیل به یک ورزشکار حرفه ای شوید. حتی پیاده روی نیم ساعته در روز هم موثر و مفید است. یک توصیه ساده انجام روزانه ۳۰ تا ۶۰ دقیقه پیاده روی یا ورزش های ساده دیگر است.
حمایت اجتماعی: شبکههای اجتماعی قدرتمند باعث کاهش انزوا طلبی میشوند که یکی از عوامل اصلی خطر ابتلا به افسردگی است. پس به طور مرتب با اعضای خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار کرده یا در کلاسها و گروهها شرکت کنید. انجام امور داوطلبانه روشی فوق العاده برای جلب حمایت اجتماعی و کمک به دیگران در عین کمک به خودتان است.
تغذیه: خوب غذا خوردن برای سلامت جسمانی و روانی شما اهمیت زیادی دارد. با خوردن مقدار اندک و متعادل مواد غذایی در طول روز انرژی خودتان را افزایش داده و نوسانهای خلقی را به حداقل میرسانید.
خواب: خوابیدن اثر قدرتمندی روی خلق و خو دارد. هنگامی که به اندازه کافی نمیخوابید، علایم افسردگی شما هم تشدید خواهند شد. محرومیت از خواب منجر به تحریک پذیری، دمدمی مزاجی، اندوه و خستگی میشود. مطمئن شوید که هر شب به اندازه کافی میخوابید. تعداد بسیار اندکی از مردم با خواب کمتر از ۷ ساعت در شبانه روز عملکرد خوبی دارند. پس سعی کنید در شبانه روز کمتر از ۷ ساعت نخوابید.
کاهش استرس: استرس اثر زیادی برای افسردگی شما دارد. جنبههایی از زندگی که استرس زیادی به شما تحمیل میکنند مثل فشار کاری زیاد و فقدان روابط حمایت گرانه را در نظر بگیرید؛ و روشهایی را برای به حداقل رساندن اثر آنها پیدا کنید.
رد دلایل پزشکی افسردگی اگر خودتان را مشکوک به افسردگی می دانید و تغییرات سبک زندگی هم برایتان کارآمد نبوده است. ابتدا باید مطمئن شوید دلیل افسردگی شما یک مشکل پزشکی نیست. مراجعه به پزشک و انجام چکاپ کامل می تواند به شما کمک کند. اگر افسردگی شما به دلیل عوامل جسمی است، رواندرمانی و مصرف داروهای ضد افسردگی کمک اندکی به شما خواهند کرد. تا زمانیکه مشکل اصلی پزشکی شما شناسایی و درمان نشود، افسردگی تان بهبود پیدا نخواهد کرد. پزشک تان به بررسی شرایط جسمی و بیماری هایی که علایم مشابه افسردگی دارند می پردازد و داروهای مصرفی شما را بررسی میکند تا افسردگی جزو عوارض جانبی این داروها نباشد. بسیاری از شرایط پزشکی و داروها میتوانند علایم مشابه افسردگی از جمله غم، خستگی و فقدان لذت را ایجاد کند. کم کاری تیروئید یا هم از جمله عوامل ایجاد کننده علایم افسردگی به ویژه در زنان است. در بزرگسالان یا افرادی که هر روز مقدار زیادی از داروهای مختلف را مصرف میکنند، خطر تداخل دارویی و ایجاد علایم افسردگی وجود دارد. هر چقدر بیشتر دارو مصرف کنید، خطر تداخل دارویی هم افزایش مییابد. |
روان درمانی افسردگی
اگر علت افسردگی شما به دلیل عوامل جسمی و پزشکی نبود ؛ روان درمانی می تواند گزینه اصلی درمان شما باشد. آنچه در طول درمان میآموزید، مهارتها و نگرش مناسب برای داشتن حس بهتر را به شما میدهد و از عود مجدد افسردگی پیشگیری میکند.
روش های روان درمانی متعددی برای درمان افسردگی وجود دارد. که سه مورد از اثر بخش ترین آنها روان درمانی تحلیلی، درمان شناختی رفتاری و درمان بین فردی است.
برخی از درمانها مثل درمان شناختی رفتاری به شما در مورد تکنیکهای عملی آموزش میدهند تا افکار منفی خودتان را باز تعریف کنید و از مهارتهای رفتاری برای مبارزه با افسردگی استفاده کنید. همچنین با روان درمانی تحلیلی میتوانید ریشههای افسردگی خودتان را بررسی کرده و حل کنید. در این روش علت ایجاد افسردگی را در خود شناسایی و حل می کنید.
درمان فردی یا گروهی؟
هنگامی که با کلمه روان درمانی مواجه میشوید شاید جلسات تک نفره با یک دکتر روانشناس را مجسم کنید. با این حال گروه درمانی برای درمان افسردگی هم بسیار مفید است. جلسات درمانی فردی و گروهی در حدود یک ساعت طول میکشند. حالا هر کدام چه فوایدی دارند؟ شما در درمان فردی رابطه قدرتمندی را با درمانگر تشکیل میدهید و به راحتی درباره خودتان با او صحبت می کنید و در درمان فردی نسبت به گروهی، توجه بیشتری دریافت میکنید.
در گروه درمانی با گوش دادن به سایر افرادی که مشکلاتی مشابه شما دارند، تجارب و دردهای و رنج های شما برایتان کمی عادی تر می شود و حضور در گروه موجب افزایش عزت نفس شما می شود.
اعضای گروه شدت افسردگی و مشکلات متفاوتی دارند و شما میتوانید از سایز اعضای گروه که از مشکلی چالش برانگیز عبور کردهاند، مطلب جدیدی یاد بگیرید. شرکت در جلسات گروهی و ارائه ایدههایتان باعث افزایش فعالیت ها و توسعه شبکه اجتماعی شما میشود.
وقتی که روان درمانی سخت می شود
جلسات روان درمانی درست مثل بازسازی یک خانه است. یعنی هنگامی که به بیان مشکلات و روش های ناکارآرمد زندگی خودتان میپردازید در ابتدا قبل از اینکه آنها را بهبود دهید باعث بدتر شدنشان میشوید. وقتی احساس بدی در جلسات روان درمانی پیدا می کنید عقب نکشید چون این احساسات موقتی هستند و اگر عقب نکشید و صادقانه با درمانگرتان در مورد احساسات و واکنشهای خود صحبت کنید، این کار به شما کمک میکند تا به جای پس روی به سمت روشهای ناکارآمد گذشته به شیوههای جدید روی آورید.
اما اگر پس از چند جلسه حس خوبی از جلسه و درمانگرتان نمی گیرید احتمالا روانشناس وظیفه خود را به درستی عمل نمی کند و باید درباره حس خود با درمانگرتان صحبت کنید و در صورت نیاز روانشناس خود را تغییر دهید. فراموش نکنید یک دکتر روانشناس خوب می تواند به شما در حل مشکل تان کمک کند. پس در انتخاب روانشناس برای شروع جلسات درمانی دقت کنید.
دارو درمانی برای درمان افسردگی
دارو درمانی برای افسردگی بسیار تبلیغ میشود ولی این به معنای اثربخشترین روش ممکن نیست. تنها دلیل افسردگی عدم تعادل مواد شیمیایی درون مغز نیست. دارو میتواند برخی از علایم متوسط و شدید افسردگی را درمان کند ولی مشکل اصلی را حل نکرده و راه حلی بلندمدت نیست. بعلاوه داروهای ضدافسردگی، عوارض جانبی خودشان را دارند و ترک آنها هم می تواند دشوار باشد. برای اتخاذ تصمیم آگاهانه باید با داروهای ضد افسردگی آشنا شوید.
حتی اگر دارو درمانی را برای درمان انتخاب کردید باز هم نباید سایر درمانها را نادیده بگیرید. تغییرات سبک زندگی و روان درمانی هم به بهبود افسردگی سرعت بخشیده و مهارتهایی را برای کمک به پیشگیری از عود آن در اختیارتان قرار میدهند.
تحقیقات نشان می دهد برای درمان بدون بازگشت افسردگی های متوسط تا شدید در کنار استفاده از سایر روش های درمانی حتما باید از روان درمانی هم استفاده کنید.
سایر روش های جایگزین
سایر درمانهای جایگزین و مکمل برای افسردگی شامل مکملهای گیاهی، مصرف ویتامین، طب سوزنی و تکنیکهای آرام سازی مثل مدیتیشن، ذهن آگاهی، یوگا یا تای چی هستند.
ویتامینها و مکملها برای درمان افسردگی
پژوهشگران به اثربخشی داروهای گیاهی، ویتامینها یا مکملها در درمان افسردگی، اذعان دارند، با اینکه مکملهای زیادی برای خرید وجود دارند ولی در بسیاری موارد اثربخشی آنها به لحاظ علمی اثبات نشده است.
اگر علایم افسردگی شما تا حدی به خاطر سوء تغذیه است میتوانید از مکملهای ویتامینی استفاده کنید ولی باید از پزشک متخصص در این زمینه مشورت بگیرید. اگر میخواهید مکملهای گیاهی و طبیعی را استفاده کنید باید بدانید که آنها هم دارای عوارض جانبی یا تداخل با سایر داروها و غذاها هستند. برای مثال مخمر سنت جان (گیاهی برای درمان افسردگی خفیف تا متوسط) میتواند با داروهایی مثل رقیق کنندههای خون، قرصهای ضدبارداری و ضد افسردگی ها تداخل پیدا کند. مطمئن شوید که پزشک یا درمانگرتان از داروهای مصرفی شما اطلاع دارد.
سایر روش های درمان افسردگی
- تکنیکهای ریلکسیشن (آرام سازی): تکنیکهای آرام سازی هم به بهبود علایم افسردگی کمک کرده و باعث کاهش استرس شده و حس لذت و بهزیستی را تقویت میکنند. یوگا، تنفس عمیق، ریلکسیشن پیشرونده یا مدیتیشن را امتحان کنید.
- طب سوزنی: تکنیکی متشکل از کاربرد سوزنهای ریز روی نقاط خاصی از بدن برای رسیدن به اهداف درمانی است که به عنوان درمان افسردگی بسیار فراگیر شده است. برخی از پژوهشها هم به نتایج امیدوار کنندهای رسیدهاند. اگر میخواهید طب سوزنی را امتحان کنید باید فردی حرفهای و دارای مجوز در این زمینه را پیدا کنید.
امیدوارم در این مطلب با روش ها مختلف درمان افسردگی آشنا شده باشید. در مقالات بعدی سعی می کنم درباره روش های روان درمانی افسردگی توضیحات بیشتری بدهم.
سلام من الان چهارده سالمه ماهی دیگ پونزده ساله میشم ولی چون خانوادم مس ادمای عادی رفتار نمیکنن و خیلی ازیتم میکنن چند ساله افسردگی دارم دیگ سه سال شده چون همش تنهامو تو خونم هیجا نمیزارن برم هتا خودشونم نمیبرنم اخه این کجاش عادیع کم کم دارم با خدم حرف میزنم منم ی روانی شدم مس اونا اونا همش دعوا میکنن جرو بس میکنن بد اخلاقی میکنن با هم دیگه با من اصلا انگار روانی ان واقعا نمیدونم چی بگم میدونم عجیبه ولی هتا الانم بدونن اینو نوشتم میزننم لطفا فقد ی قرص افسردگی زو بگید که زیاد مصرف کردنش کشنده باشه و تو همه داروخونه ها باشه
سلام دوستان من تجربه فوق العاده سیاه و تلخی از دوران افسردگیم دارم و متاسفانه مجبور به مصرف دارو شدم داروها هم عوارض بدی داشت هم باعث میشد همش بیشتر خواب و بیحال باشم و داشتم بدتر دیوانه میشدم و وقتی خواستم مصرفشونو قطع کنم افسردگیم ۱۰۰۰بار شدیدتر برمیگشت با خیلی عوارض دیگه.۱بار ۱جا تو یکی از نظرات خوندم که گفته بود دارو اینا چرته و ادمو بدتر میکنه من دقیقا میفهمیدم که همینطوره خودم تجربش کرده بودم.گفته بود تنها راهش ارتباط با کسیه که همه چیز دست اونه و شمارو افریده و عاشقانه دوستون داره.از سر درموندگی بااینکه امیدی نداشتم نتیجه ای بگیرم شروع به درددل با خدا کردم.حس کردم کسی حرفامو میشنوه و هم دقیقا متوجه منظورم و دردم میشه هم توانایی درمان کامل منو داره.گریَم گرفت و بیشتر باهاش حرف زدم.حس میکردم تو اغوش امن و پرقدرت کسیم که هیچوقت ولم نمیکنه.بعد از مدتها با خواهش قلبیم از خدا نماز خوندم و به اینکار ادامه دادم.کاش میشد به همه کسایی که افسردگی دارن بگم این کارو امتحان کنن تا تاثیر عمیق و سریع و بینهایت آرامش بخششو ببینن.اگر اعتقاد ندارین یا خجالت میکشین یا میترسین مسخرتون کنن….برین تو یک اتاق درم ببندین و فقط و فقط ۱هفته نماز و معنی قرآن رو بخونین تا خودتون عمق آرامشو حس کنین.وقتی نماز میخونین با خدا حرف میزنین و وقتی قرآن میخونین خدا با شما حرف میزنه.با امتحانش چیزی از دست نمیدین و هیچ ضرری مثل قرص و اینام که نداره.برای خودتون و آرامشتون امتحان کنین.من نه تنها دیگه تنها و افسرده و ترسو و ضعیف نیستم بلکه چنان قدرت روحی و اعتماد بنفسی پیدا کردم که هیچوقت باورم نمیشد بتونم چنین کسی با این شخصیت باشم.به شکرانه این آرامش و صلابت و امیدواری این مطلبو نوشتم تا کمکی باشه برای همه ناامیدان و افسردگانی که هیچ راهی پیش روشون دیگه نمیبینن.فقط ۱هفته امتحان کنین.خدانگهدار همگیتون روز و حالتون همیشه خوش
همسرم دو سال دچار افسردگی شدیدا است تحت درمان روانپزشک است دارو هنوز نتونسته جوابگو باشه اآیا راهی دیگری هست
پاسخ به فاطمه
افسردگی ماهانه شما مربوط به تغییرات هورمونی درپریود ماهانه شماست وطبیعی است
سلام من ۱۷ سالمه و هر ماه افسردگی میگیرم و زود هم میره ولی گاهی خیلی اذیتم میکنه چونکه احساس تنهایی زیاد میکنم ولی میگم بی خیال چکار کنم تا طرز فکرم و روحیم خوب و قوی بشه ؟
سلام من ۱۶سالمه نمیدونم واقعا ولی حس کردم باید اینو بنویسم
(وقتی میگم مامان بابا تست دادم و افسرده گی شدید دارم و فکر هام داره تمام درونم و روحم و مغزم رو میخوره احساس پوچی حتی توی استخون هام هم میکنم و وقتی به مرگ فکر میکنم راستش نمیخوام بمیرم دلیل زنده بودنم مرگ اوناست از همه متنفرم چرا کاری میکنن که از خودم متنفر باشم اونا کی هستن و فقط بلدن مسخره کنن در حالی که هیچ وقت پشتم نبودن من یا به ارزو هام میرسم یا همراه خودم خیلی ها رو ارزو به دل میبرم پایان من پایان همه کسایی که فقط تنفر دادن بهم)
خیلی سخته انگار هیچکس حال ادم رونمیفهمه
من زندگی معمولی داشتم یک دفعه یه شوک بزرگ و متاسفانه خیانت نامردی دیدم..زنم طلاق دادم با وجودیه بچه ..والان افسردگی گرفتم خیلی شدید همش تو فکر م اصلا اعتماد بنفس ندارم نمیتونم ارتباط برقرار کنم نمیدونم چه کنم خوب شم
چند تا از پیام رو خوندم بیشتر برای کار و درس دوستان بنده بعد از کلی سختی و ۴ سال درس خوندن شغل مورد علاقه ام به مدت ۷ سال دارم تو این ۷ سال چقدر سختی کشیدم چقدر خون دل خوردم احساس میکنم هنوز سر پله اول م هستم این همه زحمت الکی بوده هیچی ندارم اعصاب م داغون به فکر مرگم دائم به همه چیز شک دارم حتی به وجود کائنات نمیدونم این مشکل منه یا همه این جوری هستن ولی احساس پوچی شدیدی دارم چرا اخه باید اینجوری باشه چرا یک جون باید سر پله اول زندگی اش فقط درجا بزنه مثل تردمیل هرچه میدوم فایده نداره
آقای دکتر من از پدر و مادرم و کل افراد فامیل احساس تنفر پیدا کردم مخصوصا از پدر و مادرم که من که به بیماری افسردگی و وسواس و فکری وعملی مبتلا شدم کمکم نمیکن و مسخره میکنن که باعث تشدید علائم این دو بیماری روانی میشه حتی افکار مربوط به قتل هم در ذهن من میاد
سلام آقای دکتر لطفا به من کمک کنید من هم حدود ۴ سال هست که درگیر افسردگی و وسواس فکری و عملی شدم و واقعا اوضاع بدی رو دارد
سلام دکتر من ده سال است افسردگی شدید دارم بارها تحت درمان دارویی قرار گرفتم ولی نتیجهای نگرفتم شما میتوانید کمک کنید
آیا به شما جواب دادند؟
خیلی افسردگی شدیدی دارم اصلا حرف نمیزنم با کسی بعد از طلاق اینجوری شدم قبلا بودم ولی الان بیشتر شده حس میکنم اخرای زندگیمه
درکش کنید کنارش باشید بگید بره دنبال علایقش همه چیز که درس نیست 🥺😢💔
سلام وقتتون بخیر ،من ۱۹ سالمه افسردگی شدید دارم دوساله پشت کنکورم به همین دلیل هر سال بد تر از قبل میشم و هیچ امیدی ندارم ،سیتالو پرام ۴۰ ،امی تریپتیلین ۱۰ ،پرانول ۱۰ و توپیرامات ۲۵ مصرف میکنم ولی روز ب روز بدت میشم ،یه بارم خودکشی کردم ، هیچچ امیدی ب زندگی ندارم ،نمیدونم چیکار کنم هر کاری واسه خوب شدن حالم انجام میدم بدتر میشم.
نکن این کارو با خودت منم حالم بده ولی با این کارا چیزی درست نمیشه
دادش من خودم افسردگی شدید داشتم وه الان قرص میخورم ولی دارم کمش میکونم وه ورزش میکونم روزه میگیرم نماز میخونم وه قران شرف میخودم فقط خدا خدا توکل کن وه ایمانی تو قوی کن وه فکر خودکش بست اومد خدارو یاد کن چون خود کش ینی دونیا تو کی خراب شوده الان با خود کشی اخرتی تو خراب نکون چون مجازتش سخته
یک دکتر دیگر پیدا کنید داروهاتون ممکن است مناسب نباشند
یا جد آلمایت داداش خدتو نفله کردی ک
فقط بخاطر کنکور اخه مگه عادم این بلاهارو سر خودش میاره
حتما ورزش کن هر روز و شبها زود بخواب و صبح زود بلند شو ویتامین دی حتما مصرف کن ..من خودم افسردگی دارم ۱۵ ساله قرص مصرف میکنم با وجود ابن وقتی شبا دیر میخابم و ورزش نمیکنم افسردگیم عود میکنه خیلی چیز بدیه واقعا
سلام من حدود یه ساله قرص سیتالوپرام برا افسردگی میخورم ولی حالم بدتر شده همش افکار عجیب مثل بی ارزشی شدید ادما کره زمین و کل جهان دارم هیچ چیزی دیگه در ادما برام جذاب نیست حتی یه کم.همش راجب خدا فکر میکنم که ایا وجود داره یا نه .میدونم میخواید با توضیح منتقی کمو اروم کنید.ولی خودم هر چی میخوام منطقی به این افکار فکر کنم نمیشه مثل یه زخم دردناک تو مغزمه.خواهشا اگه کسی میتونه کمکم کنه بگه من ۲۴ سالمه فقط
من ۲۲ سالمه دقیقا همین مشکلو دارم
من۱۶سالمه همینه مشکلم
منم مثل توام آرزو دارم دنیا تموم بشه
یا خدا واقعا کمک کنید من هم چنین مشکلاتی رو تقریبا دارم لطفا کمک کنید تو رو به هرکی میپرستید
با تغییر الگوی زندگی و نگاه به خواسته های خودتون میتونید از این حالت در بیاید سعی نکنید چیزی باشید که دیگران دوست دارند چیزی باشید که خودتون دوست دارید پا برهنه روی خاک راه برید گل بازی کنید ورزش کنید مسافرت برید سیب زمینی بندازید تو آتیش چای دودی بخورید بی خیال بوی دود ….زندگی کنید آهنگ گوش کنید هر وقت خسته آید یکم چرت بزنید حتی اگر کم ……تغییر الگوی زندگی یعنی به خودتون برسید خواسته های خودتون رو هم در نظر بگیرید به شهرستان برید توی تاریکی شب به آسمون نگاه کنید چقدر زیباست. انرژی بگیرید از آب آتش هوا خاک …….زندگی شهری و داشتن نقاب همه رو افسرده میکنه…..یا حق