توسعه فردی و کوچینگ

راهنمای جامع هدفگذاری هوشمند یا اسمارت (SMART)

یکی از نصیحت هایی که همه ما همیشه از اطرافیانمان می شنویم این است که در زندگی ات هدف داشته باش! هر سال با شروع سال نو هم کلی هدف و آرزو برای خودمان یادداشت می کنیم و نهایتا بعد از دو ماه همه آن ها را فراموش می کنیم. یکی از دلایل عمده این مشکل این است که هدفگذاری های ما بسیار کلی است و برنامه ای هم برای رسیدن به آنها نمی چینیم. شاید حتی شروع کنیم ولی بعد از مدت کوتاهی خسته می شویم و رها می کنیم.در ادامه این مطلب از دپارتمان توسعه فردی و کوچینگ مجله دکتر بهشتیان به بررسی راهنمای smart می پردازیم.

چرا به هدف هایم نمی رسم؟

هدفگذاری اصولی دارد که اگر براساس آن عمل کنیم می توانیم احتمال رسیدن به آنها را افزایش دهیم. هدفگذاری کلی نه تنها کمکی به ما نمی کند، حتی وقتی بعد از مدتی متوجه می شویم که به اهداف مان نرسیده ایم، ناامید تر می شویم و دست از تلاش دوباره بر میداریم.

فکر نکنید شما تنها کسی هستید که این مشکل را دارید. افراد زیادی در سراسر دنیا در موقعیت مشابهی هستند و یک مشکل رایج و معمول است. بنابراین افرادی دست به کار شده اند و چارچوب و مراحلی برای هدفگذاری تعریف کرده اند تا با دنبال کردن آن ها راه دستیابی به اهدافمان را هموارتر کنیم. در این مقاله نکات کلیدی و مثال های کاربردی برای هدفگذاری را به شما خواهیم گفت.

هدفگذاری هوشمند یا اسمارت چیست؟

یکی از روش های شناخته شده و تایید شده برای هدفگذاری، مدل هدفگذاری هوشمند یا اسمارت (SMART) است. در سال ۱۹۸۹، مقاله ای از جورج دوران چاپ شد که در آن این مدل معرفی شده بود. SMART حروف اول پنج کلمه است که ویژگی های یک هدف را مشخص می کنند:

  1. مشخص بودن (Specific)؛
  2. قابل اندازه گیری بودن (Measurable)؛
  3. قابل دسترس بودن (Reachable)؛
  4. مرتبط/واقعی بودن (Relevant/Realistic)؛
  5. زمان بندی داشتن (Time-bound).

بنابراین هر هدفی که تعیین می کنید، باید این ۵ ویژگی را داشته باشد. در ادامه هر کدام از این ویژگی ها را به صورت جداگانه توضیح می دهیم.

۱. هدف باید مشخص باشد.

وقتی دارید اهدافتان را می نویسید، باید دقیقا مشخص کنید چه می خواهید. در واقع در مرحله اول باید شرح کاملی از هدفتان بنویسید. البته یادتان باشد شرح هدف به معنی نوشتن راه های رسیدن به آن نیست. برای اینکه بتوانید شرح هدف درستی بنویسید، به این سوالات پاسخ دهید:

برای رسیدن به این هدف به چه کسانی نیاز دارم؟ این سوال در کارهای گروهی اهمیت ویژه ای دارد.

آیا برای رسیدن به این هدف باید در مکان خاصی باشم؟ ممکن است این سوال در هدف های شخصی نیاز نباشد ولی همیشه به آن فکر کنید.

برای رسیدن به این هدف چه پیش نیازها یا ملزوماتی نیاز هست یا چه موانعی سر راهم قرار دارد؟ جواب دادن به این سوال کمک می کند تا بفهمید آیا هدفگذاری تان واقع بینانه است یا خیر. مثلا اگر می خواهید یک ساندویچ فروشی باز کنید ولی تا حالا حتی یک بار هم آشپزی نکرده اید، شاید هدف درستی انتخاب نکرده اید. بنابراین باید به جای هدف “باز کردن مغازه ساندویچ فروشی”، هدفتان “یاد گرفتن آشپزی برای باز کردن مغازه ساندویچ فروشی” باشد.

چرایی و دلیل این هدف من چیست؟ جواب دادن به این پرسش باعث می شود هر جا کم آوردید یا خسته شدید، با یادآوری دلیل شروع این راه، برای ادامه راه انگیزه بگیرید.

 

۲. هدف باید قابل اندازه گیری باشد.

تعریف کردن واحد یا مقیاسی برای اندازه گیری هدف کمک می کند تا هدفتان ملموس تر باشد و بتوانید پیشرفتتان را در طول مسیر بسنجید. مثلا اگر برای آمادگی شرکت در یک آزمون نیاز به ۴ ماه زمان دارد، هدفتان را به چهار مرحله تقسیم کنید و مشخص کنید هر ماه چه مباحثی را می خوانید. به این ترتیب، در پایان هر ماه می توانید وضعیت را ارزیابی کنید. مثال واضح تری که می توان زد، هدف کاهش وزن است. اینکه در ابتدای سال هدفتان این باشد که امسال می خواهم لاغر شوم، هدف مشخص و قابل اندازه گیری نیست. باید مشخص کنید مثلا برای کاهش وزن چه چیزهایی نیاز دارید(ورزش، تغذیه سالم) و قرار است تا پایان سال چند کیلو وزن کم کنید. بعد می توانید با هدفگذاری کاهش یک کیلو در هر ماه، مقیاس اندازه گیری برای خودتان ایجاد کنید.

۳. هدف باید قابل دستیابی باشد.

هدفتان باید واقع گرایانه و قابل دسترس باشد. موقع هدفگذاری حتما باید به توانایی ها، مهارت های مورد نیاز (مهارت های ارتباطی، یا مثلا یادگیری یک زبان جدید و …) و منابع لازم (زمان، انرژی، پول) برای هدفتان دقت کنید. اگر هدفی تعیین کنید که فراتر از توان و مهارت های تان باشد، خیلی زود ناامید می شوید و دست از تلاش بر می دارید.

۴. هدف باید واقعی و مرتبط باشد.

وقتی دارید هدف هایتان را می نویسید توجه کنید که اهدافتان در یک راستا و هماهنگ باشد و با چشم انداز کلی که برای زندگی تان در نظر دارید و همچنین با ارزش ها وچارچوب هایتان سازگار باشد. مثلا اهدافی تعیین نکنید که در تضاد با هم باشند. مثلا اگر هدفتان موفقیت در کنکور است، هدف افزایش روابط احتماعی، یا پیدا کردن دوست های جدید یا سفر کردن با هدف اولتان سازگار نیست؛ چون برای سفر کردن یا داشتن دوستان بیشتر باید زمان و انرژی زیادی هزینه کنید که عملا مانع شما برای موفقیت در آزمون است.

۵. هدف باید زمان بندی داشته باشد.

هدفگذاری در کل کار سختی نیست ولی اگر زمان بندی درست و واقع گرایانه ای برای رسیدن به آن نداشته باشید، شانس رسیدن به هدفتان خیلی کم می شود. مثلا اگر هدفتان این باشد که می خواهید وزن کم کنید ولی محدوده زمانی برایش تعیین نکنید، این هدف تا آخر عمرتان کش پیدا می کند. یا بالعکس، به دنبال کاهش وزن سریع، مثلا در یک ماه، باشید، احتمال اینکه موفق شوید بسیار کم است. پس در هر هدفگذاری باید پیش بینی درستی از ز مان مورد نیاز داشته باشید و در چارچوب آن زمان بندی عمل کنید.

حالا براساس این پنج ویژگی یک چک لیست برای خودتان تهیه کنید و آن را برای همه هدف هایتان اجرا کنید. ممکن است مجبور شوید برخی از اهدافتان را به دلیل ناسازگاری با بقیه، حذف کنید؛ یا بعضی از آن ها را یک سطح پایین تر بیاورید تا پیش نیازهای لازم را فراهم کنید؛ یا مثلا اولویت هدف هایتان را جا به جا کنید. در هر حال این شما هستید که تصمیم می گیرید چه اهدافی مناسب شرایط کنونی زندگی تان است و برای رسیدن به آن ها باید چکار کنید.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۵۷ رای
منابع
12
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
توکلی
توکلی
2 سال قبل

سلام ممنون از سایت خوبتون جالبه که الان همه چی مجازیه طرف سایت زده لوله بازکنی برچسب و سفارش چاه بازکنی رو هم اینترنتی میگیره! نظر من به شخصه اینه که اینترنت و فضای مجازی خیلی کارمونو راحت و سریع کرده و باعث شده بتونیم توی زمانمونم صرفه جویی کنیم.

دکمه بازگشت به بالا