توسعه فردی و کوچینگ

کوچینگ چیست؟

به زبان ساده اگر بخواهیم بگوییم، هدف از فرایند کوچینگ بهبود عملکرد است و سعی دارد به جای گذشته ای که گذشته یا آینده ای که هنوز نیامده است، بر لحظه اکنون و همین جا تمرکز می کند. از آنجایی که انواع مختلفی از کوچینگ وجود دارد، در این نوشته به موضوع کوچینگ به عنوان یک حوزه تخصصی نمی پردازیم. بلکه هدف ما این است که به فرایند کوچینگ و کوچ به عنوان یک تسهیل کننده یادگیری بپردازیم.در ادامه این مطلب از دپارتمان توسعه فردی و کوچینگ مجله دکتر بهشتیان به بررسی کوچینگ پرداخته شده است.

بین کسی که به کسی آموزش می دهد و کسی که به دیگران کمک می کند یاد بگیرد، تفاوت زیادی وجود دارد. اساساً کاری که در فرایند کوچینگ انجام می شود این است که به فرد کمک می شود تا عملکردش را بهبود ببخشد و به عبارت دیگر به او کمک می شود که یاد بگیرد.

کوچ های خوب می گویند که فرد همیشه پاسخ مشکلاتش را می داند ولی برای فهمیدن پاسخ ممکن است نیاز به کمک داشته باشند.

«کوچینگ فرایندی است که به فرد کمک می کند تا ظرفیت بالقوه خودش را بالفعل کند تا بهترین عملکرد خودش را داشته باشد. کوچ سعی نمی کند چیزی به فرد آموزش بدهد؛ بلکه هدفش این است که به او کمک کند تا یاد بگیرد.» جان ویتمور، در کتاب کوچینگ برای عملکرد بهتر

بازی درونی

تیموتی گالوی در کتابش با عنوان بازی درونی تنیس به این نکته مهم اشاره می کند که بیشترین موانع در برابر موفقیت و دستیابی به اهداف، دورنی هستند و نه بیرونی. ایده او این بود که مربی های تنیس با پرت کردن حواس بازیکن از صدای درون و گفتگوهای درونی منفی و منتقدش، به او کمک می کنند تا بازی بهتری ارائه کند.

با پرت کردن حواس بازیکن از گفتگوهای منفی درونی، بدن کنترل بازی را در اختیار می گیرد. وقتی گفتگوهای درونی خاموش می شوند، بدن کار خودش را به درستی انجام می دهد. گالوی از بازیکنان خواست که بر ارتفاع توپ در حین ضربه تمرکز کنند. با تمرکز بازیکن روی ارتفاع توپ، گفتگوهای درونی ساکت می شوند و بدن که می داند برای ضربه باید چکار کند، کنترل را به عهده می گیرد و در نتیجه عملکرد بازیکن به سرعت بهتر می شود.

ایده مطرح شده توسط گالوی، فقط در بازی تنیس کاربرد ندارد. او عقیده داشت که همه افراد پاسخ و راه حل مشکلاتشان را در درونشان دارند.

بنابراین اصلی ترین بخش فرایند کوچینگ این است که فرد یاد بگیرد صداهای درونش را ساکت کند و به غریزه یا ناخودآگاهش اجازه دهد که کنترل را به دست بگیرد. گاهی برای ساکت کردن گفتگوهای منفی درونی باید حواس خودمان را پرت کنیم و بعضی وقت ها هم می توانیم با بررسی بدترین حالتی که ممکن است پیش بیاید، ترس را از خودمان دور کنیم.

آموزش مبتنی بر مدل چرخه شایستگی

یکی از مدل های مفید و موثر برای یادگیری، چرخه شایستگی است. این چرخه ۴ مرحله دارد که می تواند به شما کمک کند تا شایستگی های خودتان را شناسایی کنید:

۱. عدم شایستگی یا بی کفایتی ناخودآگاه

نمی دانید که درباره چیزی نمی دانید. مثال خوبی که برای این مرحله می توان زد، کودکی است که تا به حال دوچرخه ندیده است یا تا به حال زبانی غیر از زبان مادری اش نشنیده است.

۲. بی کفایتی خودآگاه

در این مرحله از نداشتن مهارت و تخصص در حوزه ای خاص آگاه شده اید. برای مثال، کودکی را در نظر بگیرید که دوستش را در حال دوچرخه سواری دیده است یا کسی را دیده است که به زبان دیگری صحبت می کند و بعد از آن می خواهد دوچرخه سواری یا زبان جدید را یاد بگیرد.

۳. شایستگی خودآگاه

در این مرحله یاد گرفته اید که چطور کاری را انجام دهید ولی هنوز برای انجام دادن آن باید فکر کنید. برای مثال کودکی که به تازگی دوچرخه سواری یاد گرفته است، اگر به روبرو نگاه نکند می افتد.

۴. شایستگی ناخودآگاه

در این مرحله نحوه انجام کار را یاد گرفته اید و در ذهنتان درونی شده است. در این مرحله اگر به این کار زیاد فکر کنید دیگر نمی توانید انجامش دهید.

کوچ باید ابتدا تشخیص دهد که فرد در کدام مرحله از این چرخه قرار دارد تا بتواند زبان و روش درست برای کمک به او برای حرکت به سمت مرحله بعد را استفاده کند. اگر ندانید که به چه مهارتی نیاز دارید و چه مهارت هایی را ندارید، نمی توانید آن مهارت را در خودتان پرورش دهید.

تفاوت بین تدریس، کوچینگ، منتورینگ و مشاوره

با این که این چهار تا مهارت ها و ویژگی های کلیدی مشترکی دارند، با هم متفاوت هستند و باید تفاوت بین این ها را بدانید.

تدریس و آموزش

در فرایند تدریس و آموزش، معلم یا مدرس سعی می کند دانشش را به دانش آموزان یا دانشجویان و در حالت کلی یادگیرنده ها انتقال دهد.

با اینکه معلم ها در فرایند تدریس از روش های مشارکتی و تعاملی (درست مثل کوچینگ) استفاده می کنند، اما در این فرایند بین مدرس و یادگیرنده، عدم تعادل دانش وجود دارد. به این معنی که مدرس در آن حوزه متخصص است و جواب های درست را می داند.

کوچینگ

ایده اصلی کوچینگ این است که فرد پاسخ تمام مشکلاتش را در درونش دارد.

کوچ، در حوزه خاصی متخصص نیست بلکه تلاش می کند که به فرد کمک کند تا قابلیت ها و ظرفیت های بالقوه اش را آزاد کرده و بالفعل کند. در فرایند کوچینگ تمرکز روی خود فرد و چیزی است که در سرش می گذرد. کوچ الزاماً شخص خاصی نیست و فرد می تواند از رویکرد کوچینگ برای کمک به افراد همپایه، مافوق ها یا زیردستانش استفاده کند.

دنیل گولدمن کوچینگ را یکی از سبک های رهبری و مدیریتی معرفی می کند. مهارت اصلی یک کوچ در پرسیدن سوالات مناسب و درست برای کمک به فرد برای حل مشکلاتش مشخص می شود.

منتورینگ

منتورینگ خیلی به کوچینگ شباهت دارد. براساس باور عمومی، منتور مانند راهنمایی است که به فرد کمک می کند تا نسبت به حالت یک نفره و تنها، سریعتر پیشرفت کند.

در محیط کار معمولاً افرادی هستند که به عنوان منتور شناخته می شوند و خارج از رده بندی های مدیریتی به افراد کمک می کنند. منتورها معمولاً تجربه و تخصص قابل ملاحظه ای دارند.

در فرایند منتورینگ، تمرکز بر آینده، پیشرفت شغلی و وسیع تر کردن افق دید فرد است. ولی در فرایند کوچینگ توجه و تمرکز بر زمان حال و حل مشکلات و موارد فوری است.

مشاوره

مشاوره بیشتر شبیه مداخله درمانی است و معمولاً روی گذشته  است و سعی دارد به فرد کمک کند تا با موانع و مشکلاتی که در گذشته داشته است، مواجه شود و بر آنها غلبه کرده و به سمت جلو حرکت کند.

 

روش یادگیری کوچینگ منتورینگ مشاوره
سوال چگونه؟ چه چیزی؟ چرا؟
تمرکز زمان حال آینده گذشته
هدف بهبود مهارت ها توسعه و تعهد به اهداف یادگیری غلبه بر موانع روانشناختی
منظور افزایش شایستگی ها گسترش افق دید و چشم انداز فردی درک خود

گستره و طیف کوچینگ

بسیاری از کوچ ها ممکن است همپوشانی زیادی بین نقش کوچ و معلمی پیدا کنند، به ویژه مربی های ورزش که مهارت زیادی در رشته ورزشی شان دارند و سعی می کنند تکنیک ها و مهارت های ورزشکار را بهتر کنند.

در شکل زیر می توانید کوچینگ و معلمی را در یک طیف ببینید:

هدایت توسط کوچ شونده روش ترکیبی هدایت توسط کوچ

به عنوان یک کوچ مواقعی پیش می آید که توسط شخصی که کوچ می کنید، هدایت شوید. این موارد به ویژه در زمینه کوچینک شغلی زیاد پیش می آید. اما به هر حال زمان هایی هم وجود دارد که شما متخصص هستید و اطلاعات و دانشتان را به فرد کوچ شونده، انتقال می دهید. برای مثال ممکن است در تحلیل یک تست روانسنجی یا عملکرد مناسب در یک موقعیت خاص، فرد به تخصص شما نیاز داشته باشد. در مربیگری ورزشی نیز زمان هایی هست که مربی تصمیم می گیرد کی و چرا یک حرکت خاص درست یا نادرست است.

خلاصه و جمع بندی

اصطلاح کوچینگ برای هر کسی می تواند معنی متفاوتی داشته باشد ولی در حالت کلی کوچینگ فرایندی است که در آن به فرد کمک می شود تا مشکلاتش را حل کند و عملکردش را بهبود ببخشد. مهم نیست که کوچینگ در حوزه ورزشی باشد یا لایف کوچینگ یا بیزینس کوچینگ؛ یک کوچ خوب، می داند که  جواب و راه حل مشکلات هر فرد در درون اوست و برای پیدا کردن این راه حل ها به کمک نیاز دارد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۶۲ رای
منابع
12
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا