اختلالات و بیماری های روانسلامت روانکلینیک افسردگی و دوقطبی

۸ علت ابتلا به افسردگی شدید          

شاید این سئوال برای شما پیش آمده باشد که علت افسردگی شدید یا افسردگی بالینی چیست؟ چرا برخی افراد افسرده می‌شوند و بعضی دیگر نمی‌شوند. در ادامه این مطلب از دپارتمان سلامت روان مجله سلامت دکتر بهشتیان با ۸ علت ابتلا به افسردگی آشنا می شویم.

علل ابتلا به افسردگی شدید

۱. تجارت دردناک گذشته و افسردگی شدید

سابقه سوء استفاده جسمی، جنسی و عاطفی، آسیب‌پذیری فرد در برابر افسردگی بالینی را افزایش می‌دهد.

۲. مصرف برخی از داروها

مصرف بعضی داروها مثل ایزوترتینوئین (که برای درمان آکنه استفاده می‌شد)، داروهای ضد ویروسی اینترفرون- آلفا، کورتیکواستروئیدها ، می‌توانند خطر افسردگی بالینی را افزایش دهند.

افسردگی-شدید

۳. مشکلات ارتباطی و افسردگی

کشمکش‌ها و مشکلات با خانواده و دوستان می تواند باعث بروز افسردگی در فردی که نسبت به این اختلال آمادگی دارد بشود.

۴. مرگ یا از دست دادن عزیزان و افسردگی شدید

غم و ناراحتی ناشی از مرگ یا از دست دادن یک عزیز، احتمال ابتلا به افسردگی بالینی را بالا می‌برد.

۵. ژنتیک یکی از دلایل مهم افسردگی شدید

وجود سابقه افسردگی در اعضای خانواده احتمال ابتلا به افسردگی را در فرد افزایش می دهد. البته افسردگی اختلال پیچیده ای است و ترکیبی از شرایط ژنتیکی می تواند موجب ابتلا فرد به افسردگی شود. به عبارت دیگر ژن افسردگی نداریم.

۶. اتفاقات مهم (چه مثبت چه منفی ) زندگی

اتفاقات مهم (چه خوب چه بد) می تواند منجر به ابتلا فرد به افسردگی شود اما معمولا منجر به افسردگی شدید نمی شود مگر آنکه فرد از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا به افسردگی هم باشد. وقایع خوبی مثل شروع شغل جدید، فارغ‌التحصیلی، ازدواج، مهاجرت و یا اتفاقات ناگواری مثل از دست دادن شغل یا درآمد، طلاق، یا بازنشستگی می‌توانند منجر به افسردگی شوند.

۷. مشکلات شخصی و افسردگی

مشکلاتی مثل تنهایی می تواند باعث ابتلا یا تشدید افسردگی در فرد شود اما به تنهایی نمی تواند منجر به افسردگی شدید شود.

۸. ابتلا به بیماری های جدی و مزمن و افسردگی بالینی

گاهی افسردگی همزمان با یک بیماری جسمی مهم ایجاد می شود بیماری های مزمن و طولانی مدت یکی دیگر از علل ابتلا به افسردگی هستند.

مصرف مواد مخدر و افسردگی شدید

تقریباً ۳۰ درصد از افرادی که مواد مخدر مصرف می‌کنند، افسردگی شدید دارند. حتی اگر مواد مخدر یا مشروبات الکلی باعث شوند در کوتاه مدت احساس بهتری پیدا کنید، اما در نهایت افسردگی شما را تشدید خواهند کرد.

مشکلات شیمیایی مغز یکی از دلایل مهم ابتلا به افسردگی شدید

پژوهشگران در مغز افراد مبتلا به افسردگی شدید در مقایسه با افراد دیگر تفاوت هایی مشاهده کرده‌اند. بعنوان مثال، هیپوکامپ (بخش کوچکی از مغز است که برای ذخیره خاطرات مهم و حیاتی می‌باشد) در افراد افسرده کوچکتر از افراد عادی است. هیپوکامپ کوچکتر، گیرنده‌های سروتونین کمتری دارد. سروتونین، یکی از مواد شیمیایی مغز است که ارتباط و انتقال بین سلول های عصبی را میسر می‌سازد و مناطق پردازش احساسات و هیجانات مغز را به هم وصل می‌کنند.

هنوز دانشمندان نمی‌دانند چرا هیپوکامپ در بعضی افراد افسرده کوچکتر است. بعضی محققان پی برده‌اند کورتیزول (هورمون استرس) در افراد افسرده بیش از حدّ تولید می‌شود. به نظر این محققان، کورتیزول، تأثیر سمی و «کوچک‌ کننده»‌ای بر رشد هیپوکامپ دارد. از نظر برخی کارشناسان، اشخاص افسرده با هیپوکامپ کوچک به دنیا می‌آیند و بنابراین مستعد ابتلا به افسردگی هستند.

البته مناطق و مسیرهای زیادی در مغز وجود دارند که در افسردگی دخیل هستند. پس یک ساختار یا مسیر خاص در مغز موجب افسردگی بالینی نمی‌شود.

آیا افسردگی شدید ژنتیکی است؟

می‌دانیم که گاهی افسردگی می‌تواند در خانواده‌ها موروثی باشد. این نشان می‌دهد که حداقل رابطه کمی بین ژنتیک و افسردگی وجود دارد. احتمال افسردگی فرزندان، خواهر، برادر، و والدین افرادی که افسردگی شدید دارند، بیشتر از دیگر اعضای جامعه است. البته تحقیقات نشان می دهد بعید است که فقط یک ژن افسردگی وجود داشته باشد، بلکه ژنهای زیادی هستند که در تعامل با محیط، تا حدی بر ابتلا فرد به افسردگی اثر می‌گذارند.

آیا مصرف دارو می‌توانند باعث ابتلا به افسردگی شوند؟

در بعضی افراد، مصرف برخی از داروها می‌تواند موجب افسردگی شود. مثلاً گاهی داروهایی نظیر باربیتورات‌ها، بنزودیازپین‌ها، داروی آکنه، می تواند موجب افسردگی بخصوص در افراد مسن شوند. بعلاوه، مصرف داروهای مسکن مانند کدئین و مورفین و آنتی‌ کولینرژیک‌ها که برای تسکین درد معده استفاده می شوند، نیز می‌توانند تغییرات و نوساناتی در خلق و خوی افراد ایجاد کنند. حتی داروهای فشار خون با افسردگی ارتباط دارند.

ارتباط بین افسردگی و بیماری مزمن چیست؟

ممکن است در بعضی افراد، یک بیماری مزمن باعث افسردگی شود. بیماری مزمن، بیماری است که مدت طولانی ادامه می‌یابد و معمولاً بطور کامل درمان نمی‌شود. با وجود این، بیماریهای مزمن می‌توانند از طریق رژیم غذایی، ورزش، تغییر عادات زندگی، و بعضی داروهای خاص کنترل شوند. دیابت، بیماری قلبی، آرتروز، بیماری کلیوی، ایدز، لوپوس، و ام‌اس بیماریهای مزمنی هستند که می تواند منجر به افسردگی شوند. کم‌کاری تیروئید نیز می‌تواند احساس افسردگی ایجاد کند.

آیا درد مزمن می توند منجر به ابتلا به افسردگی شدید شود؟

وقتی هفته‌ها یا ماهها دردی ادامه می‌یابد، درد مزمن نامیده می‌شود. درد مزمن نه تنها آزار دهنده است، بلکه روی خواب، فعالیت بدنی، کارهای روزمره، روابط بین فردی اثر منفی می گذارد و همین مسایل می تواند احتمال ابتلا فرد به افسردگی را بیشتر کند.

آیا افسردگی همیشه توام با غمگینی است؟

غم و اندوه، یک واکنش طبیعی و رایج به فقدان و از دست دادن کسی یا چیزی است. مثلاً مرگ یا جدایی از یک عزیز، از دست دادن شغل، مرگ یا از دست دادن حیوان خانگی مورد علاقه، یا تغییرات دیگری در زندگی مثل طلاق، یا بازنشستگی، فقدان‌هایی هستند که منجر به غم و اندوه می‌شوند.

ممکن است هر کسی غم از دست دادن را تجربه کند، اما همه دچار افسردگی نمی‌شوند. غمگینی با افسردگی که علائم دیگری مثل احساس خودارزشمندی پایین، بی انگیزگی و انرژی پایین ، افکار منفی درباره آینده، و خودکشی دارد، فرق می‌کند.

خلاصه و جمع بندی

در این مقاله به طور خلاصه درباره علل افسردگی شدید یا همان افسردگی بالینی صحبت کردم و مشخص شد که عوامل متعددی از جمله ژنتیک، اتفاقات ناگوار، مصرف برخی از داروها، مشکلات در زندگی روزمره، از دست دادن عزیزان، اتفاقات مهم، مشکلات بین فردی، بیماری های خاص و مصرف مواد می توانند منجر به ابتلا فرد به افسردگی شدید شوند.

سوالات متداول

۱. آیا ژنتیک در ابتلا به افسردگی شدید نقش دارد؟
بله، سابقه خانوادگی افسردگی می‌تواند احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش دهد. اما ژن خاصی به عنوان «ژن افسردگی» وجود ندارد و معمولاً عوامل ژنتیکی در تعامل با محیط تأثیرگذار هستند.

۲. آیا مصرف داروها می‌تواند باعث افسردگی شود؟
بله، برخی داروها مانند ایزوترتینوئین (برای آکنه)، کورتیکواستروئیدها و داروهای ضد ویروسی اینترفرون-آلفا می‌توانند خطر افسردگی را افزایش دهند، به‌ویژه در افراد مستعد.

۳. آیا اتفاقات مثبت می‌توانند باعث افسردگی شوند؟
بله، حتی وقایع مثبت زندگی مانند ازدواج، مهاجرت، یا فارغ‌التحصیلی می‌توانند در افراد مستعد، منجر به افسردگی شوند. اما معمولاً این نوع افسردگی شدید نیست.

۴. چگونه بیماری‌های مزمن بر افسردگی تأثیر می‌گذارند؟
بیماری‌های مزمن مانند دیابت، بیماری قلبی، یا آرتروز می‌توانند با ایجاد استرس، خستگی و محدودیت‌های زندگی، احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.

۵. آیا افسردگی همیشه با غمگینی همراه است؟
خیر، افسردگی با علائمی مانند کاهش انرژی، احساس بی‌ارزشی، افکار منفی و گاهی افکار خودکشی همراه است. غمگینی بخشی از افسردگی است اما این دو یکسان نیستند.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱۵۲ رای
منبع
nhswebmdmindmayoclinic

دکتر محمد بهشتیان

دکتر محمد بهشتیان روانشناس، روان درمانگر ، پژوهشگر ، مدرس، هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، عضو سازمان نظام روانشناسی و انجمن روان پویشی و انجمن هیپنوتراپی آمریکا است. حدودا ۲ دهه است که در رویکردهای مختلف روان درمانی (روانپویشی، طرحواره درمانی، هیپنوتیزم درمانی و…) مشغول تدریس، تربیت روان درمانگر و مشاوره است. تربیت بیش از 1000 روان درمانگر، چاپ بیش از 40 عنوان کتاب، ثبت چندین نوآوری پژوهشی (از جمله دستگاه BWS ویژه هیپنوتیزم سریع) ، چاپ ده ها مقاله علمی پژوهشی، اجرای چندین طرح تحقیقاتی کشوری، برگزرای صدها کارگاه های تخصصی و عمومی؛ بخشی از فعالیت علمی اوست.

نوشته های مشابه

‫۷۸ دیدگاه ها

  1. از وقتی جدا شدم هیچوقت مثل سابق نه خندیدم نه خوشحال شدم همیشه احساس غم دارم و اینکه چرا اینطور شد ..

  2. سلام منم ۸ساله که همین افسردگی رو دارم داروهم میخورم هر دوماه پیش متخصص اعصاب روان میرم بعضی وقتها خوبه حالم بعضی وقتها انقد حالم بد میشه انگاردنیام دنیای دیگه هس خیلی بده تپش قلب میگیرم همش خوابم گریه زیاد میکنم خسته ام خدایا چکار کنم.

    1. سلام شاید موضوع شما اختلال دوقطبی باشه که با افسردگی خیلی فرق داره و داروهاش متفاوته و توسط پزشک تشخیص داده نشده انشاالله درمان میشع

  3. حالم خیلی بده واقعا نمیخوام تو این دنیا باشم
    من یه دخترم که فقط ۱۷ سال سن داره… تو مدرسه و تو جمع فامیل به خاطر ساده بودنم اذیت میشم
    هر کسی وقتی میفهمه ساده ام سعی میکنه ازم سوءاستفاده کنه و حالمو بد کنه
    از مدرسه با حال بد و بعداز شنیدن هزار تا تحقیر میام خونه مامانمو میبینم که مریضه و داره ناله میکنه از درد، همونجا دلم میخواد برم خودمو دار بزنمو برم فقط… هیچ دوستی ندارم حتی یه دونه که بخوام باهاش حرف بزنم یکم حالم خوب بشه بفهمم یکی هم هست منو دوست داشته باشه و براش مهم باشم
    نمره هام به شدت افت کرده کتابو نمیتونم باز کنم
    از اون طرف فقر رو هم دارم تحمل میکنم من
    یعنی دردی نیست من نکشیده باشم. آیندمم از این قرار نیست بهتر بشه احتمالا یه نظافت کار میشم مثل بابام
    خودمو زندانی کردم تو اتاق تاریک و در حال گریه کردنم
    بگین چجوری بمیرم من؟

    1. سلام به نظرم مشکل شما اختلال دوقطبی باشه که به اشتباه افسردگی تشخیص داده شده داروهای افسردگی بر روی دوقطبی تاثیر نداره حتما بابت دوقطبی ویزیت بشید حتمتا با دارو ظرف سه هفته خوب میشید

  4. سلام من یک دختر ۱۵ ساله ام افسردگی شدیدی دارم همیشه احساس پوچی بی ارزشی ضعف همیشه به اهنگای غمگین گوش میدم زیاد میخوابم حالا همه اینا هیچی باهاشون کنار میام سعی میکنم حالمو خوب کنم اما گرچه بازم بی فایده .ولی نمیدونم چرا وقتی به مهمونی میرم محییطی اروم و شادیه ولی وقتی بر میگردم حالم خیلی بد میشه دوست ندارم کسی بفهمه من افسردگی دارم ولی نمیتونم

  5. تنها چیزی که میتونم به عنوان کسی که افسردگی شدید داره بگم اینه که هیچی مثله سابق نیست
    نه خوشحالی ، نه ذوق برای انجام کاری
    فقط درحال گذرای زندگیتی
    توام از هیچی
    یه حس توهی بودنو به آدم غالب میکنه که وصف ناشدنیه
    جوری زندگیتو مخطل میکنه که قادر به گفتنش هم نیستی
    من کسی ندارم که بهش بگم مشکلمو و خانوادمم نه میفهمن نه براشون مهمه
    این منم که دارم توی این بحران جون میدم هر روز خسته تر از دیروز میشم

    1. سلام خوبین من افسردگی شدید داشتم رفتم پیش روانپزشک،داروهاش رو کامل خوردم،اوایل که داروهارو میخوردم حالم بدتر از دیروز بود ولی تحمل کردم والان کامل خوب شدم

  6. هیچ چیزی مثه حرف زدن حال آدمو خوب نمیکنه.درمان صد در صدی افسردگی حرف زدن با خانوادس و آشنایان. گوشه گیری بکنید حالتون بدتر میشه

  7. سلام من پدرم ۶۳ سالشه افسردگی شدید گرفته .
    هیچ صحبت نمیکنه یه جا میشینه و فقط فکر میکنه بعضی وقت ها هم حزیون میگه .

    غذا نمیخوره الان ۱۰ ساعته که هیچی نخورده
    چیکار کنم خاهش میکنم جواب بدید خاهش مییکنم ،حالش خیلی بده

  8. سلام منم ۸ ساله افسردگی شدید دارم بعضی وقت ها خیلی حالم بده وهمش خابم وهیچ احساس خوبی ندارم مشاوره هم چند جلسه رفتم خسته شدم ولش کردم باید چه کار کنم

    1. سلام
      برای درمان افسردگی از دمنوش گل گاوزبان استفاده کنید.
      همچنین از عسل بهارنارنج طبیعی (ناشتا : یه قاشق داخل عسل فرو کنید،بعد بکشید بیرون، بعد قاشق را مثل آب‌نبات چوبی لیس بزنید.)

  9. سلام آقای دکتر من ۳۵ سالمه ۲تا بچه کوچیک دارم افسردگی دارم دو بار متخصص مغز و اعصاب رفتم ام ارای کردم ولی بهم نگفتن چیکار کنم فقط گفتن افسردگی داری در شبانه روز فقط ۲تا ۳ ساعت میتونم بخوابم لطفا راهنمایی بفرمایید

  10. سلام ،من ۱۸سالمه
    منم حس میکنم افسردگی دارم اخه همش دلم میخواد بمیرم
    دوس ندارم غذا بخورم یا حرف بزنم
    از همه چیز خسته شدم از همه ی ادمای دور و برم
    حتی از خودمم متنفرم دلم میخواد فقط بخوابم و اصلا بیدار نشم
    دوس دارم فقط اهنگای غمگین گوش کنم و عاشق سکوتم
    اتفاقایی ک دور و برم میوفتن اصلا واسم مهم نیستش دلم نمیخواد از اتاقم بیرون برم و دوس ندارم چراغای اتاقم رو روشن کنم دوس دارم همه جا تاریک باشه

    1. رفیق حتما یه مشاور برو یا با کسی صحبت کن‌..
      یا اگه دلت نمیره این کارارم بکنی، زمان همچیو درست میکنه..شاید اینو از کسی بفهمی،بهت بر بخوره ولی تحربشو داشتم زمان باعث تغیرت میشه البته اگه بخوای

      1. درمان قطعی و صد در صدی افسردگی حرف زدنه. باید حرف بزنید با خانواده با رفقا. میدونم سخته ولی باید حرف بزنید. حرف که بزنید حالتون خوب میشه برای همیشه

  11. سلام واقعن همه علائمو اکثرا دارم حتی اقداماتی در رابطه خودکشی انجام دادم ولی مشکلم اینه نمیدونم ب چ علت سر بحث و با مشاور باز کنم و بگم چمه چه مشکلی دارم

    1. واای تو رو خدا بچه رو نزن خودتو بزن وقتی حالت بده منم افسردگی شدید دارم ولی ازارم به کسی نمیرسه این کار شما ربطی به افسردگی نداره عزیزم اینا اختلالات رفتاریه
      بچه چه گناهی داره خیلی حالم گرفته شده
      خدا لعنت کنه باعث بانی این همه مشگلات و که همه افسرده شدن

  12. سلام من ۱۶سالم چند وقته ب افسرودگ شدید مبتلا شدم و بشدت غمگینم و هی احساس ضعف میکنم ودلمدمیگیره و مداوم غمگینم وبعض اوقات گریه میکنم احساس میکنم این احساس تا آخر با من همراه اس

  13. سلام وقت بخیر برادرمن حدود هشت سال پیش یه جراحی تومور مغزی داشت تا دوسال پیش خیلی وضعیت خوبی داشت جز سمت چپ که کارایی قبل را نداشت حدود دوسال پیش چندین تشنج داشت که باعث شد توانایی جسمیش کمتر بشه برای همین مدام در محل کار بارییس ویکی از همکارانش درگیر بود که توانایی انجام کارهاش ونداره وباید خانه نشین شود مدتی مقاومت کرد در این گیرودار پدرم فوت کرد و برخلاف انتظار اصلا نتوانست گریه کند چند روزی از فوت پدرم نگذشته بود که یک تصادف کوچک داشت وباعث شکستن دست خانمی که باهاش تصادف کرده بود شد اما چند روزی طول نکشید که دیگر قدرت و توانایی انجام همه ی کارها حتی کارهای شخصی را از دست داد و حتی دچاربی اختیاری ادرار شد الان حدود هفت ماه است که یک روز در حد یک صحبت کردن و خندیدن خوب است ویک روز کاملا ساکت ومثل یک تکه گوشت گوشه ی اتاق افتاده است پیش روانپزشکی در اصفهان مراجعه کرد و فرمودند افسردگی شدید است لطف بفرمایید امکان بهبود برادرم هست ومدت زمان درمان چقدر طول می کشد دارودرمانی بهتر است یا روان درمانی سپاسگزارم

  14. من الان خیلی ناامیدم هرکاری میکنم نمیتونم از ناامیدی بیرون بیام چند روز درس میخونم بعدش باز ناامید میشم و ولش میکنم خیلی آهنگ های غمگین گوش میکنم هیچی توی زندگی برام مهم نیست هیچی الان یک عضو جدید به خونوادمون اضافه شده ولی هیچ حسی بهش ندارم.خیلی بی انرژی هستم سر صبح که بیدار میشم پاهام از شدت بی انرژی بودن خم میشه و نمی تونم راستشون کنم خیلی ناامیدهستم حتی آینده و هیچی برام مهم نیست خسته شدم نمی دونم باید چکار کنم من هر روز آهنگ های خیلی غمگین گوش میدم و خیلی عاشق آهنگ های غمگینم آهنگ شاد می‌شنوم سر درد میشم و از اون محیط میرم بیرون و میرم یک جای تاریک هدفونو می‌زارم توی گوش هام و می‌شینم آهنگ های غمگین گوش میکنم خیلی تلاش کردم این عادت ها رو ترک کنم ولی هر روزم یک حالت می گذره خیلی خجالتی هم هستم و وقتی فامیلا میان میرم توی اون اتاق زیر پتو خودمو به خواب میزنم تا نرم پیششون خیلی حالم بده نمیدونم چه بلایی سرم اومده هر موقع هم بارون میاد خود به خود گریه ام میگیره من خیلی تاریکی رو دوست دارم علتشو نمی دونم ولی از محیط های تاریک و کم نور خیلی خوشم میاد چون سکوته یک عادت بد دارم اونم این هستش که یک کاریو مثل درس خواندن میچسبم بهش با این که هیچ انگیزه ای ندارم و بعد چند روز ولش میکنم میشه کمک کنید بگید باید چکار کنم

  15. سلام خسته نباشید من ۱۹ سالمه و تست افسردگی دادم و بهم گفت افسردگی شدید دارم من مدام با خانواده بحث دارم خانواده از هم پاشیده ای دارم و هیچ دوستی نداشتم ک حداقل کمی باهاش وقت بگذرونم و فکرمو آزاد کنم جدیدا خیلی زود رنج و شکننده شدم این خیلی برام آزار دهندس احساس اضافی بودن و تنهایی میکنم و اینکه به معنای واقعی واقعا تنها هستم در طول روز مدام توی اتاقم هستم ولی کسی بهم سر نمیزنه یکی حالمو نمیپرسه حرفای خیلی ناراحت کننده از مادرم میشنوم مثلا همش نفرینم میکنه میگه برم بمیرم چون ک همش تو اتاقمم دکتر و مطبم نمیتونم برم هیشکیم ندارم باهاش مشورت کنم تروخدا کمکم کنید

    1. سلام. منم عین خودت.هرکاریو دنبال میکنم بد چن روز اصن یادم میره که چنین چیزیو من توش بودم! باید زمان بزاری برای خودت.سفت نگیر

    2. داداش بزن بیرون این دنیا ارزش هیچی و نداره پیاده روی ورزش سینما کوه نوردی پارک شیطونی ی دوست خوب و همدردم پیدا کن همه چی خوب میگذره

  16. سلام دکتر، من ۶ سال هست که با بیماری میگرن و سردرد و خون ریزی روده دست و پنجه نرم میکنم. بخاطر سردردهام نمی تونم راحت ارتباط برقرار کنم نمی تونم راحت درس بخونم نمی تونم ورزش کنم نمی تونم حتی بدوم و نمی تونم کار کنم. سعی کردم ناراحتی و دردم رو تحمل کنم سعی کردم با همه مهربون باشم و نصیحت پشت نصیحتای بقیه رو تحمل کنم اما دریغ از یه نفر که بجای نصیحتای الکی بهم امید بده و بتونم باهاش درد و دل کنم. دیگه بریدم دکتر از زندگیم از دردم از آرزوهای بر باد رفته ای که این بیماری ازم گرفت. من ۲ سال دپاکین خوردم ۴ سال داروهای مختلف ولی تنها درمونم شد ژلوفن یا آمپول کترولاک. الان یه ماه هست که دیگه به هیچ چیزی علاقه ندارم انگیزه برای زندگی ندارم کارم فقط شده فیلم گیم خواب. از عید پارسال هم خوابم بهم ریخته و ۵ صبح خوابم می بره و این سردرد هامو تشدید کرده.
    همه میگن برو دکتر ولی من واقعا دیگه قصد جونمو کردم نمی خوام دیگه بهتر بشم وقتی امید ندارم.
    قرص هامم ۳ ماهه قطع کردم با خودم لج کردم از خودم متنفرم
    از لحاظ عاطفی و روانی همیشه توی خونمون دعواست و من همیشه درگیرم.
    خسته شدم دکتر واقعا دیگه خسته شدم.
    هیچ کسی نیست بهم امید بده

  17. سلام آقای دکتر من دچار وسواس فکری شدید شدم و باعث شده که من افسردگی شدید بگیرم دکتر رفتم بهم دارو داده خوب نشدم از همه ی کارام عقب افتادم از هیچی لذت نمیبرم از ته دل نمیخندم انگار مغزم داره باخودش حرف میزنه
    آقای دکتر خیلی وقت ها احساس تنهایی میکنم آقای دکتر نمیتونم درس بخونم از کارام موندم حالم‌خیلی خیلی خیلی بده دارم عذاب میکشم کمکم‌کنید.
    آیا احساس تنهایی میتونه از علائم افسردگی باشه؟؟!

  18. حالم بده… از هیچ چیزی لذت نمی برم و حتی ناراحت هم نمیشم… نه گریم میگیره نه خنده… بیشتر از ۲ ثانیه نمیتونم لبخند روی لبم نگه دارم دهنم درد میگیره… انگیزه‌ ای ندارم…. قبلا برای فرار از این حال بد به خود کشی فکر میکردم و بارها خودمو زخمی کردم ولی دیگه حتی رمقی برای فرار کردن از این حال بد رو هم ندارم… کرخت شدم. سِر شدم…

  19. سلام جناب بنده چندین سال هست دچار افسردگی شدی شدم طور ک از کار افتاده شدم، سرترالین، فلوکسیتین، لگزاتال وخیلی از دارو های دیگه کمک نکرده، ایا فریادرسی هست؟

  20. سلام وقت بخیر
    دو سالی میشه افسردگی دارم دوره ای قرص مصرف میکردم و خوب بود اما به خاطر بارداری اون ها رو کنار گذاشتم و الان باردارم مشاوره هم انجام می دم تا حدودی کمکم کرده ولی گاهی اوقات باز همون حس ها به سراغم میاد خیلی میترسم اتفاقی برای فرزندم بیفته و این بیماری به اونم منتقل بشه نمیدونم با این دست فکر ها چه کنم.لطفا راهنماییم کنید.

    1. درود بر شما دوست عزیز
      شما مشکل وسواس فکری پیدا کردید با دوره درمان وسواس در بخش دوره های غیرحضوری سایت می تونید مشکل تون را حل کنید.

  21. سلام و درود
    دکتر من تست افسردگی بک دادم و افسردگی شدید دارم ،من فکر میکنم هیچکسو ندارم ولی همیشه با دیگران مهربونم خسته شدم از اینکه کسیو پیدا نمیکنم بغلش گریه کنم و از حالم بگم ،انقدر کار میکنم تا با کسی درددل نکنم البته کسیو هم ندارم و آخر درددل میشه نصحیت، بنظر شما علایم افسردگی هست؟

    1. درود بر شما دوست عزیز
      احساس تنهایی می تونه یکی از علایم افسردگی یا باعث افسردگی بشه
      بستگی داره چه مدت هست این نشانه ها را دارید و شدت نشانه ها چقدر هست
      توضیح بیشتری درباره علایم تون بفرمایید تا دقیق تر بتونم راهنمایی تون کنم

    2. سلام آقای دکتر من وسواس فکری دارم حدود۹ماه میشه که انگار فکرامو نمیتونم کنترل کنم و منو میترسونه احساس میکنم خیلی تنهامو اینکه هیچ چیز جز مرگ نمیتونه منو خوب کنه

  22. من واقعا دوسالی میشه افسردگی دارم و اصلا هیچ حسی ب زندگی ندارم فقط کارم شده قرص خوردن گریه هیشکی نیس کمکم کنه و هیچکی نمیدونه چیکار کنم کمکم کنید😭

    1. سلام من نمیتونم از جام بلند شم کاری انجام بدم دوس دارم همش بخوابم هیچ انگیزه ای برای زندگی ندارم دوس ندارم هیچ صدایی بشنوم یا دوس ندارم کسیوببینم دوس دارم تنها باشم جای تاریک باشم حتی دوس ندارم صدای بچمم بشنوم همش فکر خودکشی ب سرم میزنه از همه متنفرم

    1. سلام و درود بر شما دوست عزیز، مهمترین اقدام اینه که نیازهای روانی کودکان ارضا بشه و مهارت هوش هیجانی را کودکان تقویت کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا