اختلالات و بیماری های روانسلامت روانفیلم درمانیکلینیک افسردگی و دوقطبی

۱۴ مورد از بهترین فیلم ها درباره افسردگی

بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در جهان به افسردگی مبتلا هستند، و هر کس داستان منحصر به فرد خود را دارد. افسردگی وضعیتی از سلامتی روان است که به حالت‌های متعددی بروز می‌کند. در ادامه این مطلب از دپارتمان سلامت روان مجله سلامت دکتر بهشتیان در کنار اشاره ای به چیستی افسردگی به معرفی ۱۴ فیلم در موضوع افسردگی می پردازیم.

افسردگی می‌تواند احساساتی مانند تنهایی، بی‌تفاوتی، ناراحتی یا بی‌انگیزگی ایجاد نماید،‌ طوری که فرد احساس ‌کند هیچ چیز درد او را دوا نخواهد کرد. افسردگی هم‌چنین می‌تواند مبتلایان را به بروز رفتار‌های غیر‌منطقی یا مخرب ترغیب کند. لازم است در کنار فیلم‌هایی که در ژانر‌ها و زمینه‌های مختلف می‌بینیم آثاری در ارتباط با افسردگی نیز تماشا کنیم تا با شیوه‌های مختلفی که مردم این بیماری را تجربه می‌کنند آشنا شویم و با این افراد احساس هم‌دردی کنیم.

افسردگی به راستی چیست؟

افسردگی صرفاً احساسی از غم و ناراحتی نیست، بلکه وضعیتی حاد از سلامت روان و یک اختلال خلقی است. افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی در ایالات متحده است که ۷.۳ میلیون فردِ بزرگسال به آن مبتلا هستند.

افسردگی هر روز احساسات منفی متعددی به وجود می‌آورد و نحوه‌ی تفکر، احساس و عملکرد افراد را تغییر می‌دهد. این معضل هم‌چنین روی توانایی افراد در خوابیدن، کار و لذت بردن از زندگی تأثیر منفی می‌گذارد. افسردگی اغلب احساس شدیدی از یأس و ناامیدی به وجود می‌آورد که نشانه ای از کاهش یا برطرف شدن آن دیده نمی‌شود.

از علائم افسردگی می‌توان به “بی حسی”،‌ بیزاری از خود،‌ اختلال در تمرکز، کاهش انرژی و افکار مرتبط با مرگ اشاره کرد. افسردگی را می‌توان از حالت خفیف و موقت تا وضعیتی جدی و شدید طبقه‌بندی کرد. افسردگی بالینی نمونه‌ای از نوع شدیدِ افسردگی است.

فیلم‌هایی با موضوع افسردگی

اگر به تماشای فیلم‌هایی با موضوع افسردگی علاقه دارید، دانستن اینکه از کجا باید شروع کنید ممکن است دشوار باشد. هزاران فیلم در ارتباط با افسردگی ساخته شده‌اند.

 ما ترجیح دادیم به جای صحبت درباره‌ اینکه کدام فیلم‌ها از لحاظ ساختاری “بهترین” هستند (نویسندگی خوب، شخصیت‌های جذاب، داستان منسجم و غیره). به این مساله بپردازیم که کدام آثار بهتر از بقیه می‌توانند آگاهی شما را درباره‌ی تجربه‌ی افسردگی بالا ببرند. اگر خودتان به افسردگی مبتلا هستید شاید بتوانید با یک یا چند تن از شخصیت‌های این فیلم‌ها همذات پنداری کنید،‌ و همین‌طور تماشای این فیلم‌ها می‌تواند آگاهی خانواده و دوستان تان را از مشکلی که گرفتارش هستید بالاتر ببرد.

برای کوتاه کردن لیست مان ما شبکه‌ خود را با بیش از هزار درمان‌گر بررسی و پیگیری کردیم که کدام فیلم‌ها توسط این متخصصین بیشتر توصیه می‌شوند. فیلم‌هایی که در ادامه معرفی خواهیم کرد روی ماهیت خودِ افسردگی متمرکز هستند یعنی: افسردگی چیست،‌ چگونه ایجاد می‌شود و چگونه روی افراد مبتلا و اطرافیانشان تأثیر می‌گذارد.

برترین فیلم‌های مرتبط با افسردگی بر اساس معیار‌های ما در زیر فهرست شده‌اند.

۱. آنومالیسا (Anomalisa)

گاهی اوقات افرادی که انتظار دارید شاد باشند در واقعیت به طرز شدیدی افسرده هستند. آنومالیسا داستان مایکل استون، نویسنده‌ی کتاب‌های انگیزشی در مورد موفقیت در پشتیبانی از مشتری و بهبود کارایی شرکت‌ها را روایت می‌کند.

با اینکه استون در زمینه‌ی کمک به مردم برای داشتن یک زندگی بهتر و شادتر یک متخصص است،‌ اما خودش از افسردگی بالینی رنج می‌برد. او از خودش متنفر است و نسبت به جهان هستی احساس بیگانگی می‌کند. فیلم این موضوع را از این منظر نشان می‌دهد که استون همه‌ی افراد دنیا را تقریباً یکسان می‌بیند و مشکلات اگزیستانسیال یا وجودیِ زندگی با افسردگی را به تصویر می‌کشد.

۲. بهترین بابای دنیا (World’s greatest Dad)

انگ بیمار روانی بودن باعث می‌شود مردم همیشه با افرادی که مبتلا به افسردگی هستند رفتار دلسوزانه‌ای نداشته باشند. با این حال هنگامی که یک فرد افسرده دست به خودکشی زده و می‌میرد نسبت به او احساس ترحم پیدا می‌کنند.

“بهترین بابای دنیا” داستان لنس کلینتون نویسنده‌ی شکست خورده و معلم شعر دبیرستان را روایت می‌کند. او با زنی آشنا شده که نمی‌خواهد رابطه‌ شان علنی شود، و همچنین پسری سرخورده و معتاد به پورنوگرافی دارد که از او متنفر است.

پس از آنکه پسر لنس طی حادثه‌ای (استمناء به روش ایجاد حس خفگی) جان خود را از دست می‌دهد،‌ کلیتون طوری صحنه‌ سازی می‌کند که به نظر برسد او خود را به دار آویخته است. سپس برای فرار از عذاب وجدان و شرمندگی یک یادداشت خودکشیِ جعلی – اما زیبا و شاعرانه – می‌نویسد. آن یادداشت نشان می‌دهد پسرش به دلیل ابتلا به افسردگی اقدام به خودکشی کرده است.

اما حقیقت این است که شخص افسرده خودِ کلیتون است. در واقع افسردگی باعث می‌شود او چنین کاری انجام دهد و آن یادداشت قانع کننده‌ی خودکشی را بنویسد. با این حال این پسر مرده‌ی اوست که مورد تحسین و هم‌دردی هم‌سالانی که آن یادداشت را می‌خوانند قرار می‌گیرد و آن‌ها این کار او را زیبا می‌بینند. جامعه‌ای که قبلاً آن پسر را یک منحرف جنسی و بازنده می‌شناخت حالا از او به عنوان شاعری بااستعداد که به بیماری روانی مبتلا بود تمجید می‌کند.

۳. کیک (Cake)

افرادی که از دردهای مزمن،‌ ناتوانی یا بیماری رنج می‌برند اغلب دچار افسردگی شدیدی می‌شوند. در “کیک” شخصیت اصلی یعنی کلیر پس از آنکه پسرش را در یک صانحه‌ی رانندگی از دست داده و خودش نیز به دردی مزمن مبتلا می‌شود افسردگی می‌گیرد. غم از دست دادن فرزند و ناامیدی از بهبودی کار کلیر را به جایی می رساند که احساس می‌کند تنها کاری که می‌تواند انجام دهد شکایت و گله مندی از زندگی است.

۴. سیلویا (Sylvia)

سیلیوا پلات به خاطر نوشتن آثاری ادبی درباره‌ی افسردگی اش مشهور است. “سیلویا” به بخش‌هایی از اشعار این شاعر می‌پردازد و آن‌ها را با کاوش در افسردگی سیلویا و ارتباط وی با همسر و همکارش تِد هیوز ترکیب می‌کند.

۵. دوقلوهای اسکلت (The skeleton twins)

دوقلوهای اسکلت داستان خواهر و برادری را روایت می‌کند که مدت‌هاست ارتباطی با هم نداشته‌اند اما پس از اقدام برادر به خودکشی و تصمیم جدیِ خواهر مبنی بر انجام آن دوباره با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. در ادامه‌ی فیلم دلایل ابتلای آنها به افسردگی و تأثیر آن بر زندگی این خواهر و برادر نشان داده می‌شود. هر دوی آنها برای یافتن لذت و هدف در کارهایی که انجام می‌دهند تلاش می‌کنند و برای سازگار شدن با شرایط اغلب تصمیمات غیر منطقی و مخربی می‌گیرند.

۶. صحنه‌های داخلی (Interiors)

افسردگی صرفاً برای فرد مبتلا منبعی از درد نیست و می‌تواند برای اطرافیان آن شخص نیز بار سنگینی باشد. گاهاً افرادی که از مبتلایان به افسردگی مراقبت می‌کنند موجب رنجش آنها می‌شوند. در این هنگام آنها می‌توانند فرد مبتلا را ترک کنند یا با شرایط پیش آمده کنار بیایند و اوضاع را تحمل کنند.

در “صحنه‌های داخلی” خانواده با جدا شدن پدر و مادر از هم می‌پاشد، زیرا مادر به افسردگی مزمن و زوال عقل مبتلا است و پدر دیگر از نگه‌داری و مراقبت از او خسته شده است. مادر،‌ حوا، در مقابل دست به خودکشی می‌زند و طی سالیان بعد بارها در یک آسایشگاه روانی تحت دوره‌های درمانی قرار می‌گیرد.

یکی از دختران حوا به نام جوئی به ناچار مسئول مراقبت از او می‌شود. جوئی استرس و عصبانیت ناشی از این مسئولیت را به مادرش منتقل می‌کند. رابطه‌ی آن‌ها در ادامه‌ی فیلم نشان می‌دهد که افسردگی چگونه می‌تواند چرخه‌ای معیوب از رنجش را در خانواده‌ها ایجاد نماید.

۷. ایالت باغ (Garden State)

باورهای منفی نقشی اساسی در شکل گیری افسردگی ایفا می‌کنند. این افکار می‌توانند باری باشند که شادی را از مردم سلب می‌کنند.

در “ایالت باغ” بازیگر فیلم یعنی اندرو لارجمن خود را مسئول تصادفی می‌داند که باعث معلولیت و در نهایت مرگ مادرش شده است. بار این احساس گناه او را نسبت به بسیاری از جنبه‌های زندگی بی‌تفاوت و بی‌احساس کرده است.

نکته :

یکی از خوانندگان به ما اطلاع داده که فیلم “ایالت باغ” داروهای سلامت روانی را در یک سری دیالوگ ها طوری معرفی می‌کند که انگار این داروها به طرز اجتناب ناپذیری باعث غیرفعال شدن احساسات شده و ظرفیت شادی را در مصرف کنندگان محدود می‌کنند. چنین چیزی لزوماً صحت ندارد. داروها عوارض جانبی دارند و این عوارض از بیماری به بیمار دیگر متفاوت هستند. درمان داروییِ سلامت روان و روان‌درمانی روش‌هایی تایید شده و مبتنی بر تحقیقات در زمینه‌ی درمان بیماری‌های روانی هستند.

هم‌چنین در این فیلم می‌بینیم که شخصیت اصلی به جای کاهش تدریجی داروها تحت نظر متخصص سلامت‌ روان، مصرف آن‌ها را به یکباره قطع می‌کند. برخلاف آنچه که فیلم نشان می‌دهد این کار خطرناک است و می‌تواند منجر به بروز علائم ترک یا موارد دیگری شود.

۸. میس مونشاین کوچولو (Little Miss Moonshine)

میس مونشاین کوچولو یک کمدی سیاه است که نشان می‌دهد افسردگی چگونه می‌تواند یک معضل خانوادگی باشد. به استثنای شخصیتی اصلی یعنی کوچک ترین دختر، همه‌ی اعضای خانواده‌ی فاریس به نوعی افسردگی مبتلا هستند. ناراحتی‌های روانی اغلب باعث می‌شود آن‌ها با یکدیگر درگیر شوند و در نتیجه افسردگی‌شان شدیدتر از قبل شود.

سختی‌ها و طغیان‌هایی که اولیو در خانه می‌بیند باعث می‌شود که او به درکی از افسردگی بالینی و نحوه‌ی تأثیر آن بر خانواده‌اش برسد. او متوجه می‌شود که اعضای خانواده‌اش او را مانند پرتوی از نور می‌بینند که به آنها کمک می‌کند با درد خود کنار بیاییند.

۹. بی‌حسی (Numb)

“بی‌حسی” داستان فیلم‌نامه نویس موفقی به نام هادسون میلبانک را روایت می‌کند که طبق تشخیص روان‌پزشک به افسردگی و اختلال مسخ شخصیت (یک بیماری روانی که شامل دوره‌هایی از احساس عدم ارتباط یا جداشدن از ذهن و بدن می‌شود) شده است. این فیلم با نشان دادن نحوه‌ی کار روان‌پزشکان هادسون که دارو را راه‌حل اصلی مشکلات او می‌دانند از گرایش به تجویز بیش از حد دارو انتقاد می‌کند.

۱۰. ساعت‌ها (Hours)

“ساعت‌ها” زندگی دو زن را به تصویر می‌کشد که رمان تحسین‌ شده‌ی “خانم دالووی” اثر ویرجینیا وولف را می‌خوانند. این رمان درباره‌ی زنی ثروتمند و افسرده است که در دوران پس از جنگ جهانی اول در انگلستان زندگی کرد. هر دو زن به افسردگی مبتلا هستند و با عناصر مختلف رمان وولف هم‌ذات پنداری می‌کنند. خودِ ولف نیز در این فیلم به تصویر کشیده شده است.

۱۱. مالیخولیا (Melancholia)

در “مالیخولیا” به نقل از نیویورک تایمز “پریشانیِ حاد و پوچیِ زمین‌گیر کننده‌ی افسردگی” به بهترین شکل ممکن در کاراکتر جاستین به تصویر کشیده می‌شود. سیاره‌ای که قرار است به زمین برخورد کند و همه را از بین ببرد استعاره ای از میزان ویران کنندگیِ افسردگی است. از آنجا که افسردگی باعث شده جاستین همه چیز را بیهوده ببیند بعضاً رفتارهایی تکانشی و خودخواهانه از خود نشان می‌دهد. او به سختی می‌تواند به تبعات و عواقب کارهایش فکر کند.

۱۲. این یک جور داستان خنده‌دار است (It’s kind of a funny story)

افسردگی لزوماً از تروما، آزار و اذیت، غم و اندوه، محیط‌های سمی و یا خانواده‌های نابسامان نشأت نمی‌گیرد. افسردگی در واقع هم یک نوع بیماری و هم نوعی نگرش نسبت به جهان است. و حتی زمانی که مردم زندگی نسبتاً آسانی دارند ممکن است یک سری باورهای منفی و غیرمنطقی بسازند که آن‌ها را در افسردگی و افکار خودکشی فرو ببرد.

در فیلم “این یک جور داستان خنده‌دار است” برای گریک چنین اتفاقی می‌افتد. او یک پسر ۱۶ ساله است که عملکرد قابل قبولی در مدرسه دارد و به طور کلی زندگی خوبی دارد. بیشتر افسردگیِ‌ او از این باور نشأت می‌گیرد که هر گونه شکستی در زندگی‌اش او را از بین خواهد برد. کریگ احساس می‌کند که در همه‌ی زمینه‌ها به اندازه‌ی کافی خوب نیست. او پس از تشخیص افسردگی‌اش خود را در یک بیمارستان روانی بستری می‌کند.

۱۳. هلن (Helen)

افسردگی می‌تواند توانایی احساس شادی و لذت را از افراد سلب کند؛ حتی اگر زندگی آن‌ها پر از موفقیت و هر آنچه که می‌خواهند باشد. در فیلم “هلن” شخصیت اصلیِ فیلم چنین اتفاقی را تجربه می‌کند. او افسردگیِ خود را سال‌ها از خانواده‌اش پنهان ‌می‌کند تا اینکه بیماری‌اش تا حد غیرقابل انکاری تشدید می‌شود. اطرافیان او افرادی بسیار خوشحال به نظر می‌رسند، و این موضوع باعث می‌شود حال او بدتر شود و احساس تنهایی‌اش شدت بیشتری پیدا کند.

۱۴. ملت پروزاک (Prozac Nation)

شخصیت اصلی در “ملت پروزاک”، لیزی، پس از کسب موفقیت هایی در حرفه‌ی ادبی و روزنامه‌نگاریِ خود در هاروارد رفته رفته به افسردگی مبتلا می‌شود. فشار موفقیت‌ او را به سمت یک مالیخولیای عمیق و رفتاری مخرب سوق می‌دهد. او برای تسکین درد افسردگی‌اش به مصرف مواد مخدر روی می‌آورد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۵۵ رای
منابع
12
guest
3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ندا
ندا
4 ماه قبل

فیلم‌شاتر هم فیلم جالبی هست. همچنین فیلم ما باید درباره کوین حرف بزنیم

Elena
Elena
9 ماه قبل

ممنونم ازتون. لطفا باز هم درباره ی انواع بیماری های روان فیلم معرفی کنید

اشکان
اشکان
1 سال قبل

ممنون برای معرفی فیلمها

دکمه بازگشت به بالا