عنوان: ۱۲ راز مادر ایده آل: چگونه فرزندانی موفق، شاد و با اعتماد به نفس تربیت کنیم
نویسنده: دکتر میشله بوربا
مترجم: دکتر محمد بهشتیان
تعداد صفحات: ۲۴۶
قطع: رقعی
فصل های کتاب
مقدمه کتاب مقاله
مقدمه
مادر ایده آل کیست؟
آیا شما مادر ایده آلی برای فرزندتان هستید؟ آیا توانسته اید اثرات مثبت طولانی مدتی روی فرزندتان بگذارید؟ شاید این سوال به نظر شما احمقانه برسد، اما پاسخ به آن، اطلاعات زیادی درباره روش مادری کردن و اینکه چقدر قادر به تربیت فرزندانی شاد، با اعتماد به نفس و با شخصیت قوی هستید، می دهد. درست است که هر مادری عمیقا عاشق فرزندش است و بهترین ها را برای او آرزو می کند و حداکثر تلاش خود را برای موفقیت و شادی او انجام می دهد، اما گاهی شیوه هایی که یک مادر برای رسیدن به این هدف از آن استفاده می کند، کارآمد نیست. مادر ایده آل بودن به این معنی نیست که شما باید همه وقت و انرژی خود را صرف فرزندتان کنید و هر چیزی که فرزندتان می خواهد را برایش فراهم کنید و او هر کاری دلش می خواهد، بکند. بلکه مادری ایده آل است که بتواند فرزندانی شاد، موفق و با اعتماد به نفس بالا تربیت کند.
۶ قانون مادر آیده آل
پس از صحبت، ملاقات و سوال از هزاران مادر در سراسر آمریکا و دهها کشور دیگر می توانم با اطمینان بگویم که یک مادر ایده آل باید ۶ قانون زیر را رعایت کند:
- عمیقا فرزندانش را دوست داشته باشد و مصمم به شکوفا کردن استعداد های فرزندانش باشد.
- اصول و روش های تربیت کودک را بداند.
- قبول داشته باشد که هیچ کس در دنیا به اندازه او نمی داند که چه چیزی برای فرزندش مناسب است.
- فرزندش و ویژگی های خاص او را بشناسد و تربیت خود را هماهنگ با ویژگی های او کند.
- اصولی که به آن معتقد است را با اطمینان اجرا کند.
- و از همه مهم تر، ارتباط سالمی با فرزندش داشته باشد.
نقش پدر چیست؟
طبیعی است که پدر در رشد کودک و شکل گیری شخصیت او نقش مهمی دارد. نیمی از تربیت کودک به عهده پدر است. بنابراین شاید این سوال به ذهن شما آمده باشد که چرا در این کتاب بخشی را به نقش و وظایف پدر در تربیت کودک، اختصاص نداده ام. واقعیت این است که امروزه اکثر پدرها گرفتارتر از مادران هستند و وقت کمتری را با فرزندانشان سپری می کنند. تحقیقات نشان داده است که مادران در مقایسه با پدران وقت بیشتری را با فرزندان شان می گذرانند و مسولیت کار و زندگی آنان بیشتر به عهده آنهاست. اصلی ترین دلیل نوشتن این کتاب، مراجعه مادران زیادی به من و درخواست آنها برای ارایه راه کارهایی برای تربیت درست فرزندان شان بوده است. به همین دلیل در این کتاب بر نقش مادر تاکید شده است.
در آینده می خواهید از شما چگونه یاد شود؟
فرض کنید که فرزندان شما بزرگ شده و خودشان صاحب خانواده شده اند و می خواهند با فرزندانشان درباره شما صحبت کنند. دوست دارید درباره شما چه بگویند و چه توصیفی از شما داشته باشند؟ به نظر من هر زنی دوست دارد که فرزندش او را به عنوان زنی تاثیر گذار در زندگی اش بداند. اگر شما هم چنین تمایلی دارید پس این کتاب مناسب شما است.
چگونه از این کتاب استفاده کنید؟
هدف این کتاب آموزش ۱۲ راز ساده برای تبدیل شدن به یک مادر ایده آل است. مادری که بتواند کودکانی شاد، با اعتماد به نفس بالا و متکی به خود تربیت کند. در بخش اول کتاب، درباره لزوم تغییر شیوه تربیت فرزند و به کارگیری این ۱۲ راز و در بخش دوم به طور مفصل درباره این ۱۲ راز توضیحاتی داده شده است. در هر راز یک داستان واقعی از مادرانی که آن راز را به خوبی به کار برده اند، ارایه شده است. این داستان ها را از بین هزاران مطلبی که از مادران مختلف در طول سال ها مشاوره، سخنرانی و صحبت شنیده ام، انتخاب کرده ام. بارها تاثیر عمیق تعریف کردن این داستان ها را بر دیگران دیده ام. امیدوارم خواندن آنها برای شما هم تاثیر گذار باشد. خواندن این داستان ها به شما نشان می دهد که چطور می توانید آن راز را برای فرزندتان به کار گیرید و اثرات شگفت انگیز آن را مشاهده کنید. پس از ارایه داستان، روش های کاربردی اجرای هر راز به صورت گام به گام و کاربردی توضیح داده شده است.
من به شما قول می دهم که مطالعه این کتاب به شما کمک کند تا یک برنامه تربیتی خوب که متناسب با شرایط شما و فرزندتان باشد را طرح ریزی کنید. مطالبی که در این کتاب مطرح شده اند بر اساس تحقیقات انجام شده در زمینه تربیت کودک و نیز تجربه صدها مادر موفق، می باشد.
همان طور که گفته شد ۱۲ راز مادر ایده آل در ۱۲ فصل توضیح داده شده است. پس از مطالعه هر فصل، کتاب را کنار بگذارید و از خودتان بپرسید چطور می توانم مطالبی که در این فصل خواندم را در تربیت فرزندم به کار گیرم؟ سپس برنامه ای برای اجرای راه کارهای مطرح شده در آن فصل، طرح ریزی کنید و آن را در دفتری که به همین منظور تهیه کرده اید، یادداشت نمایید.
آیا آماده تغییر هستید؟
در این بخش چند سوال مطرح شده است که با پاسخ دادن به آنها متوجه می شوید که آیا آماده هستید شیوه مادری کردن خودتان را تغییر دهید تا فرزندانی شادتر، با اعتماد به نفس تر و قوی تری داشته باشید؟ هر چه به سوالات بیشتری پاسخ بله بدهید نشان می دهد که نیاز بیشتری به تغییر دارید.
- آیا از این که از دید خودتان مادر ایده آلی نیستید، احساس گناه می کنید؟
- آیا نگران این هستید که فرزندتان به خاطر برنامه فشرده روزانه اش تحت فشار باشد؟
- آیا وقتی به مدرسه فرزندتان می روید بیشتر درباره نمرات او و این که در مقایسه با بقیه بچه ها وضعیت اش چطور است، سوال می کنید یا درباره این که آیا او خوشحال و فعال است؟
- آیا زیاد کنترل خود را از دست می دهید و در برابر اعضای خانواده خشمگین می شوید؟ آیا زیاد سر فرزندان تان داد و فریاد می کنید؟
- آیا به مربی ورزش فرزندتان اعتراض می کنید که به اندازه ای که باید به او بازی نمی دهد و برایش وقت نمی گذارد؟
- آیا این قدر در خانواده شما بر پیروزی و موفقیت تاکید می شود که فرزندان شما جرات بیان شکست ها، ناکامی ها و نمرات بدشان را ندارند؟
- آیا نگران این هستید که فرزندتان به خاطر این که هیچ گونه تفریحی ندارد، به اضطراب یا افسردگی مبتلا شده باشد؟
- آیا شما برای هر دقیقه از روز فرزندتان برنامه ریزی کرده اید و هیچ وقت آزادی برای او نگذاشته اید؟
- آیا معمولا خودتان را با مادران دیگر مقایسه می کنید و نگران این هستید که آنها فرزندان شان را بهتر تربیت کنند؟
اگر به هر کدام از سوال های فوق جواب بله داده باشید، زمان آن است که تغییری در خودتان، فرزندتان و روش تربیتی تان ایجاد کنید و این کتاب به شما کمک می کند تا به این هدف دست یابید. البته فکر نکنید که برای رسیدن به این هدف باید تلاش زیادی بکنید. پس از مطالعه این کتاب متوجه می شوید که با تغییرات ساده و جزئی در خودتان می توانید اثرات مثبت فوق العاده ای روی فرزندتان بگذارید.
عیب یک مادر شدیدا فداکار چیست؟
شیوه تربیتی که امروزه بسیار رایج شده است، باعث شده بسیاری از مادران از مشکلاتی مثل استرس و اضطراب رنج ببرند. بسیاری از مادران نمی توانند به اندازه کافی بخوابند. آنها فکر می کنند که نتوانسته اند به اندازه کافی برای فرزندان شان خوب باشند و معمولا احساس گناه و عدم کفایت می کنند. نتایج برخی از تحقیقات درباره اثر شیوه های معمول تربیت کودک بر مادران بدین شرح است:
- حدود۷۰ درصد مادران، وظیفه مادری کردن را بسیار استرس زا می دانند.
- حدود ۳۰ درصد مادران از افسردگی رنج می برند.
- در تحقیقی ۳۰ درصد مادران گفتند اگر می توانستند به گذشته بازگردند، تمایل نداشتند که بچه دار شوند.
- در تحقیقی که روی ۹۰۹ مادر انجام شد، اکثر این مادران گفتند که مراقبت از فرزندان شان به اندازه تمیز کردن خانه و کمتر از غذا پختن و خیلی کمتر از دیدن تلویزیون برایشان لذت بخش است.
- در تحقیقی که روی۱۳۶۰ مادر انجام شد، حدود ۹۵ درصد مادران گفتند که درباره وظایف مادری کردن احساس گناه می کنند و هر چه فرزندان شان بزرگ تر می شوند، احساس گناه آنها هم بیشتر می شود.
- حدود ۶۰ درصد بزرگسالان گفتند که والدین شان روش تربیتی درستی نداشته اند.
به نظر شما چرا چنین شرایطی وجود دارد. برخی از دلایل بروز این مشکلات عبارتند از:
- رقابت: امروزه والدین دوست دارند که فرزندان شان موفق تر و بهتر از خودشان باشند. همچنین آنها دوست دارند که فرزندان شان از بچه های دیگر هم موفق تر باشند و این مساله باعث شده است که آنها برای ثبت نام فرزندان شان درکلاس های مختلف و فعالیت بیشتر با یکدیگر رقابت کنند.
- انتخاب های متعدد: در مقایسه با گذشته امروزه والدین انتخاب های بیشتری برای فرزندانشان دارند. مواردی چون ورزش های متعدد، هنرهای مختلف، تحصیل، مسابقات متعدد علمی و غیره. وجود این انتخاب های گوناگون باعث می شود والدین در انتخاب یک یا چند مورد از آنها برای فرزندان شان دچار سردرگمی شوند.
- فشارهای مالی: امروزه پدر و مادر بودن بسیار هزینه بر است. هزینه هایی مثل هزینه مدرسه، کلاس های ورزشی، هنری، تفریحات، کامپیوتر، پلی استیشن و ده ها مورد دیگر. البته این هزینه ها علاوه بر هزینه های معمول کودکان مثل غذا و پوشاک است. این مساله باعث می شود که به پدر و مادر فشار بیشتری وارد شود.
- احساس گناه: امروزه هزینه های زندگی بیشتر از گذشته است و والدین مجبورند ساعات زیادی را در بیرون خانه کار کنند. کار کردن زیاد باعث می شود که والدین اکثر اوقات خسته و بی حوصله باشند و وقت کافی برای فرزندان شان نداشته باشند و همین مساله باعث ایجاد احساس گناه در آنها می شود.
- نداشتن اعتماد به نفس: برخی از مادران به دلیل نداشتن اعتماد به نفس فکر می کنند که هر روز در یک امتحان تربیت کودک شرکت می کنند و به همین دلیل حداکثر تلاش خود را می کنند که در این امتحان مردود نشوند.
- آزمون های مختلف: امروزه کودکی نیست که در یک یا چند آزمون شرکت نکرده باشد. آزمون هوش، امتحانات مدرسه و مسابقات ورزشی و غیره و متاسفانه ارزش و توانایی کودک بر اساس نتایج این آزمون ها سنجیده می شود. این مساله باعث می شود که مادر حساسیت بیشتری نسبت به این مسایل نشان دهد و تمایل داشته باشد که فرزندش در این آزمون ها موفق باشد.
- افزایش دانش درباره رشد کودکان: با رشد دانش روان شناسی در سال های اخیر، همه می دانیم که والدین و به ویژه مادران، اثر بسیار مهمی بر شخصیت و آینده فرزندان شان دارند. همین امر باعث تحمیل فشار بیشتری بر مادران شده است.
- مشکلات دوران کودکی: بسیاری از مادران در دوران کودکی خود مشکلاتی داشته اند و مادران شان در تربیت آنها اشتباهاتی را مرتکب شده اند. این مساله باعث شده که آنها سعی کنند روش تربیتی متضاد با مادرشان را در پیش گیرند. به عبارت دیگر تصمیم می گیرند هر کاری که مادرشان انجام می داده است را انجام ندهند، حتی اگر برخی از کارهای مادرشان درست بوده است.
چرا یک مادر شدیدا فداکار حتی برای بچه هایش هم مفید نیست؟
دکتر بوربای عزیز، من مادر سه دختر هستم. آنها باهوش، سالم و خوش رفتار هستند. در واقع باید بگویم من زن خیلی خوش شانسی هستم. چون فرزندان خوبی دارم. همسرم، شغل بسیار خوبی دارد. خودم به صورت پاره وقت کار می کنم و در ضمن برای انجام برخی از تفریحات مورد علاقه ام مثل عکاسی و ورزش نیز وقت کافی دارم. اما روش من شبیه بقیه مادران نیست. آنها تقریبا همه وقت خودشان را صرف فرزندان شان می کنند.آنها بچه هایشان را به کلاس های مختلف مثل کلاس موسیقی، نقاشی و ورزش می فرستند و در طول روز نیز مدام در حال کمک به آنها برای انجام تکالیف و پی گیری برنامه های کلاس های آنها هستند. همه به من می گویند که تو مادر خوبی نیستی که این کارها را برای دخترانت انجام نمی دهی. حرف های آنان من را نگران می کند. با آن که فرزندان من در تحصیل موفق هستند و چند کار فوق برنامه هم انجام می دهند و از شرایط خودشان راضی هستند، اما نگران این مساله هستم که وقتی آنها بزرگ شدند، به این نتیجه برسم که بهتر بود کارهای بیشتری برای آنها می کردم. من می خواهم بدانم آیا با شیوه تربیتی من، بچه هایم در آینده شاد، موفق و با اعتماد به نفس خواهند بود یا نه؟ لطفا به من کمک کنید.
متاسفانه بسیاری از مادران فکر می کنند هر چه بیشتر برای فرزندانشان وقت بگذارند و برای آنها کار انجام دهند مادر بهتری هستند. اما رسیدگی و وقت گذاشتن بیش از حد برای کودکان همیشه به نفع آنها نخواهد بود. حتی گاهی ممکن است برای آنها مضر باشد. آمارهای زیر را بخوانید تا متوجه این مساله بشوید.
- تحقیقات نشان داده است که ۱۳ درصد کودکان ۹ تا ۱۷ ساله از مشکلات اضطرابی رنج می برند.
- در تحقیقی ۴۳ درصد کودکان ۱۳ تا ۱۴ ساله گفتند که اکثر روزها استرس دارند. این درصد برای کودکان ۱۴ و ۱۵ ساله ۵۹ درصد است. اکثر والدین این کودکان معتقد بودند که علت اصلی مشکل فرزندشان تحمل فشار بیش از حد برای کسب نمرات خوب و برنامه روزانه فشرده بوده است. وقتی که محققین از این بچه ها درباره علت مشکل شان سوال کردند، عمده آنها گفتند که والدین شان، آنها را مجبور می کردند که نمرات بالاتری به دست آورند.
- در تحقیقی ۴۶ درصد والدین گفتند مهم ترین مشکلی که کودکان شان با آن مواجه هستند، اضطراب و افسردگی است.
- در تحقیقی ۳۵ درصد از نوجوانان گفتند که درباره مدرسه، خانواده و مشکلات جهانی به شدت نگران هستند و حدود نیمی از آنها نیز گفتند که شب ها نمی توانند خوب بخوابند.
- در تحقیق دیگری ۸۳ درصد کودکان گفتند به خاطر تکالیف مدرسه تحت فشار هستند.
- میزان خودکشی در بین نوجوانان در ۳۰ سال اخیر، ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
- در تحقیقی که روی دانشجویان انجام شد، بسیاری از آنها از مشکلاتی مثل استرس و افسردگی رنج می بردند.
کودکان چه می گویند؟
اگر آمارهای بالا هنوز شما را قانع نکرده است، اجازه دهید ببینیم کودکان از ما چه می خواهند. آیا آنها واقعا به این همه کلاس و برنامه های فشرده نیاز دارند؟ آیا تلاش های ما باعث افزایش شادی، اعتماد به نفس و خودباوری آنها می شود؟ متاسفانه آمارها چیز دیگری می گویند.
- در یک نظر سنجی حدود ۶۰ درصد کودکان ۱۲ تا ۱۴ ساله گفتند که دوست دارند وقت بیشتری را با والدین شان بگذرانند.
- در تحقیقی که روی کودکان دبستانی انجام شد، آنها گفتند که دوست دارند وقت بیشتری را با والدین شان بگذرانند، اما نه وقتی که صرف بررسی تکالیف و صحبت درباره کارهایی که باید انجام دهند، شود.
- در تحقیقی، بیش از دو سوم کودکان گفتند زمان هایی را که با مادرانشان سپری می کنند همراه با استرس و عجله است. جالب آن که ۹۰ درصد کودکانی که زمان سپری شده با مادرانشان توام با آرامش بوده ، معتقد بودند که مادرانشان به آنها حس ارزشمندی می دهند. در صورتی که فقط ۶۳ درصد کودکانی که ارتباط آنها با مادرانشان تحت فشار، استرس و عجله بوده است گفتند که مادرشان به آنها حس ارزشمند و دوست داشتنی بودن می دهد.
- در تحقیقی که روی ۸۴۰۰۰ کودک ۶ تا ۱۲ ساله انجام شد، مشخص شد بیشترین چیزی که اکثر کودکان درباره مادرشان دوست دارند لحظاتی است که در کنار مادرشان هستند.
سال هاست که روان شناسان معتقدند که برنامه کاری فشرده می تواند برای کودکان مضر باشد و اگر به عواقب کاری که داریم انجام می دهیم فکر نکنیم، ممکن است آسیب های روحی و هیجانی جدی به آنها وارد نماییم. امروزه والدین برای تمام لحظات زندگی فرزندان شان برنامه ریزی کرده و کوچک ترین کارهای آنان را مدیریت می کنند. این مساله می تواند اثرات منفی بر همه جنبه های زندگی کودک داشته باشد.
اثر فشار و استرس بر کودکان
متخصصان معتقدند که امروزه حدود ۳۰ درصد کودکان مبتلا به برخی از نشانه های استرس، مثل سردرد و مشکلات گوارشی هستند و حدود ۸ تا ۱۰ درصد کودکان به طور جدی به اختلالات اضطرابی مبتلا می باشند. تحقیقات نشان داده است که در حال حاضر در کودکان سه ساله نیز نشانه های استرس دیده می شود. افسردگی و خودکشی کودکان نیز روز به روز افزایش پیدا می کند. امروزه مهم ترین علت مرگ نوجوانان و جوانان خودکشی است و علت عمده آن، فشار بیش از حدی است که به آنها وارد می شود. اما متاسفانه والدین، به این امید که فرزندانشان موفق تر باشند، روز به روز فشار خود را بر آنها بیشتر می کنند. تحقیقات زیر نشان می دهد که کودکان امروزی نسبت به کودکان نسل قبل چقدر تحت فشار هستند.
- در سال های اخیر، تکالیف مدرسه کودکان حدود ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است.
- در سال های اخیر، فعالیت های بدون برنامه کودکان حدود ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
- در سال های اخیر، خوردن شام به صورت خانوادگی حدود ۳۳ درصد کاهش پیدا کرده است.
- در سال های اخیر، مسافرت های خانوادگی ۲۸ درصد کاهش پیدا کرده است.
- در سال های اخیر، وقت آزاد کودکان به کمتر از ۱۲ ساعت در هفته رسیده است.
- در سال های اخیر، زمان بازی کودکان به حدود ۳ ساعت در هفته کاهش پیدا کرده است.
۱۲ ویژگی که فرزند شما با داشتن آنها می تواند در آینده شاد و موفق باشد.
به فرزندتان نگاه کنید و سعی کنید او را در سن ۲۵ سالگی اش تجسم کنید. چه می بینید؟ آیا فرزندتان ۱۲ ویژگی زیر را دارد:
- آیا شاد و خوش بین است و از نظر عاطفی احساس امنیت می کند؟ آیا عزت نفس بالایی دارد؟
- آیا توانسته با دیگران روابط سالم داشته باشد و به دیگران عشق بورزد؟ آیا فرزند شما دوستان خوبی دارد، کسانی که بتواند به آنها اعتماد کند؟
- آیا او به ارزش های اخلاقی پایبند است؟ آیا شخصیت محکمی دارد؟
- آیا نسبت به مشکلات دیگران حساس است و با دیگران احساس همدلی می کند؟ آیا مهربان و نوع دوست است؟
- آیا توانایی کنترل خودش را دارد؟ آیا می تواند ارضای برخی از خواسته هایش را به تعویق بیندازد؟
- آیا شخصا می تواند تصمیمات مهم بگیرد؟
- آیا می تواند روی پای خودش بایستد و به خودش متکی باشد؟
- آیا مسولیت پذیر است و انگیزه کار کردن دارد؟ آیا وجدان کاری دارد؟
- آیا اهل کار و تلاش است و توانایی مقابله با مشکلات روزمره زندگی را دارد؟
- آیا توانایی تحمل مشکلات را دارد و اگر مشکلی برایش روی دهد می تواند از پس آن برآید؟
- آیا به خودش اعتماد دارد و نسبت به خودش احساس خوبی دارد؟
- آیا شاد و سرحال است؟ آیا بین کار و تفریح و نیز رسیدگی به خودش و دیگران تعادل برقرار کرده است؟
درست است که هر کودکی با خلق و خو و ویژگی های ژنتیکی خاص خودش به دنیا می آید و برخی از ویژگی های کودکان در کنترل ما نیست، اما بسیاری از رفتارها و خصوصیات کودکان قابل کنترل و تغییر هستند. مطالعه این کتاب به شما کمک می کند که فرزندتان را طوری تربیت کنید که در بزرگسالی این ۱۲ ویژگی را داشته باشد.
فصل ۱ مقاله
فصل ۲ مقاله
فصل ۳ مقاله
فصل ۴ مقاله
فصل ۵ مقاله
فصل ۶ مقاله
فصل ۷ مقاله
فصل ۸ مقاله
فصل ۹ مقاله
فصل ۱۰ مقاله
فصل ۱۱ مقاله
فصل ۱۲ مقاله