بخش اول

1 – خود را در بستر مرگ تصور کن
سالها پیش با روانکاوی به نام دور برندن کار میکردم؛ او الگوی «بستر مرگ» را روی من آزمایش کرد. از من خواست که خود را در بستر مرگ تصور کنم و احساساتی را که در مورد مرگ و وداع با زندگی داشتم برایش بازگو کنم. بعد از من خواست، کسانی را که در زندگی برایم ارزشمند هستند، به طور ذهنی فرا بخوانم تا بیایند و در کنار بسترم بایستند. در حالی که اعضای خانواده و دوستان را در کنار بسترم تصور میکردم، میبایست با آنها بلند صحبت کرده و هر چیزی را که لازم بود قبل از مرگم بدانند برایشان میگفتم.
با هر کدام از آنها که صحبت می کردم، صدایم می گرفت و حتی نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. چشمهایم پر از اشک بود و احساس دلتنگی میکردم. در آن حالت برای زندگی خودم سوگواری نمیکردم، بلکه به خاطر عشقم ناراحت بودم. در واقع ارتباطی عاشقانه روی میداد که قبلاً هرگز اتفاق نیفتاده بود. در حین انجام این آزمایش متوجه شدم که چقدر از زندگی و احساسات خود ناآگاه بودهام. برای مثال احساسات خوشایند بسیاری در مورد فرزندانم داشتم که تا به حال ابراز نکرده بودم.
دوست عزیز مطالعه ادامه مطلب برای اعضای ویژه سایت امکان پذیر است. با عضویت ویژه در سایت ، به تمامی تست های روانشناسی (بیش از 100 تست)، متن کامل کتاب ها و خلاصه کتاب ها دسترسی خواهید داشت