کودک و نوجوان

۱۱ حقیقتی که باید درباره قلدری در دوران نوجوانی بدانید!

قلدری در بین مردم بسیار رایج است. دلایل زیادی برای این کار وجود دارد و ممکن است برای هرکسی و در هر سنّی اتفاق بیفتد. تا زمانیکه چنین رفتاری از فرزندتان سر نزند، تصور می کنید این ناهنجاری فقط در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی به چشم می خورد. ازآنجاییکه مردم، درک و آگاهی کافی نسبت به قلدری ندارند ممکن است این مسئله مورد بی توجهی قرار گیرد. در ادامه این مطلب از دپارتمان کودک و نوجوان مجله سلامت دکتر بهشتیان با ۱۱ حقیقت درباره قلدری در دوران نوجوانی آشنا خواهید شد.

اکثر کودکانی که مورد زورگویی قرار می گیرند این توانایی را ندارند که بدون ترس و واهمه از دیگران درخواست کمک کنند. متاسفانه این رفتار نابهنجار، مسئله ای است که بسیاری از کودکان در مدرسه یا زندگی روزمره با آن مواجه می شوند. قلدری ممکن است در هر جایی از جمله رستوران، مدرسه، رسانه های اجتماعی یا حتی در خانه اتفاق بیفتد. باورهای غلطی درباره قلدری وجود دارد که باعث می شود ابعاد مختلف این رفتار از دید ما پنهان بماند. برای مقابله با قلدری، ابتدا باید افراد زورگو و کسانیکه مورد زورگویی قرار می گیرند را بشناسید. تصورات اشتباه را کنار بگذارید و علل مختلف قلدری را شناسایی کنید.

۱. قلدری در بین مردم، بسیار رایج است

متاسفانه این رفتار نابهنجار، در جامعه بسیار رواج دارد. براساس مطالعات صورت گرفته، حدود ۲۰% از نوجوانان با این مسئله مواجه می شوند. بخش عمده ای از قلدری ها در مدرسه و بخش قابل توجهی هم بصورت آنلاین گزارش شده است. شایع ترین نوع قلدری، دروغ و شایعه پراکنی نسبت به دیگران است.

۲. دلایل زیادی برای قلدری وجود دارد

بسیاری از مردم تصور می کنند همه قلدرها شبیه هم هستند و به یک شکل قلدری می کنند درحالیکه اینگونه نیست. دلایل زیادی برای قلدری وجود دارد؛ همینطور افرادیکه که مورد زورگویی قرار می گیرند نیز بسیار متفاوت هستند. گرچه برخی افراد قلدر از مشکلات مربوط به عدم اعتماد به نفس یا سرخوردگی رنج می برند ولی الزاما همه آنها افرادی منزوی و سرخورده نیستند بلکه چون فکر می کنند حق دارند این کار را انجام دهند، قلدری می کنند. گاهی کودکان زورگو، دانش آموزان عادی هستند که قصد دارند در کلاس، حکمرانی کنند. برخی از آنها قلدری می کنند چون خودشان بارها مورد زورگویی قرار گرفته اند؛ عده ای هم این کار را انجام می دهند تا جایگاه شان را در بین سایر دانش آموزان تثبیت کنند. بعضی از کودکان، تحت تاثیر دوستان یا جوّ حاکم، اقدام به زورگویی می کنند.  بسیاری از آنها هم به دنبال قدرت طلبی هستند؛ به ویژه اگر این کمبود را در زندگی شخصی شان تجربه کرده باشند. به عبارت دیگر، شخص قلدر سعی می کند فرد مهم و قدرتمندی به نظر برسد یا جایگاه خود را حفظ کند. دانش آموزانی که قلدری می کنند این رفتار را روش موثری برای کنترل و نفوذ بر سایر دانش آموزان می دانند.

۳. هرکسی می تواند طعمه افراد زورگو باشد

معمولا برخی ویژگی های خاص، فرد را تحریک به زورگویی می کند اما با وجوداینکه اغلب، قلدرها بچه هایی را انتخاب می کنند که به نظر می رسد بی عُرضه و دست و پا چلفتی هستند یا برعکس، بچه هایی که سعی می کنند روی پای خودشان بایستند؛ گاهی عادی ترین دانش آموزان مدرسه هم می توانند طعمه افراد زورگو باشند. اهمیتی ندارد دانش آموز، چه کسی هست یا چه کاری انجام داده، مهم این است که فرد زورگو او را هدف خود قرار داده تا نسبت به او قلدری کند. بنابراین نباید تصور کرد  کودکی که مورد زورگویی قرار می گیرد، ذاتا بی عُرضه است، پس می توان به او زور گفت. این تصور اشتباه، از شخص زورگو رفع اتهام می کند و شخص متعرض را مقصر جلوه می دهد. درحالیکه مسئولیت این رفتار نابهنجار، فقط بر عهده شخصی است که قلدری می کند زیرا خودش انتخاب کرده تا اینگونه رفتار کند؛ ولی با برچسب زدن به کودکانی که مورد زورگویی قرار میگیرند آنها را مستحق این کار می دانیم و بس!

۴. قلدری می تواند در هر سنّی اتفاق بیفتد

زورگویی در کودکان، اغلب از اواخر دوره دبستان شروع شده و طی دوره متوسطه به اوج خود می رسد. البته گاهی زورگویی در دوران پیش دبستانی هم مشاهده می شود. علی رغم اینکه اکثر قلدری ها در مدسه طی دوره متوسطه اتفاق می افتند ولی برخی از آنها حتی تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا می کنند تا جاییکه قلدری در محل کار به یک معزل رو به رشد تبدیل شده است. درواقع، فرد زورگو بدون توجه به سن افراد، روی هر شخصی که با قوانین وی سازگار نباشد متمرکز شده و او را هدف قرار می دهد. آندسته از افرادی که برای قلدرها یک تهدید به حساب می آیند یا چیزی دارند که آن را برای خود می خواهند، می توانند طعمه افراد زورگو باشند. نگاهی متفاوت، نوع صحبت کردن، رفتاری خاص یا حتی پوشش افراد می تواند زمینه را برای قلدری مهیا کند.

۵. قلدری به ۶ دسته طبقه بندی می شود

تصویری که اغلب از قلدری در ذهنمان نقش می بندد، لگدپراکنی و زد و خورد بین گروهی از بچه هاست؛ اما قلدری فقط جنبه فیزیکی ندارد. محققان قلدری را به ۶ دسته منحصر به فرد طبقه بندی می کنند:

  • قلدری سایبری
  • قلدری فیزیکی
  • قلدری نژادپرستانه
  • قلدری بصورت پرخاشگری رابطه ای
  • قلدری در سوءاستفاده جنسی
  • قلدری کلامی

والدین و دانش آموزان در صورت تشخیص نوع قلدری می توانند واکنش مناسب تری نسبت به موقعیت پیش آمده از خود نشان دهند؛ بنابراین لازم است هریک از انواع قلدری را به تفکیک، شناسایی و مورد بررسی قرار دهید.

۶. تفاوت های جنسیتی

جالب است بدانید تفاوت هایی بین قلدری دختران و پسران وجود دارد. قلدری جنس مؤنث، اغلب بین دختران بدجنس و آب زیرکاه اتفاق می افتد و عمدتا از قلدری سایبری یا پرخاشگری رابطه ای برای تحت کنترل درآوردن شرایط استفاده می کنند. دختران معمولا برای زورگویی، سراغ پسرها نمی روند و تمایل دارند برای همجنس خود قلدری کنند. از سوی دیگر پسرها تمایل دارند خشونت بیشتری از خود نشان دهند. این بدین معنی نیست که آنها سمت سایر انواع قلدری نمی روند بلکه نسبت به دختران، تمایل بیشتری به استفاده از زور بازو دارند. به علاوه پسرها معمولا به همه زور می گویند و برای آنها فرقی نمی کند هدفشان دختر باشد یا پسر.

پسرها سعی می کنند باابهت به نظر برسند و ظاهری تهدیدآمیز داشته باشند. آنها معمولا شتابزده عمل می کنند و از حسی که بعد از کتک کاری به آنها دست می دهد لذت می برند.

۷. کودکان معلول بیشتر در معرض زورگویی قرار می گیرند

متاسفانه کودکان معلول، بیشتر در چنین موقعیتی قرار می گیرند. تحقیقات نشان می دهد کودکان معلول، ۲ تا ۳ برابر بیشتر از کودکان عادی با این مسئله مواجه می شوند. گاهی برخی از کودکانی که در مدرسه مورد زورگیری قرار می گیرند تمایلی به حضور در کلاس ندارند یا درصورت حضور نمی توانند تمرکز کافی روی برنامه های درسی خود داشته باشند. بنابراین، کودکان معلولی که از این مسئله رنج می برند از نظر تحصیلی، آسیب دوچندان می بینند.

۸. همه زورگویی ها گزارش نمی شوند

بسیاری از افرادیکه مورد زورگویی قرار می گیرند، علی رغم احساس ناخوشایندی که تجربه می کنند و پیامدهای زیانباری که  ممکن است متحمل شوند، به کسی چیزی نمی گویند. این عدم بازگویی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. معمولا کودکان در رده سنی ۸ تا ۱۶ سال، این مسئله را بازگو نمی کنند چون خجالت می کشند، احساس شرمندگی دارند یا فکر می کنند به تنهایی از پس آن بر می آیند شاید هم امیدوارند اگر این بار را نادیده بگیرند دیگر برایشان اتفاق نمی افتد؛ عده ای هم با خود فکر می کنند آیا بازگویی این موضوع کمکی به آنها می کند یا نه؟! متاسفانه برخی از سیستم های آموزشی و همچنین بزرگسالان، رسیدگی به مسئله زورگویی را نادیده می گیرند از اینرو دانش آموزان احساس می کنند مطرح کردن آن فایده ای ندارد و چیزی را تغییر نمی دهد. شاید هم می ترسند اگر فرد قلدر متوجه گزارش آنها شود، بیشتر مورد اذیت و آزار قرار می گیرند.

۹. گاهی افرادی شاهد زورگویی هستند

معمولا در صحنه زورگویی، کودکان دیگری هم حضور دارند که عمدتا سکوت کرده و کاری انجام نمی دهند. بنابراین اگر خانواده ها کودکان را به گونه ای قوی و با اعتماد به نفس تربیت کنند در صورت مشاهده چنین صحنه هایی می توانند اقدامی کرده و از پیشامدهای احتمالی جلوگیری کنند. معمولا شاهدان زورگویی، سکوت می کنند زیرا مطمئن نیستند که چه کاری باید انجام دهند یا فکر می کنند به آنها ربطی ندارد یا شاید می ترسند خودشان هم طعمه قلدرها شوند. درواقع شاهدان با سکوت خود، از فرد قلدر حمایت می کنند. بنابراین لازم است برنامه هایی ارائه شود که نشان دهد شاهدان صحنه زورگویی می بایست چه اقداماتی انجام دهند.

۱۰. قلدری آسیب های جدّی به دنبال دارد

کسی که مورد زورگویی قرار می گیرد، پیامدهای زیانباری را متحمل می شود. بسیاری از این افراد، احساس شرمندگی، حقارت، تنهایی و انزوا دارند. اگر به این معضل، رسیدگی نشود به مشکلات دیگری از جمله عدم اعتماد به نفس، افسردگی، مشکلات مربوط به سلامت روان و مشکلات تحصیلی منجر خواهد شد. تحقیقات نشان می دهد افرادیکه مورد زورگیری قرار می گیرند بیشتر در معرض اقدام به خودکشی هستند. گاهی برخی والدین و معلمان بر این باورند کودکانی که مورد زورگیری قرار می گیرند با قدرت بیشتری وارد جامعه می شوند. این تفکر غلط، می تواند عواقب جدی را به دنبال داشته باشد. بنابراین می بایست به سرعت و با جدیت نسبت به حل این مسئله اقدام کرد.

۱۱. قلدری روی شاهدان هم اثر می گذارد

بنابر تحقیقات صورت گرفته، قلدری می تواند اثرات منفی پایداری روی همه افراد حاضر در صحنه داشته باشد. به طور کلی فردی که مورد زورگویی قرار می گیرد، شاهدان و حتی خود قلدر، همگی در معرض این تاثیرات منفی و پایدار هستند. آثار منفی این رفتار نابهنجار می تواند تا بزرگسالی هم ادامه داشته باشد.

سخنی با خوانندگان این مقاله

اگر کودک شما مورد زورگویی قرار گرفته است، هرچه زودتر نسبت به حل آن اقدام کنید. ابتدا  پای صحبت های او بنشینید و با دقت به حرف های او گوش کنید. او را نسبت به مسئله، آگاه کنید.  با بزرگترها و افراد قابل اعتماد، همفکری کنید تا بتوانید به بهترین شکل، این بحران را مدیریت کنید. مطمئن شوید کودکتان تحت هر شرایطی مسائلی از این قبیل را به شما گزارش می دهد. کودکتان را طوری تربیت کنید که بتواند در چنین موقعیت هایی نقش فعال داشته باشد. سعی نکند به تنهایی وارد عمل شود یا همه چیز را خودش رو به راه کند بلکه به راحتی آن را برای شما بازگو کند و از شما راهنمایی بخواهد. به یاد داشته باشید کودکی که در چنین موقعیتی قرار می گیرد احساس ضعف و ناتوانی می کند بنابراین اگر احساس قدرت و اعتمادبه نفس را در او تقویت کنید می تواند تا حد زیادی آثار منفی زورگویی را در خود التیام بخشد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۳۸ رای
منابع
12
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا