فصل 12

فصل 12: اگر پس از اینکه تصمیم گرفتید مردتان باشد بچهها را به او نشان دادید، دیگر خیلی دیر است
بگذارید چیزی را رک به شما بگویم. وقتی مردی به سمت شما میآید چیزی را جز آنکه روبهروی اوست نمیبیند، میبیند در شلوار جین خود چگونه هستید، شکل پاهایتان در آن کفشهای پاشنه بلند چگونه است، شکل لبهایتان با آن ماتیک درخشان شیشهای چگونه است، و چشمانتان با آنهمه رنگ در اطرافش چقدر زیباست. اهمیتی ندارد اگر از وسایل آرایشی شرکت MAC، بوبی براون، میبلین یا اورئال استفاده کنید. اهمیت نمیدهیم کجا زندگی میکنید، با چه کسی زندگی کردهاید و چه ماشینی را میرانید، چقدر پول درمیآورید و خرج میکنید و یا آنها را خرج چه کسی میکنید. به ویژه اهمیت نمیدهیم آیا فرزند دارید و به چه معناست اگر با شما در ارتباط باشیم. اگر هدف ما بازی باشد و بازیمان نیز خوب پیش رود، دیگر به بچهها کاری نداریم؛ ما میدانیم چندین بار باید با هم شام بخوریم، به سینما برویم و بولینگ بازی کنیم، و در اتاقی باشیم که یک تخت و تشک در آن است و اگر بازی خوب پیش برود اتاق چند روزی به همین شکل خواهد بود. اگر برای به دست آوردن خواستهاش به شدت تلاش کند، باید چند هفتهای به همین شکل بماند. پس بچهها چه؟ خواهش می کنم! برخی مردان به هیچ وجه به بچهها اهمیت نمیدهند. کسی را که میخواهید مردتان باشد، دیگر به زندگیتان به عنوان مادر اهمیت نمیدهد و برایش مهم نیست لاک ناخن پایتان چه رنگی باشد. در واقع اگر هدفش بازی باشد و هدفش چیزی بیشتر از رابطهی جنسی با شما نباشد، آنگاه برنامهای برای ملاقات فرزندان شما نخواهد داشت. وقتی به آن چیزی که دنبالش میگشت رسید، باور کنید که نقشههایی طرح خواهد کرد که چگونه بگریزد.
دوست عزیز مطالعه ادامه مطلب برای اعضای ویژه سایت امکان پذیر است. با عضویت ویژه در سایت ، به تمامی تست های روانشناسی (بیش از 100 تست)، متن کامل کتاب ها و خلاصه کتاب ها دسترسی خواهید داشت