فصل 15 : سؤالات بزرگ

15 : سؤالات بزرگ
ایدز
امروزه خانواده های بیشتری با ایدز درگیر می شوند. چند سال پیش در یکی از کارگاه های آموزشی مان، از والدینی که تجربۀ مرگ فرزندشان را داشتند، خواستیم که بخشی از برنامۀ آموزشی باشند. یکی از پرستاران حاضر در کارگاه، زن کوچک اندامی با چشم های آبی بزرگ و موهای قهوه ای بود. زمانی که شروع به صحبت کرد، فضای اتاق در سکوت کامل فرو رفت. اشک از گونه های او و همچنین گونه های ما سرازیر شده بود. او چنین گفت: “پسر من از بیماری ایدز مرد. اون جوونی خوش تیپ بود، از خونه اش در «نیویورک» به ما زنگ زد و گفت که «اچ آی وی مثبت» داره. خانوادۀ ما، خانواده ای نزدیک و صمیمیه، اون می دونست که ما درکش مي کنيم و دوستش داریم. بگذریم، بیماری اون از آنچه که فکر می کردیم سریع تر پیشرفت کرد و ما همگی آخرین ماه زندگی اش رو در آپارتمانش حاضر شدیم و تا زمان مرگش با او بودیم. در آخرین روزی که زنده بود، شمع روشن کردیم، موسیقی های آرام و بی کلام گوش کردیم و به نوبت اونو در آغوش گرفتیم. مرگی زیبا برای فردی زیبا!”
دوست عزیز مطالعه ادامه مطلب برای اعضای ویژه سایت امکان پذیر است. با عضویت ویژه در سایت ، به تمامی تست های روانشناسی (بیش از 100 تست)، متن کامل کتاب ها و خلاصه کتاب ها دسترسی خواهید داشت