توسعه فردی و کوچینگ

فعال نمایی در مقابل عمل کردن: اشتباهی که بسیاری از افراد باهوش مرتکب می شوند

یکی از اشتباهات رایجی که عمدتا افراد باهوش انجام می دهند، گیر کردن در فاز فعال نمایی است که معمولا حتی متوجه این حرکت اشتباه هم نیستند. فعال نمایی دقیقا نقطه مقابل عمل کردن است.در ادامه این مطلب از دپارتمان توسعه فردی و کوچینگ مجله دکتر بهشتیان با فعال نمایی آشنا خواهید شد.

فعال نمایی چیست؟

وقتی در فاز فعال نمایی قرار دارید، به شدت در حال برنامه ریزی، یادگیری و چیدن استراتژی هستید. البته هیچ کدام از این کارها بد نیست. مشکل این است که این کارها منجر به تولید نتیجه نمی شوند. از طرف دیگر، عمل کردن، رفتاری است که باعث به وجود آمدن نتیجه می شود.

مثال هایی از فعال نمایی

بگذارید چند تا مثال بزنیم تا بیشتر متوجه تفاوت این دو بشوید:

  • اگر ۲۰ تا ایده برای نوشتن مقاله داشته باشید و در حال نوشت طرح مقاله باشید، این یعنی فعال نمایی؛ ولی اگر فقط روی یک مقاله کار کنید و واقعا بنویسید و چاپش کنید، این یعنی عمل کردن.
  • اگر هر روز ۱۰ تا ایمیل به آدم های مختلف بزنم و با آنها در مورد کسب و کارم حرف بزنم، این یعنی فعال نمایی؛ ولی اگر بتوانم محصولم رو به آنها بفروشم و آنها را تبدیل به مشتری دائمی خودم بکنم، این یعنی عمل کردن.
  • اگر در اینترنت دنبال یک رژیم غذایی خوب و متناسب برای خودم بگردم و حتی کتاب یا مقالاتی در مورد این موضوع بخوانم، این یعنی فعال نمایی؛ ولی اگر همین امروز وعده ناهارم را سالم تر درست کنم، این یعنی عمل کردن.
  • اگر به باشگاه بروم و در مورد هزینه ها و مربی خصوصی سوال بپرسم، این یعنی فعال نمایی؛ ولی اگر به باشگاه بروم و تمرین کنم، این یعنی عمل کردن.
  • اگر برای آمادگی یک آزمون فقط مطالعه کنم، این یعنی فعال نمایی؛ ولی اگر در آزمون ثبت نام کنم و شرکت کنم، این یعنی عمل کردن.

طبیعتا برای انجام هر کاری ابتدا به یک سری اطلاعات، یادگیری مهارت، آمادگی و برنامه ریزی نیاز است. ولی نباید در این مرحله گیر کرد و مدت زمان زیادی در این فاز ماند. چون این ها کارهایی نیستند که منجر به نتیجه شوند. مهم نیست چند بار به باشگاه می روید و با مربی صحبت می کنید، فقط و فقط شروع کردن ورزش و تمرینات است که باعث کاهش وزن یا قوی شدن بدن تان می شود.

چرا آدم های باهوش در مرحله فعال نمایی گیر می کنند؟

خب اگر کارهایی که در فاز فعال نمایی انجام می دهیم، به نتیجه نمی رسند، پس چرا انجام شان می دهیم؟! همانطور که قبلا هم گفتیم، برنامه ریزی و تحقیق در مورد کاری که می خواهیم شروع کنیم لازم است، ولی خیلی وقت ها نیاز به برنامه ریزی بسیار دقیق وجود ندارد و با صرف وقت کمی می توانیم برنامه و اطلاعات لازم را به دست بیاوریم. ما مرحله فعال نمایی را انجام می دهیم و در آن می مانیم، چون باعث می شود بدون اینکه احتمال شکست و زمین خوردن باشد، فکر کنیم در حال حرکت و پیشرفت هستیم. در حالی که اصلا این طور نیست. خیلی از ماها متخصص فرار از زیر انتقادهای درست و به جا هستیم و اصلا دوست نداریم شکست بخوریم یا مورد قضاوت آدم های دیگر قرار بگیریم. بنابراین از موقعیت هایی که احتمال شکست دارند یا زیر نگاه انتقادی و قضاوت گر دیگران هستیم دوری می کنیم. این دقیقا همان دلیلی است که مرحله فعال نمایی را کش می دهیم و دست به عمل نمی زنیم، چون می خواهیم شکست خودمان را عقب بیندازیم.

بله، درسته! من می خواهم اندام متناسبی داشته باشم ولی تمرینات سخت هستند و ممکن است که از پسش برنیایم، پس فقط به صحبت کردن با مربی اکتفا می کنم.

بله من می خواهم که مشتری های  بیشتری داشته باشم ولی اگر تبلیغات کنم و با آدم های دیگه مذاکره کنم، ممکن است که شکست بخورم، پس فقط چند تا ایمیل می زنم و منتظر می مانم.

بله درسته که من می خوام وزن کم کنم و تغذیه سالم داشته باشم، ولی دوست ندارم توی جمع دوستانم و دورهمی ها تنها کسی باشم که دنبال غذای سالم است و بنابراین فقط یک برنامه غذایی سالم می نویسم.

خیلی راحت هست که در فاز فعال نمایی بمانید و خودتان را قانع کنید که در حال پیشرفت هستید. ممکن است با خودتان بگویید خب من با چند تا مشتری بالقوه صحبت کردم و بهشان ایمیل زدم، پس دارم در مسیر درستی حرکت می کنم یا مثلا بگویید ایده هایی که برای نوشتن کتاب یا مقاله جدیدم دارم را یادداشت کردم و در موردشان جستجو هم کردم، پس دارم به نتیجه های خوبی می رسم.

فعال نمایی به شما این احساس را می دهد که دارید کاری انجام می دهید. ولی واقعیت این است که فقط دارید برای انجام دادن یک کار آماده می شوید. در واقع این آماده شدن تبدیل به نوعی اهمال کاری می شود و به شما امکان می دهید بدون عذاب وجدان و احساس گناه، انجام کارها را به تعویق بیندازید. پس هر وقت در این مرحله گیر کردید به خودتان یادآوری کنید که اینجا، جایی نیست که بخواهید در آن باشید و باید دست به عمل بزنید و حرکت کنید.

 

دو تکنیک مهم برای دست به عمل زدن

با یک جستجوی ساده در گوگل، روش های بسیاری برای عمل کردن و اقدام فوری پیدا می کنید. ولی ما اینجا دو تکنیک ساده و کارآمد را معرفی می کنیم که روی بسیاری از افراد جواب داده است.

۱. برای کارهایتان برنامه زمانبندی داشته باشید.

مثلا دو روز در هفته را به نوشتن مقاله اختصاص دهید. یا سه روز در هفته ورزش کنید. وقتی برنامه مشخصی برای کارهایتان داشته باشید، در آن روزها وظیفه دارید که کارتان را انجام دهید. دیگر برنامه ریزی و تحقیق کردن کافی است. اگر تصمیم گرفته اید روزهای زوج ورزش کنید، فقط باید ورزش کنید. دیگر نیازی به پیدا کردن برنامه تمرینی نیست. این روش برنامه زمانبندی به ویژه در مورد هدف هایی که در طی زمان انجام می شوند (مثلا کاهش وزن) یا تغییر سبک زندگی بسیار موثر است.

۲. تاریخی را مشخص کنید که در آن فعال نمایی را متوقف کنید و دست به عمل بزنید.

برای بعضی از اهداف ممکن است روش اول جواب ندهد. تعیین تاریخ برای کارهایی بیشتر موثر است که فقط یک بار انجام می شوند مانند انتشار کتاب یا مقاله جدید، تولید محصول جدید، شرکت در یک آزمون مهم، یا شروع یک پروژه جدید.

این نوع از کارها، معمولا در ابتدای کار نیاز به برنامه ریزی و کسب اطلاعات دارند (فعال نمایی) که معمولا هم زمان زیادی از شما می گیرد. بعد نوبت اقدام کردن است. مثلا برای نوشت یک مقاله می توانید برنامه ریزی کنید که روزهای شنبه و دوشنبه بخش از مقاله تان را بنویسید.. ولی برای ثبت کردن و انتشار مقاله باید یک تاریخ مشخص کنید و بنویسید: در تاریخ X مقاله ام را ثبت خواهم کرد. پس حتما یادتان باشد برای انجام کارها برنامه زمانبندی تعیین کنید و بعد یک ضرب الاجل برای اتمام آن تعیین کنید. در روش هدفگذاری SMART نیز یکی از معیارهای یک هدف هوشمند، داشتن زمانبندی و تعیین محدوه زمانی برای شروع و اتمام کارهاست.

خلاصه و جمع بندی

هیچ وقت فعالیت (فعال نمایی) را با دستیابی به هدف اشتباه نگیرید. فعال نمایی هیچ وقت نتیجه نهایی را به شما نمی دهد ولی دست به عامل زدن و اقدام کردن منجر به نتیجه می شود. پس هر جا شک کردید، از خودتان بپرسید آیا من در حال انجام کاری هستم که می خواهم یا فقط دارم برای انجام آن کار آماده می شوم؟ مثال ساده ای که برای تفاوت این دو می توان زد این است که فعال نمایی مانند دویدن روی تردمیل است. حرکت می کنید و فعالیت دارید ولی به مقصد نمی رسید. عمل کردن مثل دویدن است. با هر قدمی که رو به جلو بر می دارید، یک قدم به هدفتان نزدیکتر می شوید.

 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۵۵ رای
منابع
1234
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا